نرمش در حرف، خشونت در عمل

رئیس جمهور آمریکا  برخلاف آنچه به زبان آورد، سندی را علیه کشورمان امضا کرده است که افزون بر انحلال کامل محور مقاومت، بر خلع سلاح ایران در موشکی، هسته‌ای و سایر بخش‌های نظامی تاکید دارد

نویسنده:

مترجم:


انتشار فکت‌شیتی که ترامپ آن را امضا کرده، بخش بزرگی از خوش‌بینی‌های اولیه را از بین برد. گرچه این یک فرمان اجرایی نیست اما از یک یادداشت بدون الزامات اجرایی هم بیشتر است و از تمامی ساختارهای دولتی می‌خواهد تا «به اقتضا» دستورهای ذکر شده در این متن را اجرایی کنند تا به اهداف تعیین شده در آن دست یابند. 
سندی که ترامپ امضا کرده، درواقع تبدیل جمهوری اسلامی ایران به یک کشور وابسته و مستعمره مانند رژیم پهلوی یا سعودی است. اما اهداف تعریف شده در این متن که منبع عمل کل دولت ترامپ در چهار سال آینده است، چه مواردی را مشخص کرده است؟
۱. تمام مراکز غنی‌سازی و حتی چرخه مواد اولیه مانند کارخانه UCF اصفهان تعطیل شده، میزان غنی‌سازی نیز زیر ۵ درصد باشد‌. 
۲. آمریکا  باید بر تمام فعالیت‌های صلح آمیز هسته‌ای ایران (مانند نیروگاه اتمی بوشهر) نظارت کند‌. (دقت کنید آمریکا ، نه آژانس). 
۳. ساخت موشک‌های میان‌برد و دوربرد نیز متوقف شده و تمام صنایع طراحی و تولید و ‌‌... موشکی باید تعطیل شود‌.
۴. همچنین تمام موشک‌های بالستیک و کروز ایران باید گزارش، جمع‌آوری و منهدم شوند. 
۵. تمام مراکز تحقیق و توسعه فناوری فضایی و ماهواره باید توسط ایران برچیده شود یا تحت نظارت کامل آمریکا  قرار گیرد. 
۶. محور مقاومت باید کاملاً منحل شود و ایران نیز باید از هرگونه اقدام علیه اسرائیل پرهیز کند. 
۷. تمام زندانیان آمریکا یی و اروپایی نیز باید بدون قید و شرط آزاد شوند. 
نتیجه این، تبدیل قوای نظامی ایران به ارتشی مانند ارتش سعودی یا امارات است.
در پایان گفته شده پس از این اقدامات! آمریکا  روابطش را با ایران عادی کرده(بازگشایی سفارت)، قانونی برای رفع تحریم‌ها وضع کرده و سرمایه گذاری‌ها و شراکت‌هایی نیز در ایران انجام خواهد داد.
ترامپ از دوگانه یا توافق یا بمباران گفت!
اما در مصاحبه تازه‌ای که از دونالد ترامپ منتشر شده،او به نیویورک‌پست می‌گوید: من خواستار یک توافق با ایران برای غیرهسته‌ای شدن هستم. این را به جای بمباران شدید ترجیح می‌دهم... هیچ‌کس نمی‌خواهد بمیرد. از یک نظر، دوست ندارم به شما بگویم که چه چیزی به آن ها خواهم گفت. می‌دانید، این کار جالبی نیست. می‌توانم به آن ها بگویم که چه باید بکنند و امیدوارم تصمیم بگیرند کاری را که اکنون در ذهن دارند انجام ندهند. فکر می‌کنم واقعا خوشحال خواهند شد. به آن ها می‌گویم که من یک توافق انجام خواهم داد.ترامپ در مورد این که در ازای این توافق چه چیزی به ایران پیشنهاد خواهد داد، گفت: نمی‌توانم بگویم چون گفتن آن درست نیست. آن ها را بمباران نخواهم کرد!
 هدف ترامپ، فاصله انداختن میان ادراک و واقعیت
 دیگر مفاد متن امضا شده ترامپ، همان چیزی را به ما نشان می‌دهد که پمپئو در آن شرایط دوازده‌گانه معروف خود در دولت اول ترامپ از ایران خواسته بود. یعنی آنچه تغییر کرده صرفا لحن وحشیانه‌ سابق به سمت لحن مهربانانه است. هدف هم فاصله انداختن میان ادراک و واقعیت است. ترامپ فهمیده که نمی‌تواند با زبان زور مردم ایران را شکست دهد پس این بار زبان خود را به ادبیاتی فریبنده و دوستانه تغییر داده اما در عمل، همان مسیر سابق را ادامه می‌دهد و همان خواسته‌های استعماری را مطرح می‌کند. ترامپ حتی همان معافیت‌های دولت اول خود برای چابهار و خرید گاز و برق از ایران برای عراق را هم لغو کرده تا نشان دهد در عمل خشونت بیشتری را علیه ایران به کار خواهد بست. در این میان فهم عجیب برخی مسئولین دولتی هم انصافا مایه‌ تحیر است. خلاصه ماجرا این است که ترامپ سعی دارد یک بازی دوسرباخت را برای ما طراحی کند. از یک طرف اگر به جامعه توضیح داده شود که عمل و رفتارهای ترامپ و خواسته‌های او چه خواهد بود، خود موجب ایجاد انتظارات تورمی بیشتر خواهد شد. از طرف دیگر اگر اجازه بدهیم بازی رسانه‌ای تیم ترامپ پیش رود و ادراک جامعه از رفتار واقعی آن ها فاصله بگیرد، عملا هرگونه عدم توافقی در آینده به گردن نظام و دولت خواهد افتاد. توافقی که اهداف اعلامی‌اش در متن مذکور عملا به معنای نابود کردن ایران و تخلیه کشور از هرگونه ابزار دفاعی حتی متعارف است. از طرف دیگر پذیرش فرایند چنین مذاکره‌ای، منجر به پیشروی طرف مقابل خواهد شد. معنای پذیرش مذاکره، این خواهد بود که ایران واقعا ضعیف است و حاضر شده زیر فشار چنین فکت‌شتی تن به مذاکره دهد. امری که خود موجب افزایش فشار خواهد شد. چراکه طرف مقابل این طور برداشت می‌کند که فشار بیشتر به ایران، موجب گرفتن امتیاز بیشتر و عقب رفتن ایران خواهد شد. درواقع فرایند ایجاد تهدید از طرف مقابل، پاسخ گرفته و در آینده هم ادامه خواهد یافت. از طرف دیگر، این فرایند حتما به یک معامله یا توافق مفید برای ایران منجر نخواهد شد. چراکه طرف مقابل دست خود را به شدت برتر دانسته و در مذاکرات حاضر به امتیاز چندانی نخواهد بود. از همین جهت است که رهبر انقلاب، فارغ از سخنان فریب‌دهنده ترامپ، به واقعیت ماجرا و فرایندهای طراحی شده او توجه کرده و هرگونه مذاکره را منتفی دانستند. این یک حرکت ضدبازی دشمن برای فاصله انداختن بین ادراک و واقعیت در میان ایرانیان است. رهبری با پاسخ نه به جملات ترامپ که به متن تهدیدآمیز او و همچنین عمله‌های او در وزارت خارجه آمریکا ، عملا نزاع را در سطح دشمن پاسخ دادند تا اجازه پیشروی به دشمن داده نشود. 
 با عزت نفس ایرانی بازی نکن! 
اما این خط و نشان و فرمان آن در حقیقت بازی با عزت ملی و روحیه میهن پرستی هر ایرانی بود. موضوعی که عماد الدین باقی فعال اصلاح طلب به خوبی به آن اشاره کرد و در صفحه اجتماعی ایکس خود نوشت: «به عنوان کسی که در ۲۵ سال گذشته علیه راهبرد منطقه ای و بین المللی جمهوری اسلامی ده ها مقاله و مصاحبه داشتم با خواندن فرمان ترامپ، احساس توهین و تحقیر و خشم یافتم. مردک تروریست به رژیم قصاب اسرائیل بمب های ۲۰۰۰پوندی می دهد که در برابرش مردمی بدون پدافند هستند، آن وقت از موضع متکبرانه عقل کل و فرمانده عالم فرمان می دهد ایران نباید "موشک و تسلیحات متعارف"(یعنی توان دفاعی) داشته باشد! و با فشار حداکثری می خواهد ۹۰ میلیون نفر را به فقر و فلاکت بکشاند تا اراده جبارانه شان را پیش ببرد اما قطعا کورخوانده اند. ما برای تغییر، نیازی به دیوانگانی چون ترامپ نداریم.» جلیل محبی نیز حاشیه ای به اظهارات او زد و با تقدیر از نوع نگاه، واکنش او را تاریخمندانه و فنی توصیف کرد: «آقای باقی از جماعت روشنفکر و غیر انقلابی و غیر ایدئولوژیک محسوب می شود. اما عزت نفس دارد. چرا؟ چون تاریخ می‌داند. هر کس می خواهد از ذلت نفس خارج شود و بداند چرا رهبر انقلاب چنین مستحکم جلوی ترامپ ایستاده تاریخ بخواند. لااقل از ۹۰۷ شمسی به این سو را...»
در این میان اما تحلیل سید عباس عراقچی رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان در حاشیه راهپیمایی 22بهمن و تحلیل او از بیانات رهبر انقلاب نیز درخور توجه بود. او در این باره موضوع مذاکره اظهار داشت: «فرمایشی که مقام معظم رهبری فرمودند بر اساس نظر کارشناسی و بر اساس منطق است نه این که فرض بکنید که بخواهد مثلاً لجبازی صورت بگیرد یا بخواهد بر اساس مسائل دیگری ما به دنبال مذاکره نباشیم نه؛ دلیل منطقی و کارشناسی وجود دارد. هیچ کشوری زیر فشار و زور مذاکره نمی‌کند مگر این که بخواهد تسلیم شود که این در مخیله مردم ایران هم نمی‌گنجد. هیچ کشوری زیر تهدید و تحریم‌های شدید وارد مذاکره نمی‌شود به خصوص که یک سابقه بدعهدی از طرف مقابل هم وجود دارد.» در همین راستا فرمان ترامپ به مذاق دیگر کاربران و تحلیل گران  فضای مجازی نیز خوش نیامد .   حسام الدین آشنا، مشاور دولت روحانی نوشت:« شرکت وسیع آحاد مردم در مراسم ۲۲ بهمن امسال مهم ترین اقدام بازدارنده ایران است. ترامپ هم چشم دارد.» امیر علی ابوالفتح کارشناس مسائل آمریکا هم نوشت :« از رژیم چنج که بالاتر نداریم. حکومت بعث سوریه سرنگون شد و بشار اسد به روسیه فرار کرد اما هنوز که هنوز است، تحریم های سوریه برداشته نشده است؛ حتی با تبدیل شدن محمد الجولانی به احمد الشرع.غرب وقتی نخواهد تحریم ها را بردارد، بر نمی دارد. به همین راحتی.»  کاربری هم نوشت: ترامپ رسما داره می گه با ایران توافق می‌کنیم و چیزی که بهشون می‌دیم «بمباران نکردنه»! در واقع می‌گه یا بمباران بشید یا شرایط رو بپذیرید.


