گره از کار ایران و آژانس باز می شود؟
ارزیابی مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی از سفر خود به تهران به درستی «بسیار مهم» است اما 3 عامل مشخص این سفر را خاص می کند که در صورت بی توجهی به آن ها سفر نه تنها دستاوردی برای دو طرف نخواهد داشت بلکه سد راه بسیاری از مناسبات آینده هم خواهد شدنویسنده:
مترجم:
شش ماه پس از نخستین ابراز تمایلهای رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای سفر به ایران و گفتوگو با مقامات کشورمان، او قرار است امروز با مقامات و مسئولان ایرانی دیدار و گفتوگوکند. آژانس بینالمللی انرژی اتمی پیشتر در اطلاعیهای اعلام کرده بود که «رافائل گروسی»، مدیرکل این نهاد به منظور دیدار با مقامات ارشد جمهوری اسلامی ایران به تهران سفر خواهد کرد و درباره تمام جنبههای مربوط به بیانیه مشترک توافق شده با ایران در مارس ۲۰۲۳ بحثهای فنی خواهد داشت.در ادامه این اطلاعیه آمده است: دیدارهای او در تهران، مبتنی بر گفتوگوهای مدیرکل با «سید عباس عراقچی»، وزیر امور خارجه ایران در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در ماه سپتامبر خواهد بود. گروسی نیز سفر خود را بسیار مهم ارزیابی کرد و گفت: ضروری است که ما در اجرای بیانیه مشترک توافق شده با ایران در مارس ۲۰۲۳ پیشرفت اساسی داشته باشیم.کاظم غریبآبادی معاون امور حقوقی و بینالمللی وزارت امور خارجه در تشریح برنامههای گروسی گفت که «مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای یک دیدار دو روزه وارد تهران خواهد شد. این سفر در ادامه تعاملات ایران و آژانس و همچنین در راستای بیانیه مشترک چهارم مارس ۲۰۲۳ دو طرف انجام میشود».براساس اعلام غریبآبادی، گروسی در این سفر با رئیس جمهور، وزیر امور خارجه و رئیس سازمان انرژی اتمی دیدار خواهد کرد. غریبآبادی تصریح کرد؛ «بنای ایران بر تداوم همکاری با آژانس در چارچوب تعهدات پادمانی خود است، مگر اینکه برخی کشورها با انگیزههای سیاسی به دنبال آسیب زدن به تلاشهای مدیرکل و روابط رو به جلو ایران و آژانس باشند.»
تاریخچه شش ماه روابط ایران و آژانس
آخرین خبرها در پرونده روابط ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شهریورماه سال جاری و نشست فصلی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی بازمیگردد؛ جایی که تروئیکای اروپا و آمریکا در بیانیهای چهارجانبه در رابطه با اجرای تعهدات ایران ذیل توافقنامه پادمانی معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای (NPT) به طرح ادعاهایی درباره نحوه همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی پرداختند و مدعی شدند تهران در پاسخ به سؤالات آژانس در مورد مواد و فعالیتهای هستهای اعلام نشده در تورقوزآباد و ورامین توضیحات فنی معتبری ارائه نکرده است.پیش از آن نیز گروسی در گفتوگو با الجزیره از ضرورت برقراری سریعتر گفتوگوی سازنده و ملموس به منظور رسیدن به ضمانتهای معتبر درباره ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران و سرعتبخشی به آغاز مذاکرات سخن گفته بود. بیانیه و اظهارات گروسی به نوعی تکرار مواضع سیاسی پیشین آژانس در قبال پرونده فنی و حقوقی جمهوری اسلامی ایران در حوزه هستهای بود. با این همه سرعت تحولات از شهریور 1403 تا آبان 1403 به قدری شتاب داشته که مدیرکل این نهاد بینالمللی اگر در سفر به تهران به ویژگیهای شرایط امروز در منطقه و محیط بین الملل توجه لازم را نکند و بر اساس سیاق قبلی تعهدی بخواهند و در قبال آن تعهدی ندهند، نمی توان به نتایج سفر خوشبین بود.
سه سیگنال هشداردهنده
طی سال های گذشته فرایند مذاکرات ایران با آژانس پیرامون برنامه هستهای صلح آمیز ایران به دلیل رویکرد سیاسی آژانس و کشورهای غربی نسبت به موضوع، یکی از پرچالش ترین روندهای سیاسی، حقوقی و فنی در مذاکرات بین المللی بوده و در مقطع کنونی نیز به سه دلیل به مرحلهای بسیار حساس رسیده است.
الف) جمهوری اسلامی ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی مدتهاست که به دلایل اغلب سیاسی و نه لزوما فنی و حقوقی مطرح شده از سوی این نهاد، روابط نه چندان گرمی را تجربه میکنند. سفر گروسی در این مقطع زمانی میتواند به نوعی آغازی بر پایان روند گذشته قرار گیرد و در نهایت به احیای مجدد مسیر درست و عقلانی همکاری دو جانبه منتهی شود. هر دو طرف برای رسیدن به نقطه مشترک برای شروع این مذاکرات، به تعهدات و توافقات مارس 2023 استناد میکنند، جایی که ایران با افزایش نظارت بیشتر بازرسان آژانس البته بر مبنای قانون اقدام راهبردی مجلس، موافقت کرد تا بار دیگر حسننیت خود را به طرفهای این نهاد بینالمللی نشان دهد.
ب) تداوم رفتار صلحآمیز جمهوری اسلامی ایران در موضوع هستهای و عدم ساخت و استفاده از سلاح اتمی، با توجه به تاکید و فتوای شرعی رهبر معظم انقلاب، همچنان در دستور کار مسئولان قرار دارد اما رویدادهای چند ماه اخیر در منطقه و به ویژه جنگطلبیهای ناتمام رژیم صهیونیستی زمزمهها و گمانههای تازهای را در سخنان برخی مقامات سابق و کنونی پررنگ ساخته مبنی بر این مهم که ،تهران میتواند در این دکترین بازبینی کند.
ج) جهان تا دوماه آینده شاهد حضور دونالد ترامپ به عنوان چهل و هفتمین رئیسجمهور آمریکا در کاخ سفید خواهد بود؛ چهرهای که نامش دست کم در ایران با پرونده هستهای و مذاکرات برجام گره خورده است. رئیسجمهوری که در دوره نخست ریاست جمهوری خود تعهدات رئیسجمهور پیش از خود در قبال برجام را نادیده گرفت و از این توافق خارج شد، تحریمهای غیرقانونی و ظالمانه بسیاری علیه مردم ایران وضع کرد و بسیاری از محدودیتهای غیر قانونی و یک جانبه را در حوزه های مختلف اقتصادی برایران تحمیل کرده. تمام این سیگنالهای هشدار دهنده در آستانه سفر گروسی به تهران، برای خنثی شدن به تدبیر و هوشیاری بسیاری نیاز دارد که از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی باید در دستور کار قرار گیرد.
رایزنی با آژانس قبل از استقرار مجدد ترامپ در کاخ سفید، هم از نظر سیاسی و هم از نظر رسانهای اهمیتی ویژه دارد. ایران با دعوت از گروسی و توافقات احتمالی به جامعه جهانی این پیام را منتقل میکند که همچنان نسبت به میز مذاکره اهمیت میدهد. به روایتی، دعوت از گروسی بخشی از فشار روانی روی کار آمدن دونالد ترامپ را کاهش میدهد.
ایران از آژانس چه میخواهد؟
سفر مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی هستهای به ایران با وجود شرایط خاص داخلی، منطقهای و جهانی زمانی میتواند گرهگشای رویدادها باشد که گروسی با نگاهی تازه و زاویه دیدی فراتر از آنچه تاکنون داشته، مهمان تهران شود. پرونده هستهای ایران باید از قید و بندهای متوهمانه ساخته و پرداخته نخستوزیررژیم اسرائیل آزاد شود، به مسیر عادی، قانونی، حقوقی و فنی خود بازگردد تا گامهای اعتمادساز تهران به این نهاد سرعت گرفته و منجر به نتیجه شود. نگاهی به قطعنامه و بیانیههایی که در نشستهای امسال شورای حکام این نهاد علیه تهران صادر کرده، رسیدن به آن رویکرد اعتمادساز را با اما و اگرهایی جدی روبه رو میسازد.
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی قطعا باید آگاه باشد که درچه مقطعی و با چه شرایطی به ایران سفر میکند. تهران درحال ارزیابی و عیارسنجی پاسخ خود به تجاوز 5 آبانماه اسرائیل است که اگرچه با خواست ایران برای کاهش تنش در منطقه منطبق نیست اما مسیری اجتناب ناپذیر برای تنبیه رژیم متجاوز صهیونیستی است.
منطقه مانند بشکه باروتی است که هر آن میتواند منفجر شود و غرب آسیا را با شرایط هولناکی روبه رو سازد. رژیم صهیونیستی هفتههاست از طریق رسانههای غربی وابسته به خود، ایران را به نابودی تاسیسات هستهای تهدید میکند، هزاران نفر از غیرنظامیان در غزه و لبنان شهید میشوند و با وجود و سطح مناقشه در چنین شرایطی با برخی اظهارنظرهای غیر رسمی درباره ضرورت ساخت سلاح هستهای در ایران، افزایش چشمگیری مییابد.
کاهنده این تنشها اما میتواند یک گزارش باشد، گزارشی که به طور واضح ماهیت واقعی و صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای ایران را تایید کرده و مسیر پرونده هستهای را از بیراهه سیاست به راهبرد فنی و حقوقی هدایت کند. از این رو تنها موضوعی که میتواند سفر گروسی را واقعا و در عمل مهم سازد؛ همین نگاه خواهد بود. در غیر این صورت، از این سفر در آینده به عنوان فرصتی از دست رفته یاد خواهد شد.
تاریخچه شش ماه روابط ایران و آژانس
آخرین خبرها در پرونده روابط ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شهریورماه سال جاری و نشست فصلی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی بازمیگردد؛ جایی که تروئیکای اروپا و آمریکا در بیانیهای چهارجانبه در رابطه با اجرای تعهدات ایران ذیل توافقنامه پادمانی معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای (NPT) به طرح ادعاهایی درباره نحوه همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی پرداختند و مدعی شدند تهران در پاسخ به سؤالات آژانس در مورد مواد و فعالیتهای هستهای اعلام نشده در تورقوزآباد و ورامین توضیحات فنی معتبری ارائه نکرده است.پیش از آن نیز گروسی در گفتوگو با الجزیره از ضرورت برقراری سریعتر گفتوگوی سازنده و ملموس به منظور رسیدن به ضمانتهای معتبر درباره ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران و سرعتبخشی به آغاز مذاکرات سخن گفته بود. بیانیه و اظهارات گروسی به نوعی تکرار مواضع سیاسی پیشین آژانس در قبال پرونده فنی و حقوقی جمهوری اسلامی ایران در حوزه هستهای بود. با این همه سرعت تحولات از شهریور 1403 تا آبان 1403 به قدری شتاب داشته که مدیرکل این نهاد بینالمللی اگر در سفر به تهران به ویژگیهای شرایط امروز در منطقه و محیط بین الملل توجه لازم را نکند و بر اساس سیاق قبلی تعهدی بخواهند و در قبال آن تعهدی ندهند، نمی توان به نتایج سفر خوشبین بود.
سه سیگنال هشداردهنده
طی سال های گذشته فرایند مذاکرات ایران با آژانس پیرامون برنامه هستهای صلح آمیز ایران به دلیل رویکرد سیاسی آژانس و کشورهای غربی نسبت به موضوع، یکی از پرچالش ترین روندهای سیاسی، حقوقی و فنی در مذاکرات بین المللی بوده و در مقطع کنونی نیز به سه دلیل به مرحلهای بسیار حساس رسیده است.
الف) جمهوری اسلامی ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی مدتهاست که به دلایل اغلب سیاسی و نه لزوما فنی و حقوقی مطرح شده از سوی این نهاد، روابط نه چندان گرمی را تجربه میکنند. سفر گروسی در این مقطع زمانی میتواند به نوعی آغازی بر پایان روند گذشته قرار گیرد و در نهایت به احیای مجدد مسیر درست و عقلانی همکاری دو جانبه منتهی شود. هر دو طرف برای رسیدن به نقطه مشترک برای شروع این مذاکرات، به تعهدات و توافقات مارس 2023 استناد میکنند، جایی که ایران با افزایش نظارت بیشتر بازرسان آژانس البته بر مبنای قانون اقدام راهبردی مجلس، موافقت کرد تا بار دیگر حسننیت خود را به طرفهای این نهاد بینالمللی نشان دهد.
ب) تداوم رفتار صلحآمیز جمهوری اسلامی ایران در موضوع هستهای و عدم ساخت و استفاده از سلاح اتمی، با توجه به تاکید و فتوای شرعی رهبر معظم انقلاب، همچنان در دستور کار مسئولان قرار دارد اما رویدادهای چند ماه اخیر در منطقه و به ویژه جنگطلبیهای ناتمام رژیم صهیونیستی زمزمهها و گمانههای تازهای را در سخنان برخی مقامات سابق و کنونی پررنگ ساخته مبنی بر این مهم که ،تهران میتواند در این دکترین بازبینی کند.
ج) جهان تا دوماه آینده شاهد حضور دونالد ترامپ به عنوان چهل و هفتمین رئیسجمهور آمریکا در کاخ سفید خواهد بود؛ چهرهای که نامش دست کم در ایران با پرونده هستهای و مذاکرات برجام گره خورده است. رئیسجمهوری که در دوره نخست ریاست جمهوری خود تعهدات رئیسجمهور پیش از خود در قبال برجام را نادیده گرفت و از این توافق خارج شد، تحریمهای غیرقانونی و ظالمانه بسیاری علیه مردم ایران وضع کرد و بسیاری از محدودیتهای غیر قانونی و یک جانبه را در حوزه های مختلف اقتصادی برایران تحمیل کرده. تمام این سیگنالهای هشدار دهنده در آستانه سفر گروسی به تهران، برای خنثی شدن به تدبیر و هوشیاری بسیاری نیاز دارد که از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی باید در دستور کار قرار گیرد.
رایزنی با آژانس قبل از استقرار مجدد ترامپ در کاخ سفید، هم از نظر سیاسی و هم از نظر رسانهای اهمیتی ویژه دارد. ایران با دعوت از گروسی و توافقات احتمالی به جامعه جهانی این پیام را منتقل میکند که همچنان نسبت به میز مذاکره اهمیت میدهد. به روایتی، دعوت از گروسی بخشی از فشار روانی روی کار آمدن دونالد ترامپ را کاهش میدهد.
ایران از آژانس چه میخواهد؟
سفر مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی هستهای به ایران با وجود شرایط خاص داخلی، منطقهای و جهانی زمانی میتواند گرهگشای رویدادها باشد که گروسی با نگاهی تازه و زاویه دیدی فراتر از آنچه تاکنون داشته، مهمان تهران شود. پرونده هستهای ایران باید از قید و بندهای متوهمانه ساخته و پرداخته نخستوزیررژیم اسرائیل آزاد شود، به مسیر عادی، قانونی، حقوقی و فنی خود بازگردد تا گامهای اعتمادساز تهران به این نهاد سرعت گرفته و منجر به نتیجه شود. نگاهی به قطعنامه و بیانیههایی که در نشستهای امسال شورای حکام این نهاد علیه تهران صادر کرده، رسیدن به آن رویکرد اعتمادساز را با اما و اگرهایی جدی روبه رو میسازد.
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی قطعا باید آگاه باشد که درچه مقطعی و با چه شرایطی به ایران سفر میکند. تهران درحال ارزیابی و عیارسنجی پاسخ خود به تجاوز 5 آبانماه اسرائیل است که اگرچه با خواست ایران برای کاهش تنش در منطقه منطبق نیست اما مسیری اجتناب ناپذیر برای تنبیه رژیم متجاوز صهیونیستی است.
منطقه مانند بشکه باروتی است که هر آن میتواند منفجر شود و غرب آسیا را با شرایط هولناکی روبه رو سازد. رژیم صهیونیستی هفتههاست از طریق رسانههای غربی وابسته به خود، ایران را به نابودی تاسیسات هستهای تهدید میکند، هزاران نفر از غیرنظامیان در غزه و لبنان شهید میشوند و با وجود و سطح مناقشه در چنین شرایطی با برخی اظهارنظرهای غیر رسمی درباره ضرورت ساخت سلاح هستهای در ایران، افزایش چشمگیری مییابد.
کاهنده این تنشها اما میتواند یک گزارش باشد، گزارشی که به طور واضح ماهیت واقعی و صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای ایران را تایید کرده و مسیر پرونده هستهای را از بیراهه سیاست به راهبرد فنی و حقوقی هدایت کند. از این رو تنها موضوعی که میتواند سفر گروسی را واقعا و در عمل مهم سازد؛ همین نگاه خواهد بود. در غیر این صورت، از این سفر در آینده به عنوان فرصتی از دست رفته یاد خواهد شد.
10 شماره آخر