قربانیان پدیدهای شوم به نام «تن شرمی»
بررسی 2 پدیدۀ «تنشرمی» و «خودزشتانگاری» و درباره افرادی که قربانی استانداردهای زیبایی و توقعات دستنیافتنی میشوندنویسنده:
مترجم:

افراد مشهور درگیر با خودزشتانگاری
بنیاد BDD با هدف افزایش آگاهی عمومی و تغییر نگرش اجتماعی راجعبه خودزشتانگاری، فهرستی از افراد مشهور درگیر با این اختلال را منتشر کرد. در این فهرست نام بازیگران، خوانندگان و اینفلوئنسرهای زیادی به چشم میخورد که در ادامه به چند تن از آنان اشاره کردیم.

او تجربیات خود از اختلال خودزشتانگاری را اینگونه بیان کردهاست: «این اختلال اضطراب موذیانهای را به همراه دارد. خودزشتانگاری حس ناامنی شدیدی برای من ایجاد کرد؛ بهگونهای که هیچوقت نتوانستم به کمال برسم. من سیکسپک ندارم و از رفتن به باشگاه متنفر هستم بنابراین تمام عمرم مایل نبودم که دیگران بدنم را ببینند.»

او هم دچار اختلال خودزشتانگاری بودهاست. یادداشتی که «ماکس برود»، دوست کافکا، از او منتشر کرد نشان میدهد که کافکا چقدر از خود و ظاهرش متنفر بود. در متن یادداشت آمده: «من هیچ گاه نمیخواستم لباس جدید بخرم؛ زیرا اگر قرار است زشت به نظر برسم؛ حداقل میخواهم راحت باشم. همواره با کمر خمیده و شانههای افتاده راه میرفتم و دستها و بازوهایم بینظم بودند. از آینهها میترسیدم، چون زشتی غیرقابل اجتنابی را نشانم میدادند».
«مایکل جکسون» خواننده
این هنرمند سرشناس هم احتمالاً دچار این اختلال بودهاست. او به خاطر تعدد عملهای جراحی زیباییاش شناخته میشود. جکسون دوران کو

زیبایی بر مدار تغییر!
بررسی استانداردهای جدید زیبایی و فضای مجازی در ترویج تنشرمی که نقش پررنگی دارند

تنشرمی یا خجالت از بدن؟

«تنشرمی» و «خودزشتانگاری» پدیدههایی هستند که در دنیای امروز بهطور فزایندهای در حال گسترشاند و تأثیرات عمیقی بر سلامت روانی و اجتماعی افراد دارند. این دو مفهوم، به ویژه در میان جوانان و نوجوانان، به چالشهای جدی تبدیل شدهاند. تنشرمی چه تفاوتی با خجالت از بدن دارد؟ چگونه باید از ترویج بیشتر این پدیدهها جلوگیری کرد؟ دکتر «مهدی سودآوری»، روان شناس و مدرس دانشگاه به سوالات ما پاسخ میدهد.
تنشرمی یک پدیده اجتماعی است
از آنجایی که این موقعیتها علایم مشترکی با یکدیگر دارند؛ لازم است تا هر کدام را بیشتر بشناسیم. دکتر «سودآوری» توضیح میدهد: « باید گفت تن شرمی رفتاری است که دیگران با فردی بهواسطۀ ظاهرش انجام میدهند؛ نه حسی که فرد بابت بدن خود دارد. بنابراین تنشرمی یک مقوله اجتماعی است اما «خجالت از بدن» یک حالت است و نمیتوان آن را اختلال نامید. ممکن است فردی بهخاطر شرایط فیزیکی خاص خود دچار خجالت از ظاهرش شود. شرایط اجتماعی و مقایسه شدن در کودکی از دلایل وقوع این احساس هستند. اما بادی دیسفورمیک یا خودزشتانگاری در دسته اختلال طبقهبندی میشود و علامت اصلی آن رضایت نداشتن از کلیت بدن و فرم بدنی است. در این اختلال فرد به عضو خاصی از بدن خود مانند بینی، شکم یا... توجه نمیکند و کل بدن خود را نازیبا میپندارد. باید توجه داشت که تفاوتهایی میان «خجالت از بدن» و «خودزشتانگاری» وجود دارد. رفتارها در خجالت از بدن آن قدر آسیبرسان نیستند. افراد در این وضعیت معمولاً امور مربوط به زیبایی را بیشتر انجام میدهند یا سعی میکنند با رژیم و ورزش به وضعیت جسمانی مطلوب خود برسند. اما در سمت دیگر ماجرا، افراد خودزشتانگار حاضرند درد شدیدی را بدون ضرورت پزشکی و صرفا برای تغییر بدن خود تحمل کنند. عملهای سنگین مانند اسلیو معده یا لیپوساکشن(برداشتن چربی اضافه بدن) در این موارد بیشتر دیده میشوند.»
باید از کودکی جلوی «خجالت از بدن» را گرفت
از دکتر سودآوری راهکارهای جلوگیری از درگیر شدن نوجوانان با خجالت از بدن را جویا میشوم. در پاسخ میگوید: «نوجوانان به دلیل طی کردن دوران گذار از کودکی به جوانی، عموماً از شرایط اطرافشان ناراضی هستند. آنها به علت وقوع تغییرات جسمانی، با فرم بدنی جدید خود آشنا نیستند و با آن کنار نمیآیند. یکی از مهم ترین راهکارهای مقابله با این احساس، درمیان گذاشتن آموزشهای لازم، قبل از ورود نوجوان به مرحله جدی بلوغ است. به بیان دیگر، او را از تغییراتی که قرار است برای بدن و ظاهرش رخ دهد؛ آگاه کنیم تا دچار ترس، شرم و طردشدگی نشود. همچنین به او یادآوری کنیم تغییرات جسمانی او موقت هستند. اما همه آموزشها محدود به نوجوانی نمیشوند. کودکان از شش ماهگی تا قبل از بلوغ کاملا تحتتاثیر والدین هستند؛ از اینرو رفتار والدین در این بازۀ سنی اهمیتی بهمراتب بیشتر از دورۀ نوجوانی دارد. این که والدین چه رفتاری را در کودک تشویق میکنند؛ تاثیر مستقیمی در آینده فرزندشان دارد. آیا والدین کودکشان را بابت تلاش و موفقیت تشویق میکنند یا زیبایی؟ آیا والدین در سنین قبل از بلوغ، حس زیبا بودن را به فرزند خود منتقل میکنند یا فقط در مواقع خاص مثل انجام یک رفتار یا پوشیدن لباسی خوشمنظر این احساس را به او میدهند؟» این مدرس دانشگاه در ادامه میافزاید: «افرادی که از نظر ظاهری و جسمانی مطابق با استانداردهای عمومی هستند نیز ممکن است دچار خجالت از بدن شوند. بخشی از این احساس به معیارهایی که در ذهن فرد وجود دارد؛ برمیگردد و بخشی دیگر به ویژگیهای جسمانی که شخص از داشتنشان محروم است. بهعنوان مثال فردی با موهای فر ممکن است خود را نازیبا بپندارد زیرا تصور میکند اگر موهایش صاف بود؛ جذابیت بیشتری داشت یا برعکس. بخشی از ترویج بیشتر خجالت از بدن به لطف مد شدن خدمات زیبایی اتفاق افتاد. اعمالی که زمانی منوط به وقوع یک رخداد خاص، مثل یک عروسی یا مهمانی بودند حال بهواسطۀ کارکرد روزمرهشان فراگیر شدند. بنابراین کسی که فاقد این ویژگیهاست؛ متفاوت تلقی میشود و ممکن است در جمعهای خودمانی نیز دچار تنشرمی شود.»
تیر آخر، فقدان خوشحالی

10 صفحه اول
پربازدیدترین اخبار
اخبار برگزیده