سوتی چند هزار دلاری
نویسنده:
مترجم:

توی اتاق رختكن كلوب گلف، وقتی همه آقایون جمع بودند یكهو موبایلی که روی یک نیمكت بود شروع کرد به زنگ زدن! مردی كه نزدیک موبایل نشسته بود دكمه بلندگوی موبایل را فشار داد. بقیه آقایون هم مشغول گوش كردن به این مكالمه شدند. مرد: «الو»؟ صدای زن آن طرف خط: «سلام. تو هنوز توی كلوب هستی»؟ مرد: «آره»! زن: «من توی فروشگاه شیک هستم؛ اینجا یه كت چرمی خوشگل دیدم كه فقط هزار دلاره! میشه بخرمش»؟ مرد: «بخر»! زن: «حالا که مهربونی بد نیست بدونی قبلش هم از جلوی یک برند معروف ساعت رد شدم. تخفیف زده بود؛ بهترین ساعتش فقط 2 هزار و 400 دلار بود». مرد: «اونم بخر». زن: «چه جالب امروز خیلی فرق کردی، هم صدات متفاوت شده هم موافقت میکنی؛ پس من با دوستام شام میرم بیرون». مرد: «باشه»! زن: «عالیه، پس اندازه شام هم پول به کارتم بزن، میبینمت بای». مرد: «بای». بعدش مرد نگاهی به رفقایش كه بهخاطر این همه ولخرجی با تعجب نگاهش میكردند، انداخت و گفت: «این گوشی مال کیه؟ اولش فکر کردم مال خودمه، اما بعدش که فهمیدم چیزی نگفتم».
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین