جاذبه های ادبیات دفاع مقدس برای دهه نودی ها

گفت و گوی خراسان با پروانه نجاتی، شاعر پیش کسوت عرصه ادبیات مقاومت درباره«قدیس»، تازه ترین اثرش و نیز راهکارهای افزایش ضریب نفوذ این گونه ادبی در نسل های دهه 80 و 90

نویسنده: محمد بهبودی نیا

مترجم:


یکی از سؤال‌های پرتکراری که شاید در ذهن تعداد زیادی از ما مطرح شود، این است که با توجه به گذشت بیش از 3 دهه از دفاع مقدس، آیا می‌توان‌ همچنان آثاری در این حوزه خلق کرد که نوجوانان دهه هشتاد و نود با آن ارتباطی عمیق برقرار کنند؟برای رسیدن به پاسخ این سؤال باید به سراغ شاعر و نویسنده‌ای می‌رفتیم که در این حوزه موفق به برقراری این نوع از ارتباط شده باشد. پروانه نجاتی (متولد ۱۱ شهریور ۱۳۴۸)، بانوی شاعری است که تا امروز ۲۵ مجموعه شعر از او منتشرشده که بیشتر آن‌ها در حوزه دفاع مقدس دسته‌بندی می‌شوند. به‌تازگی نیز مجموعه شعر «قدیس» او رونمایی شد (که به جز دو غزل آن بقیه با موضوعی متفاوت از دفاع مقدس سروده شده که تأثیر مستقیمی در تقویت زبان و اندیشه شاعر داشته و دارد). برای آگاهی از تازه‌ترین اثر این شاعر تأثیرگذار و رسیدن به پاسخ سؤالی که مطرح شد، با او گفت‌وگو کرده‌ایم.


لطفاً در ابتدای این مصاحبه درباره مجموعه شعر «قدیس»  توضیح دهید.
مجموعه شعر «قدیس»، بیست و پنجمین مجموعه شعر من و سومین مجموعه‌ای است که از ابتدای امسال منتشر کرده‌ام. چهل غزل ابتدایی این مجموعه عاشقانه و عارفانه‌اند و دو غزل دفاع مقدسی و حدود چهار اثر آیینی در آن به چشم می‌خورد. برخی زبان این مجموعه شعر را صمیمی، عاطفی و زنانه می‌دانند. دراین‌باره باید بگویم بافت و چینش آثار در این مجموعه یکدست‌تر است. زن بودنم در صمیمیت و عاطفی بودن شعرها تأثیرگذار بوده زیرا من همیشه سعی دارم خودم را روایت کنم. تمام این شعرها حاصل عشق است و به همین دلیل از پیچیدگی‌های گوناگون به دورند. به نظر من عشق سرشار از صمیمیت و سادگی است.
چه توصیه‌ای به شاعران جوان دارید؟
توصیه‌ام به شاعران جوان این است که خودشان باشند. آن‎چه درباره چگونگی سرودن شعر گفته می‌شود، حاصل ذهن مسئولان انجمن‌هاست که می‌خواهند ما را به همان شکل بار بیاورند. به نظر من شاعر باید توصیه‌ها را بشنود و در ادامه، تکمیل‌کننده نظر استادان باشد اما درنهایت مسیر خودش را برای این نوع تکامل برود، نه این‎که با شکل دیگری شدن سعی در ارتقای خودش داشته باشد.
شما در آثار زیادی درباره موضوعات مختلفی ازجمله دفاع مقدس، انقلاب، شهدا و اهداف و آرمان‌های انقلاب شعر سروده‌اید. سؤالم این است که تجربه  زیسته شما چقدر در باورپذیری این شعرها مؤثر بوده است؟
من شانزده سال اول زندگی‌ام را در خوزستان و اوج بمباران‌ها و موشک‌باران گذرانده‌ام و جنگ را زیسته‌ام. بعدازاین سن، برای ادامه تحصیل به شیراز آمدم. بیش از هر چیز، من به‌عنوان یک دختر نوجوان خوزستانی در آن روزها با جنگ مواجه بودم و بسیاری از آن خاطرات را روایت کرده‌ام. من جنگ را زیسته‌ام و هنوز هم به خوزستان سفر می‌کنم و خاطرات آن روزها را زندگی می‌کنم. بی‌تردید بیان تجربه زیسته را می‌توان در باورپذیری هر اثر ادبی دارای تأثیر زیادی دانست.
نفوذ ادبیات مقاومت در نسل‌های دهه 80 و ۹۰ را چگونه ارزیابی می‌کنید و چه تمهیداتی باید برای افزایش ضریب نفوذ این‌گونه ادبی میان این نسل‌ها اندیشید؟
با توجه به گسترش رسانه‌های مختلف، امروزه اخبار مربوط به جنگ‌هایی که در گوشه و کنار دنیا درمی‌گیرد، در کسری از ثانیه به گوش تعداد زیادی از نوجوانان دهه هشتاد و نود می‌رسد که مخاطبان پرشمار این رسانه‌ها هستند. به نظر من نسل نوجوان و جوان امروز بهتر از خیلی‌ها با تبعات جنگ آشنا هستند و آن را واقعی‌تر و دقیق‌تر می‌بینند، درنتیجه بهتر از هر نسلی می‌توانند به ارزش‌های دفاع مقدس ما پی ببرند. این نسل وقتی می‌بیند در برخی جنگ‌هایی که در کشورهای مختلف رخ می‌دهد، حماسه‌ای آفریده نشده، مقاومتی وجود نداشته و رهبری هم وجود نداشته است، به بلایای حاصل از جنگ و عمق این فاجعه پی می‌برد. با این مقدمه می‌خواهم به این موضوع بپردازم که ازاین‎جا به بعد، شاعران و نویسندگان وارد ماجرا می‌شوند افرادی که باید با تولید آثاری باورپذیر، عظمت دفاع مقدس را در ذهن این مخاطبان نوجوان شفاف‌سازی کنند.
شاعران و نویسندگانی که به آن‌ها اشاره کردید باید برای باورپذیرشدن آثارشان برای نسل جوان و نوجوان چه راهکارهایی را به کار بگیرند؟
شاعران امروز، به نظر من، خیلی بهتر از بسیاری از شاعرانی که در زمان دفاع مقدس زندگی می‌کردند، می‌توانند دراین‌باره شعر بگویند؛ چون در آن زمان‌همه‌چیز به‌سرعت اتفاق می‌افتاد و باعجله، بسیاری از شعرها سروده می‌شد و به قول عامه مردم، تعداد زیادی از شاعران، شاعرانی بودند که هول‌هولکی شاعر شدند؛ اما شاعران امروز آموزش‌های زیادی در این زمینه دیده‌اند و می‌توانند با آرامش و طمأنینه شعر پخته‌تری خلق کنند. این شاعران مفهوم مقاومت را بهتر می‌فهمند؛ اما معتقدم نیازی نیست شاعران در تعداد زیادی از کنگره‌ها و جشنواره‌های دفاع مقدسی شرکت کنند. برای پخته شدن در عرصه   شعر، نیازی به زیاد گفتن‌ها نیست؛ بلکه باید کم بگویند و تأثیرگذار. چون وقتی ما زیاد از ذهنمان کار بکشیم، دیگر زمانی برای مطالعه و تکمیل احساس پیدا نمی‌کند. به قول فروغ فرخزاد، شعر گفتن مثل یک زایمان است و باید میان هر شعر گفتن تا شعر بعدی فاصله باشد؛ اما متأسفانه به این موضوع توجه نمی‌شود. نکته  دوم این که فکر کردن به برنده شدن و جایزه، نیت شاعر را خراب می‌کند؛ چون نیت، یک موضوع ذهنی است و ذهن است که شعر می‌گوید و باید به‌جای کوششی نوشتن، به سمت جوششی نوشتن رفت. پرداختن به مسائل روز و پیدا کردن ارتباط آن با دفاع مقدس، آن‌هم به‌صورت ملموس و نه تصنعی، از دیگر مواردی است که شاعرانی که می‌خواهند در این حوزه شعر بگویند باید به آن توجه کنند. من در مجموعه داستان «زیرپوست شهر» به سراغ این نوع نگاه رفته‌ام. نکته بعدی که بسیار اهمیت دارد، انتخاب استادی است که دست ذهن و فکر شاعر را بگیرد و در مسیر درست هدایت کند. در کل من درباره ارتباط گرفتن دهه هشتادی‌ها و دهه نودی‌ها با شعر دفاع مقدس نگران نیستم.
​​​​​​​مهم‌ترین آسیب‌های ادبیات دفاع مقدس را در چه مواردی می‌بینید؟
در فقدان روایت تجربه زیسته. باید به این نکته مهم اشاره‌کنم که من آن‎چه را از جنگ احساس کرده‌ام، در شعرهایم گفته‌ام؛ چراکه در هنر، انتقال تجربه زیسته به معنی انتقال حس و دریافت‌های مختلف از پدیده‌هاست. شاید بسیاری از شاعران امروز، دفاع مقدس را ندیده باشند ولی این به این معنی نیست که نباید دراین‌باره شعر بگویند. من به این افراد توصیه می‌کنم که لطفاً از درون شعرهای دیگران حس و حال پیدا نکنند؛ بلکه برای دریافت عینی بسیاری از پدیده‌ها، کتاب‌های دفاع مقدس را بخوانند یا فیلم‌های آن دوره را ببینند و با خانواده شهدا و ایثارگران و رزمندگان دیدار کنند که این موضوع در انتقال مفاهیم آن دوران کمک بسیاری می‌کند. خلاصه حرف من این است که شاعران جوان، لابه‌لای مفاهیم پخته‌شده توسط دیگران، به دنبال خمیرمایه برای شعر خودشان نباشند. وقتی آگاهی‌ها از بازخوانی آثار مربوط به دفاع مقدس بالا برود، احساس لازم برای نوشتن و سرودن در این زمینه در آن‌ها ایجاد می‌شود.
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین