روایت نوآورانه و دلنشین از قصه «بچه مردم»

نگاهی به ویژگی‌های اولین ساخته سینمایی محمود کریمی که به عنوان گزارشگر «خندوانه» شناخته می‌شود

نویسنده: محمد عنبرسوز 

مترجم:

​​​​​​​
 اولین اثر تحسین‌شده جشنواره فجر در روزهای ابتدایی، فیلم متفاوت «بچه مردم» است که از منظر اجرایی چشمگیر ظاهر می‌شود و از نظر محتوا نیز وضعیت خوبی دارد. «بچه مردم» در روایت خود به فرمی متفاوت و نوآورانه دست یافته است. از همین حالا می‌توان انتظار داشت که این فیلم در بخش‌ جلوه‌های بصری، فیلم‎برداری و طراحی صحنه، نامزد دریافت سیمرغ شود.
منسجم و چشم‌نواز

بدون تحلیل و جداسازی تک ‌تک مولفه‌های فنی و هنری، «بچه مردم» در جمیع جهاتش منسجم و یکدست است و به معنای دقیق کلمه فرم گرفته است. از این رو، فیلم می‌تواند در زمره بهترین فیلم‌های جشنواره امسال دسته‌بندی شود؛ بالاخص که از دو منظر قصه و اجرا، همزمان قدرتمند است. ساخته چشم‌نواز محمود کریمی، با یک افتتاحیه پرشکوه و گیرا قبل از تیتراژ ابتدایی، پوسته‌ای فانتزی را برگزیده و با انبوهی از ایده‌های درخشان، مخاطب را سر ذوق می‌آورد. در سینمای ایران که بسیاری از فیلم‌ها صرفا خاصیت رادیویی دارند، «بچه مردم» طوری ساخته شده که اگر فقط چند ثانیه چشمتان را از پرده نمایش بردارید، ممکن است یکی دو ایده اجرایی درخشان را از دست بدهید. این در حالی است که فیلم ابدا پرخرج نبوده و بدون استفاده از ستاره‌های گران‌قیمت سینما، ترجیح داده تا تمرکزش را بر روی «سینما» بگذارد. در این اثر، چهره‌هایی مثل حسن معجونی، رضا کیانیان و بهروز شعیبی حضور کوتاهی دارند و بازیگران نوجوان فیلم که بخش عمده‌ای از بار درام را به دوش می‌کشند، اجراهایی تر و تمیز را به نمایش می‌گذارند و بعید نیست که مهبد جهان‌نوش بازیگر نقش «مصطفی» نامزد سیمرغ هم بشود.
یک کمدی شیرین
در سال‌های اخیر، دو جریان کمدی در سینما و شبکه نمایش خانگی کمابیش مورد توجه قرار گرفته‌اند: کمدی‌های تاریخی متمرکز بر دهه شصت و البته کمدی‌های فانتزی الهام گرفته شده از سینمای منحصربه‎فرد کارگردانانی همچون وس اندرون و تیم برتون. «بچه مردم» این دو گونه ژانری را ترکیب می‌کند و با رنگ‌بندی و چینش نظرگیر صحنه و البته کشاندن پای این سبک سینمایی به انقلاب و جنگ تحمیلی، خودش را از تبدیل شدن به یک تقلید صرف از سینمای غربی در امان نگه می‌دارد. جنس کمدی این فیلم نیز یکی دیگر از امتیازات آن است که به شدت شیرین و کنترل شده، با پرهیز از شوخی‌های ناهنجار و تمرکز بر موقعیت‌ها، به شکلی چندلایه، مخاطبش را دلشاد می‌کند. ضعف «بچه مردم» اما، تغییر لحن آن در سکانس‌های پایانی و غلبه مضمون بر شیوه اجراست.

همراهی‌برانگیز مثل «رها»
اولین فیلم حسام فرهمند با بازی شهاب حسینی  و غزل شاکری چه امتیازها و ایراداتی دارد؟
​​​​​​​
سومین روز از اکران فیلم‌های جشنواره فیلم فجر در برج میلاد، با نمایش فیلمی از حسام فرهمند آغاز شد. اثری در گونه اجتماعی، با پرداخت واقع‌نمایانه از مسائل روز جامعه ایران در زندگی قشری که از طبقه متوسط به طبقه فرودست تبدیل شده است.
ضرباهنگ خوب
«رها»، بیش از آن‌که فیلمی برای اجرا باشد، اثری است که بیشتر بر قصه فربه و پرپیچ و خمش تکیه دارد. در روزگاری که ادبیات در ایران چندان حال خوشی ندارد و بخشی از فیلم‎نامه‌ها در حال تهی شدن از قصه‌گویی هستند، این که «رها» اولویت را بر قصه می‌گذارد و مخاطب را با داستانش همراه نگه می‌دارد، اتفاق مثبتی است. متن این اثر توانسته ظرفیتی را فراهم آورد که اجرا در بین درام، ملودرام و تراژدی در رفت و آمد است. این قصه، با مختصات بزرگ و ایده‌های روایی ریز و درشتش می‌تواند به کارگردان و تدوینگر فرصت دهد تا ضرباهنگ مناسب را حفظ کنند. حسام فرهمند فیلمش را تقریبا در تمام دقایق، سر پا نگه می‌دارد.
قصه فقر و اختلاف طبقاتی
با نظر به فرامتن و زمینه اجتماعی حاکم بر اتمسفری که «رها» در آن تولید شده، موتور محرک فیلم‎نامه «رها» مشخصا موضوع فقر و اختلاف طبقاتی است. این متن که به ویژه در نیمه اول با تقابل فقیر و غنی و در نیمه دوم با محوریت فقر و محدودیت‌های اجتماعی به مثابه یک هشدار جدی درباره وضعیت اقتصادی و عدالت در جامعه ایرانی، کاملا مخاطب را به چالش می‌کشد، قلاب اصلی «رها» را به قلب مخاطب بند می‌کند و همزمان عقل و احساس را درگیر می‌کند.
بازی خوب شهاب حسینی
کیفیت بازی‌های فیلمی که یک فیلم‎نامه قدرتمند و یک اجرای قابل قبول دارد، عنصر متوسطی محسوب می‌شود که نوعی گسست را در فضا ایجاد می‌کند. شهاب حسینی، بعد از تجربه‌های متوسط و ضعیف نسبتا پرشماری که در همکاری با کارگردانان فیلم اولی تجربه کرده بود، بالاخره یک تک‌نوازی جذاب و هنرمندانه را به نمایش می‌گذارد و ضمن طراحی بازی برای یک مرد رنجور، بی‌دست‌وپا، ساده‌لوح و البته عاشق خانواده، می‌درخشد، در مقابل اما، سایر بازیگران کاملا معمولی نشان می‌دهند و بعضا انسجام اجرایی کار را بر هم می‌زنند. غزل شاکری اجرایی قابل پیش‌بینی را به نمایش می‌گذارد و تنها تفاوتش با سایر نقش‌آفرینی‌های او در مسن‌تر بودن کاراکتر نسبت به بازی‌های پیشین است. با توجه به ظرفیت‌های فیلم‎نامه و البته حضور پرفروغ شهاب حسینی که در اکثر سکانس‌ها حاضر است و با بازیگران جوان فیلم دیالوگ‌های مشترک دارد، نمی‌توان عملکرد سه بازیگر جوان را که نقش‌های نسبتا پررنگی دارند، قابل قبول ارزیابی کرد.


10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین