مهرداد بهار؛ دانشمندی دلبسته فرهنگ ایران

برای اسطوره‌شناس بزرگی که زاده مهر ماه بود و به تمدن و فرهنگ ایرانی مهر می‌ورزید

نویسنده:

مترجم:



 ستاره منوچهری- ملک‌الشعرا بهار، شاعر و پژوهشگر معاصر ایرانی شش فرزند داشت. فرزند پنجم او، ملک مهرداد بهار با عنوان «پدر اسطوره‌شناسی ایران» شناخته می‌شود. مهرداد بهار زاده 10 مهرماه سال 1308 بود. او در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در رشته زبان و ادبیات فارسی ثبت نام کرد ولی دوسال بعد به دلیل فعالیت سیاسی از دانشگاه اخراج شد و چهارسال از عمرش را در زندان گذراند. او در سال 1334 دوباره به دانشگاه برگشت و تحصیلاتش را در مقطع کارشناسی به پایان رساند. مهرداد بهار در سال‌های 1338 تا 1344 در دانشگاه لندن به آموختن زبان‌های شرقی و آفریقایی پرداخت و مدرک فوق‌لیسانس گرفت. او پس از بازگشت به ایران، مقطع دکترا را در رشته زبان‌شناسی و زبان‌های باستانی در دانشگاه تهران به پایان برد. این اسطوره‌شناس برجسته در آبان ماه 1373 از دنیا رفت. از آثار مهرداد بهار به این کتاب‌ها می‌توان اشاره کرد: «از اسطوره تا تاریخ»، «جستاری چند در فرهنگ ایران»، «سخنی چند
درباره شاهنامه»، «بندهش» و «ادبیات مانوی».



​​​​​​​
بررسی عالمانه در تمدن باستانی ایران
دکتر مهرداد بهار، بانیِ اقدامات موثری در حوزه اسطوره‌شناسی و فرهنگ ایران بود. محمد میرشکرایی در مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی در مدخلی درباره بهار نوشته است: «بهار در کار پژوهش بسیار جدی و باوسواس بود. در زمینه مطالعات و تحقیقات اساطیری و تاریخی روشی تطبیقی و دیالکتیکی داشت و بر این باور بود که فرهنگ و تاریخ ایران را باید با شیوه تطبیقی در ارتباط با فرهنگ و تاریخ ملل دیگر، به‌ویژه اقوام هم‌جوار و مردم بومی مورد مطالعه قرار داد. بهار از نظریه‌پردازی شوونیستی (افراط درمیهن پرستی) سخت پرهیز داشت و معتقد بود که فرهنگ ایرانی آمیخته و برایندی است از برخورد فرهنگ‌های هندوایرانی، بومی و اقوام هم‌جوار شرق و غرب ایران که طی اعصار و قرون با هم در تماس بوده‌اند، از هم تأثیر گرفته و بر هم اثر گذارده‌اند. درحقیقت، بررسی عالمانه بهار در تمدن باستانی ایران، شیوه تحقیق علمی نوینی را پیش روی دانش‌پژوهان و پژوهشگران جامعه قرار داده است. بهار به فرهنگ ایرانی بسیار دلبسته بود و آن را افتخارآمیز می‌دانست، اما در این‌باره افراط نمی‌کرد. یکی از ویژگی‌های کارهای علمی او، صراحت در ارزیابی و انتقاد از کارهای خود و دیگران است. او خواننده را بلاتکلیف نمی‌گذاشت، بلکه دریافت و داوری خویش را درباره آثار، بی هیچ کنایه‌ای می‌گفت و می‌نوشت. هنر بی‌نظیر او، خلق انگیزه در نگارش مقاله، کتاب و حتی مجله یا پدیدآوردن فکری بود که بعدها بتواند بارور و سودمند شود».
بهار، فروتن و دانشمندی تمام
ایرج افشار، نویسنده و ایران‌شناس هم در کتاب «نادره‌کاران: سوگنامه ناموران فرهنگی و ادبی» درباره او نوشته است: «مهرداد بهار هم فروتن بود و هم دانشمندی تمام. بدین معنی که در آن چه یافته است، جای شک را باز می‌گذارد. این عبارت پخته و سنجیدۀ او در مقدمۀ بندهشن حکایتی است از روحیۀ دانشمندانه و روش علمی او: «از هنگامی که تحصیل زبان‌ها و فرهنگ ایران پیش از اسلام را آغاز کردم با بندهشن نیز آشنا شدم و در نزد استاد مقداری مناسب از آن را خواندم و از آن پس به هنگامی که درصدد تهیه رساله دکتری بودم، رساله دکتری استاد «بیلی» را نیز سراسر خواندم و با ترجمه «انکلساریا» مقایسه کردم. ولی هنوز نارسایی‌های بسیار در شناخت من از بندهشن وجود داشت. واژه‌نامه بندهشن نتیجه این دوران کلنجار رفتن با بندهشن و درنیافتن درست آن است ... اما تسخیر این ستیغ استوار پیوسته آرزوی من بوده است و از ستیز با این صخره‌های رام‌ناگشتنی همیشه لذت برده‌ام. هرچند هنوز هم با وجود طبع ترجمه بندهشن خود را بر این چکاد چندان استوار نمی‌بینم. هنوز نام‌ها و واژگانی خوانده نشده و جمله‌هایی با ترجمۀ مشکوک در این ترجمه بندهشن بازمانده است که همه را با نقطه‌ای چند یا به تردیدی برگزار کرده‌ام ... در کار ترجمه تا آنجا که توانستم به سادگی و روشنی ترجمه توجه کردم. ولی مگر می‌توان نثر فاخری چون نثر پهلوی را به پارسی ساده امروز برگردانید و آن واژگان زیبای فارسی را که فرهنگی پُربار و اصیل به همراه دارد بر کناری نهاد».
10 شماره آخر