فرا خبر
علیه طراحی های روانی ترامپ!
مهدی جهان تیغی
Political@khorasannews.com
با مواضع اخیر رهبر انقلاب مبانی یک طراحی از پیش تعیین شده جهانی به چالش کشیده شده است.1- بیایید از دید تیم ترامپ به موضع مقتدرانه و بسیار شفاف اخیر رهبر انقلاب مبنی بر عقلایی، هوشمندانه و شرافتمندانه نبودن مذاکره با دولت جدید آمریکا  بنگریم. چندهفته‌ای از شروع ریاست‌جمهوری ترامپ گذشته و او تاکنون یک القای روانی به جامعه بین‌الملل را با شتاب دنبال می‌کرد و آن القا این است که چندین پرونده مهم سیاست خارجه آمریکا  را می‌تواند با اقتدار و با قید فوریت حل کند. به قضایای  مشابه بین‌المللی نگاه کنید، از دانمارک تا مکزیک و حتی جنگ اوکراین و روسیه، همه‌جا طرف مقابل ترامپ، با انفعال خود به‌نوعی عملیات روانی و طراحی‌های رئیس‌جمهور جدید آمریکا  کمک کرده‌اند. ولی در ایران یک نفر در همان اول کار این حس و القای بین‌المللی را شکست داد. رهبر ایران دقیقاً گزاره مرکزی روانی ترامپ در سیاست خارجه را به چالش کشیده است. اینک مبانی یک طراحی از پیش تعیین شده درباره ایران، هم به فروپاشی نزدیک شده است. طراحی که همه چیز را سامان داده بود که ترامپ را به آرزوی خود برساند و آن این که او در جهان بگوید هم می‌تواند ایران را با فشار حداکثری و تهدید، به میز مذاکره با آمریکا  برگرداند و هم مذاکراتی را شروع کند که بتواند بر سر تمامی دولت‌های سابق آمریکا  بکوبد که دیدید می‌شود فراتر از برجام هم از ایران امتیاز گرفت و هم موضوعات فرا هسته‌ای را وارد بر برجام جدید کرد.
2- موضوع دوم اما یک مسئله داخلی را دربر می‌گیرد، اساساً فلسفه نهایی مجوز مذاکره و حتی پذیرفتن با قید شرایط برجام، قرار بود به ایجاد یک تجربه بزرگ مردمی و ملی برای ایرانیان تبدیل شود و حتی صحبت عبرت شدن برجام نیز بعدها شد. صیانت از این تجربه ارزشمند که البته هزینه‌های اجتماعی و اقتصادی زیادی هم بر کشور تحمیل کرد، وظیفه یک رهبر دینی است و یادآوری، زنده نگه‌داشتن، عدم اجازه تحریف آن از وظایف رهبری است که مسئولیت پذیر است و عافیت‌طلبی نمی‌کند و عزت مردمش و مسیر صحیح پیشرفت کشورش را از راه‌های انحرافی دور می‌کند.
3- دولت پزشکیان بی‌شک می‌تواند بزرگ‌ترین مکمل این رویکرد مهم باشد. دولت با کار و تلاش و کم‌کردن مشکلات معیشتی مردم و با استفاده از ظرفیت‌های درونی برای تحقق رشد هشت‌درصدی می‌تواند یک نقش تاریخی و ماندگار را ایفا کند و این تجربه تاریخی را هم ماندگارتر و هم به یک پیروزی بزرگ تبدیل کند.




​​​​​​​کدام به نفع ایران است؟
کمیل خجسته
Political@khorasannews.com
چه کسی از عدم تعامل با دنیا حرف زد؟ این حرف‌ها خیلی قدیمی شده است. اما اگر منظور از دنیا آمریکا  است تعامل معنای روشنی دارد.تعامل یعنی در جنگ غزه باید همکاری کنی تا بمب‌های سنگرشکن آمریکا یی روی سر مردم فلسطین بیفتد. یعنی در تلاش آمریکا  برای تسلط بر چاه‌های نفت عراق، جزو ارتشش شوی که بروی با مردم عراق و حتی لیبی بجنگی. یعنی بروی روی سر مردم هم‌مسلک یمن بمب بریزی تا تنگه جبل‌الطارق را بدهی به آمریکا . تهش چه می‌شود؟ می‌شود دانمارکی که در حمله به عراق  و حتی لیبی بود اما در روز مبادا برای همکاری و تعامل با آمریکا  باید گریلند را به آمریکا  بدهد. یا می‌شود کانادا که باید خاکش را ضمیمه آمریکا  کند یا حتی ایران‌ پهلوی که روی سر مردم ویتنام در آن زمان و در آن جنگ شرمسارانه حتی برای خود آمریکا یی‌ها، پشتیبان ارتش آمریکا  باشد. کدام به نفع کشور است؟ خاک ایران برای منافع یک کشور قلدر ضمیمه آن کشور شود؟! جوان ایرانی برای منافع یک قلدر کشته شود؟! مگر در جنگ ظفار عمان در دوره پهلوی کشته نشدند تا عمان برای آمریکا  بماند؟! مگر بعد از این همه خوش‌خدمتی اروپا به آمریکا، اروپا درگیر جنگ اوکراین با روسیه نشد فقط به خاطر منافع آمریکا؟! مذاکره برای تعامل است یا واگذاری منافع ملی؟ قطعا دومی راه به جایی نمی‌برد کما این که در آن یادداشت امنیت ملی ترامپ هم برای ایران دوباره بر همین مسیر دوم تاکید شده است. خوی سلطه به از بین بردن منافع ملی است. کما این که می‌بینیم حتی آن‌ها به متحدین امروز خودشان هم برای منافع‌شان رحم نمی‌کنند. ما که می‌دانیم اشکال اقتصاد کشور کجاست، باید روی آن نقطه تمرکز کرد. نباید وقت را تلف کرد.



10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین