شاید شما هم از آن دسته افرادی باشید که خیلی وقت‌‌‌ها حین تماشای بازی‌‌‌های تیم موردعلاقه‌‌‌تان یا تماشای کنسرتی از یک خواننده، آرزو کرده باشید بدون هزینه زیاد، درست از همان جایی که هستید حضور در آن مسابقه یا برنامه را تجربه کنید. آرزویی که با تحققش فاصله چندانی نداریم. حتما قبلاً در مورد هدست Apple Vision Pro شنیده‌اید که چگونه نحوه تماشای مسابقات زنده ورزشی را متحول کرده است. مانند مسابقات فرمول یک که نقشه‌های دقیقی از پیست مسابقه، هنگام دور زدن و در حرکت دوربین‌های پخش زنده ارائه می‌دهد و یا برنامه تماشایی برای NBA لیگ حرفه‌ای بسکتبال. اما این بار قرار است هیجان با کمک ابزارهای جدید واقعیت ترکیبی به اوج برسد؛ چرا که غول‌ فوتبال اسپانیا، رئال مادرید، در حال همکاری با اپل برای توسعه عینک‌های Vision Pro است که به طرفداران در منزل این امکان را می‌دهد تا احساس کنند بازی‌های رئال را  در سانتیاگو برنابئو تماشا می‌کنند؛ اتفاقی که می‌‌‌تواند سرآغاز تحولات مهمی در دنیای سرگرمی باشد.  

آغاز همکاری غول فوتبال و فناوری 
 هرچند طی چند ماهی که از رونمایی اپل ویژن پرو گذشته، هنوز آن‌‌‌طور که باید دنیای سرگرمی و فناوری را تسخیر نکرده است؛ اما قطعاً این ابزار می‌‌‌تواند آغاز ایجاد افق‌‌‌های تازه و همین‌‌‌طور پاسخ به نیازهای جدیدی باشد. این هدست واقعیت ترکیبی تجربه‌ای همه‌جانبه را ارائه می دهد که تعداد کمی از دستگاه‌های مشابه در جهان می‌توانند ارائه دهند. اما بخش مهم ماجرا آن است که این تجربه می‌‌‌تواند نقطه عطفی در حوزه پخش آنلاین در مسابقات ورزشی باشد. به ویژه که حالا پای رئال مادرید هم در میان است و خود فلورنتینو پرز، قصد دارد با ایجاد یک پروژه «برنابئو بی نهایت» نحوه تماشای فوتبال را تغییر دهد. اما مکانیزم این همکاری چیست؟ اپل ویژن پرو از واقعیت ترکیبی بهره می‌‌‌برد تا یک تجربه کاملا جدید از تماشای فوتبال برای هواداران ایجاد کند و آن‌ها را به تماشاگر حاضر در ورزشگاه بدل کند، در حالی که از لحاظ فیزیکی قادر به حضور در آن جا و تماشای مسابقات از نزدیک نیستند. 
 آیا ماتریکس فوتبال در راه است؟  
این روزها یکی از شوخی‌‌‌های رایج در فضای مجازی این است که می‌‌‌گویند ما در محاصره در ماتریکس بزرگ هستیم و زندگی یک اَبَرالگوریتم پیشرفته است که طی آن همه‌‌‌چیز کنترل می‌‌‌شود. اما از قرار معلوم پروژه برنابئوی بی‌‌‌نهایت، آن ماتریکسی که درباره‌‌‌اش شوخی می‌‌‌کنیم، نیست. فلورنتینو پرز در این‌‌‌باره می‌‌‌گوید: «این ایده بی‌‌‌نهایتِ سانتیاگو برنابئو خواهد بود و  ماتریکس نیست، آینده رئال مادرید است، شما به زودی شاهد پایان «بلیت موجود نیست» یا «فروخته شده» خواهید بود». این ایده پردازی و همکاری با اپل پس از آن صورت گرفت که پرز تاکید کرد سقف بلیت‌های فصلی باشگاه بسیار کمتر از تقاضای آن‌‌‌ها از طرف هواداران است. جالب این جاست که این طرح درحالی ارائه و تایید شد که سانتیاگو برنابئو اخیراً دست به بازسازی‌های بزرگی زده است که هزینه آن در مجموع نزدیک به یک میلیارد یورو برآورد شده است. 
 سازه‌‌‌ای مدرن با ظرفیت محدود 
این ایده جذاب درحالی پیش می‌‌‌رود که همه می‌‌‌دانیم ورزشگاه خانگی رئال یکی از مدرن‌‌‌ترین سازه‌‌‌ها و استادیوم‌‌‌های ورزشی جهان است که در بین ورزشگاه‌‌‌های جهان گنجایش خوبی هم دارد؛ اما این ظرفیت برای هواداران میلیونی این تیم پرستاره در سراسر جهان کافی نیست؛ بماند که بُعد مسافت هم متغیر مهمی است. بد نیست بدانید بازسازی‌های جدید شامل قوس فولادی نقره‌ای روی دیوارهای بیرونی ورزشگاه، مانیتور LED 360 درجه در داخل زمین و افزایش ظرفیت از 81 هزار به 84 هزار نفر خواهد بود. با این‌‌‌حال حتی در خود مادرید هم تهیه بلیت بازی‌‌‌های حساس این تیم یک چالش بزرگ است. پرز در این‌‌‌باره می‌گوید: «این یک مشکل است. همه می‌خواهند به سانتیاگو برنابئو بیایند و به همین دلیل است که ما در حال مذاکره با اپل هستیم تا بتوانیم این مشکل را حل کنیم. به‌‌‌زودی می‌‌‌توانیم عینک بزنیم و بازی را طوری تماشا کنیم که انگار در زمین رئال مادرید هستیم». 
پشت پرده این همکاری چیست؟ 
شاید بعد از خواندن مطالب قبلی از خود بپرسید اصلاً این اپل ویژن پرو چی هست که رئال می‌‌‌‌خواهد به‌‌‌‌خاطرش با اپل همکاری کند و... «اپل ویژن پرو» هدست   واقعیت ترکیبی اپل است که چند ماه از عرضه رسمی‌‌‌‌اش گذشته؛ محصولی که شاید امروز در دسترس بدنه جامعه در گوشه و کنار دنیا نباشد. اما کم کم با توسعه‌اش طی سال‌های آینده می‌تواند سبک زندگی مردم دنیا را تغییر دهد. این روزها خیلی‌ها در کشورهای مختلف از جمله کشورمان سراغ خرید این محصول رفته‌اند تا لپ‌تاپ، گوشی، تبلت، تلویزیون و ... را همزمان با هم روی یک هدست داشته باشند. حالا هرچه‌‌‌‌قدر انواع کاربری به آن اضافه شود، محصول محبوب‌‌‌‌تری شده و خریدش توجیه بیشتری دارد. رئال هم در این فضا وارد شده تا یک همکاری برد برد با اپل داشته باشد. جمعیتی میلیونی به‌‌‌‌جای پخش زنده مرسوم با هدست‌‌‌‌شان بازی را می‌‌‌‌بینند؛ اسپانسرها می‌‌‌‌آیند و رئال درآمد کسب می‌‌‌‌کند. از آن‌‌‌‌طرف اپل هم با افزایش کاربرد دستگاهش می‌‌‌‌تواند تعداد بیشتری از آن را بفروشد.   
​​​​​​​چرا واقعیت ترکیبی؟ 
اما وقتی می‌‌‌‌گوییم اپل ویژن پرو هدست یا دوربین واقعیت ترکیبی است، منظورمان چیست؟AR  واقعیت افزوده است، یعنی یک عنصر مجازی را در دنیای واقعی اضافه می‌کند، مثل وقتی که بازی پوکمون را تجربه می‌کردیم. VR واقعیت مجازی است یعنی کاربر را به دنیای مجازی وارد می‌کند. مثل وقتی که در شهربازی سراغ یک بازی سه بعدی می‌رویم و حس می‌کنیم در حال راه رفتن در آن هستیم. اما MR واقعیت ترکیبی است. یعنی محتوای دیجیتال و مجازی را وارد زندگی معمولی می‌کند و می‌توانید نرم‌افزار گوشی، چت تصویری با یک دوست، فیلم موردعلاقه‌تان، نرم‌افزارهای آفیس و... را با صدا، تکان دادن دست و حتی حرکات چشم پیش روی خودتان ببینید و البته با دنیای بیرون هم در ارتباط باشید. می‌توانید تنها با چشم‌تان در اینترنت جست‌وجو کنید، نتایج را وقتی که در مترو نشسته‌اید ببینید، حین سفر هوایی پایان‌نامه‌تان را با صدا و از طریق نرم‌افزار تایپ کنید یا حتی به روش کلاسیک، با کمک کیبوردی که واقعاً وجود ندارد اما شما می‌بینید تایپش کنید. 
اپل ویژن پرو چطور ما را به برنابئو می‌‌‌‌برد؟
سوال بعدی این است که ما چطور با محصول اپل حضور در ورزشگاه خانگی رئال را تجربه می‌‌‌‌کنیم؟ بیایید امکانات سخت‌‌‌‌افزاری این دوربین و نوع سرویسی را که می‌‌‌‌دهند مرور کنیم تا به ماجرا بهتر پی ببریم.6 دوربین روی این هدست به کاربر کمک می‌کند همزمان که در دنیای دیجیتال است فضای بیرون را ببیند و زندگی کند. هدستی با یک بند و بالشتک، چند لنز، یک نمایشگر ویژه، یک کنترلر و صدها نرم‌افزار که قرار است دنیای کاربران را متحول کند. تمام مدتی که شما هدست را روی سر دارید، چشم‌اندازی واقعی مثل میدان دید یک انسان از اطراف می‌بینید، سرعت و کیفیت انتقال داده‌ها از بیرون به چشم و مغز شما طوری است که اصلاً ذهن متوجه این‌که در حال تماشای جهان از یک نمایشگر است و خودش چیزی را نمی‌بیند نمی‌شود. این هدست عملکردی مثل چشم انسان دارد. وقتی چشم ما به یک شیء خیره می‌شود، مغز آن را پردازش می‎کند و واضح نشان می‌دهد، اشیای اطرافش هم مات می‌شوند تا بتوانیم پی ببریم آن شیء چیست. اپل ویژن دقیقاً همین‌کار را می‌کند، در کسری از ثانیه محلی را که به آن خیره شدید، حدس می‌زند و محیط را مات می‌کند. ‌با این هدست می توانید یک فیلم یا بازی را کمابیش به همان شکلی که دنیا را می‌بینید تجربه کنید. با این تفاوت که بازی باید ویژگی‌های لازم برای اجرا و فعال بودن کاربر را داشته باشد. اما در کنارش می‌توانید ابعاد فیلم یا بازی را کوچک کنید طوری‌که با دنیای بیرون هم مرتبط باشید. صدای هوشمند و سه بعدی حین بازی، فیلم یا تماس تصویری باعث می‌شود صدای هر شخص، کاراکتر یا عنصری از بازی، فیلم یا تماس تصویری را از جایی بشنوید که او را می‌‌‌‌بینید؛ یعنی جهت و فاصله چیزی شبیه دنیای واقعی است و این امکان باعث می‌شود حس حضور در آن را داشته باشید. در این حالت شما انگار وسط ورزشگاه هستید؛ دیگر کاربران با آواتارهای‌‌‌‌شان هستند. شما آن‌‌‌‌ها را می‌‌‌‌بینید؛ سروصدای‌‌‌‌شان را می‌‌‌‌شنوید. 
تماشای بازی از نمای چشم! 
بازی را با نمایی که چشم‌‌‌‌تان دارد می‌‌‌‌بینید؛ حتی صدای سوت داور در صورت پردازش درست و وجود سخت‌‌‌‌افزار مناسب داخل ورزشگاه می‌‌‌‌تواند از محل خودش و به اصطلاح با عمقی متفاوت به گوش برسد. بسته به دلخواه‌‌‌‌تان می‌‌‌‌توانید از نمای یک تماشاگر بیننده بازی باشید و با چرخش سر چیزهایی را ببینید که دوربین‌‌‌‌های تلویزیونی شکار نمی‌‌‌‌کنند. البته تمامی این ایده‌‌‌‌ها مشروط به تکامل این فناوری و حالت‌‌‌‌های بالقوه است که نیاز به سخت‌‌‌‌افزار قوی داخل استادیوم، نرم‌‌‌‌افزارهای قدرتمند با رابط کاربری پیشرفته اما کاربردی دارد. موضوعاتی که تا ارائه نسخه اولیه این محصول و دیدن امکاناتش در حد حدس باقی می‌‌‌‌مانند هرچند دور از دسترس نخواهند بود. بد نیست این را هم بدانید که در کنار تجربه به یادماندنی و استثنایی استفاده از این هدست‌ مجازی و بهره‌مندی از امکانات شگفت‌انگیز آن، بسیاری از کاربران و والدین نگران عواقب جسمی و روانی استفاده از آن و تاثیراتش بر روی زندگی‌شان هستند. چرا که این فناوری به شدت اعتیادآور است. باعث تغییر درک کاربر از واقعیت می‌‌‌‌شود. باعث افزایش ضربان‌قلب شده و احتمال انزوای کاربر را هم افزایش می‌‌‌‌دهند. در کنار این‌‌‌‌ها چنین هدست قدرتمندی با امکان تماشای یک مسابقه زنده یا انجام یک گیم بسیار طبیعی، می‌‌‌‌تواند موجب استرس، اضطراب و مشکلات دیگری شود؛ چون مغز ما هنوز تکامل لازم را برای آن‌‌‌‌که بدانیم دایناسوری که این قدر طبیعی سمت ما می‌‌‌‌آید بی‌‌‌‌خطر است، ندارد.