روایت پرامید از تلاشی پیروزمندانه

نگاهی به 2 فیلم «منصور» و «خدای جنگ» که به اهمیت خودکفایی ایران در تجهیزات نظامی برای دفاع از خاک کشور پرداخته‌اند

نویسنده: مائده کاشیان

مترجم:



معمولا بیشتر آثار دفاع مقدسی، در میدان جنگ و جبهه می‌گذرند و قصه دفاع را از این منظر به تصویر می‌کشند؛ اما در سال‌های اخیر فیلم‌هایی نیز بوده‌اند که در آن‌ها خبری از شلیک گلوله و انفجار نیست، این آثار قصه مقاومت و تلاش برای حفظ خاک را از زاویه متفاوتی روایت کردند و نشان دادند که چطور رزمندگان ایرانی از تلاش برای گذشتن از سد محدودیت‌ها دست نکشیدند و با ایمان و اعتماد به قدرت خود، موانع را کنار زدند. فیلم «منصور» ساخته سیاوش سرمدی با چنین مضمونی سراغ سال‌های پایانی دفاع مقدس رفت. جدیدترین نمونه این روایتگری نیز فیلم «خدای جنگ» کاری از حسین دارابی است که سال گذشته در جشنواره فجر رونمایی شد و هنوز اکران نشده است. «منصور» و «خدای جنگ» چه تصویری از خودکفایی ایران در زمینه نظامی و دفاع از خاک کشور به واسطه این دستاورد را  به نمایش گذاشته‌اند؟

منصور
ساخته سیاوش سرمدی با محوریت شهید منصور ستاری قصه خود را روایت می‌کند. داستان فیلم در سال‌های پایانی جنگ تحمیلی می‌گذرد. منصور ستاری، فرمانده نیروی هوایی ارتش، در تلاش است که نیروی هوایی را تجهیز کند تا بتوانند در مقابل دشمن از کشور دفاع کنند، اما تحریم، کمبود امکانات و حتی مانع‌تراشی‌ها از سوی عده‌ای در داخل کشور، باعث می‌شود این فرمانده در مسیر خود با مشکلات اساسی مواجه شود. روحیه تلاشگر، امیدوار و مقاوم شهید ستاری باعث می‌شود با وجود محدودیت‌ها و مشکلات فراوان، این فرمانده تصمیم بگیرد برای تعمیر و بازسازی قطعات جنگنده‌ها و ساخت هواپیما به نیروهای ایرانی تکیه کند. «منصور» نشان می‌دهد که شهید ستاری چگونه با اعتماد به نیروهایش مقابل مخالفان می‌ایستد، ریسک‌های احتمالی را به جان می‌خرد و از محدودیت‌های مالی نیز گذر می‌کند و در نهایت با تلاش شبانه‌روزی به موفقیت می‌رسند. «منصور» تصویری همدلی‌برانگیز از قهرمان خود خلق می‌کند و روایتی پرامید از غلبه بر نتوانستن و نشدن‌ها دارد.
​​​​​​​
خدای جنگ
فیلم حسین دارابی که سال گذشته در جشنواره فجر رونمایی شد، با الهام از شهید حسن طهرانی‌مقدم ساخته شده است. در شرایط حساس و پرالتهاب جنگ، موشک‌هایی که از لیبی خریداری شده قرار است برای مقابله با عراق به کار گرفته شود. لیبیایی‌ها شرط می‌کنند که پرتاب موشک توسط آن‌ها انجام شود و گروهی از آنان برای پرتاب موشک به ایران می‌آیند. نیروهای ایرانی متوجه می‌شوند، مسئله دفاع از کشور نه تنها برای لیبیایی‌ها چندان اهمیت ندارد، بلکه با کارشکنی‌های آنان در این فرایند مواجه می‌شوند. آن‌ها خیلی زود متوجه می‌شوند تا زمانی که ایران برای دفاع از خاک خود به بیگانگان وابسته باشد و همه چیز تحت کنترل لیبیایی‌ها جلو برود، کاری از پیش نخواهند برد؛ بنابراین شخصیت اصلی فیلم «ابراهیم» با بازی ساعد سهیلی به همراه چند نفر دیگر تلاش می‌کنند از هر راهی که شده به فناوری ساخت موشک دست پیدا کنند و قطعات مورد نیاز را خودشان بسازند. طبیعتا انجام چنین کار بزرگی آسان نیست، اما «ابراهیم» و دیگر اعضای این تیم دست از تلاش برنمی‌دارند و حتی زمانی که با شکست مواجه می‌شوند، باز هم عقب‌نشینی نمی‌کنند. «خدای جنگ» روایت خوش‌ریتم و پرهیجانی دارد، بنابراین کاملا مخاطبان را با شخصیت اصلی قصه و انگیزه‌هایش همراه می‌کند. روایت فیلم از تلاش جوانان ایرانی برای خودکفایی در زمینه تجهیزات نظامی و اثرات مهم اقدام آن‌ها در مقابله با دشمن، جذاب و تاثیرگذار است.
10 صفحه اول