ناگهان شعر

آن جمعه‌ بشکوه

نویسنده: افشین علا

مترجم:

​​​​​​​ای خطبه‌ غرای تو چون آب بر آتش
تسکین دل سوته‌ اصحاب بر آتش
شد هیمنه‌ خصم در آن جمعه‌ بشکوه
چون دود ز جمعیت احباب بر آتش
یکپارچه در سوز و گداز آمده بودند
تا روی تو بینند چو مهتاب برآتش
ای پیر جوان‌بخت! ز آهنگ نمازت
مانند سپندی شده محراب بر آتش
بر چیرگی‌ات در سخن، اعدا متحیر
چون خیرگی کرمک شب تاب بر آتش
خنیاگر صهیون نگر از نطق بلیغت
افکنده ز کف، آلت و مضراب بر آتش
فهماند کلام تو به صیاد جهان‌خوار
ماهی نشود صید ز قلاب برآتش
از شش جهت افروخت شرر، جانی غاصب
زین رو شده بریان، خود قصاب برآتش
ما چون تو اگر سوخته‌ایم از غم یاران
گشتیم بهاور چو زر ناب بر آتش
تصویر «حسن» شیر عرب، حک شده بر عرش
هرگز نتوان سوختن این قاب بر آتش
دست از تو نداریم، اگر پا بگذارند
بسیار سران از پی ارباب بر آتش
فردا چو بسوزند عجب نیست که امروز
کردند بنا کاخ خود، اعراب بر آتش
ای پیر! هوادار توام چون‌که در این راه
بیداری و بس قافله در خواب بر آتش
دل کنده‌ام از راست و چپ یکسره، چون تو
بر خندق سلمانی و احزاب بر آتش
از بغض تو بر گرده‌ ما دشنه‌ دشنام
بسیار زند سفله چو تنداب بر آتش
خفاش چه داند ز چه در چرخشم ای دوست
گرد تو چو پروانه‌ بی‌تاب بر آتش
از طعن رقیبان به فلاخن، چو خلیلم
در باغ گل افتاده ز پرتاب بر آتش
بگذار حسودم بزند طعنه که افتاد
زین شعر تر و تازه و شاداب بر آتش
تقدیر رهبر انقلاب از سروده علا
افشین علا پس از انتشار این شعر در صفحه شخصی خود نوشت: باخبر شدم که حضرت آیت‌ا...خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی پس از خواندن شعر اخیرم پیرامون حماسه‌ جمعه‌ نصر، خطاب به این فرزند کوچک خود نوشته‌اند:«قوی، زیبا و استادانه است. کاش شأن نزولش این حقیر نبودم. به هرحال وظیفه داشتم تشکر کنم.»
از این‌که امام و مقتدایمان در همه‌ برهه‌ها و بزنگاه‌ها و با وجود دغدغه‌های خطیر و مشغله‌های طاقت‌سوز، از شعر متعهد این روزگار غافل نیستند و همچنان خود را موظف می‌دانند بابت اثری که از سر صدق و با خون دل و عرق‌ریزی روح سروده شده، ابراز لطف و فروتنی کنند، خداوند منان را شاکرم. بدیهی‌ است این‌ توجهات پدرانه‌ ایشان، خستگی و تلخکامی ناشی از مشاهده‌ ناآشنایی و بی‌تفاوتی برخی اصحاب قدرت به‌ویژه در مدیریت فرهنگی کشور را در کام دلسوزان عزلت‌گزیده‌‌ به شهدی شيرين تبدیل می‌کند.
10 شماره آخر