قصه‌ای به‌روز با کمی شعار!

تصویر سریال «فریبا» از سبک زندگی بلاگرها و آسیب‌های فعالیت در فضای مجازی چه ویژگی‌ها و ایرادهایی دارد؟

نویسنده: مائده کاشیان

مترجم:


محمود معظمی که بیشتر با سریال‌های امنیتی کارنامه‌اش شناخته می‌شود، در جدیدترین ساخته خود مجموعه «فریبا» سراغ زندگی بلاگرها و پشت پرده فعالیت آن‌ها در فضای مجازی رفته است، البته این سریال هم مانند دیگر ساخته‌های او فضای معمایی و پلیسی دارد. همزمان با این مجموعه که از شبکه سه در حال پخش است، فیلم «گوزن‌های اتوبان» به کارگردانی ابوالفضل صفاری نیز در چهل‌وسومین جشنواره فجر رونمایی شد که سوژه و مضمون مشابهی داشت. تمرکز این فیلم نیز به نوعی روی موضوع تبعات پیوند خوردن زندگی واقعی با فضای مجازی بود. مهم‌ترین ویژگی هر دو اثر، سوژه‌ای به‌روز و ملموس است. در ادامه مطلب نگاهی داشتیم به امتیازها و ایرادهای سریال «فریبا».
​​​​​​​
داستان پرماجرا و سرگرم‌کننده
قصه سریال «فریبا» درباره زنی به همین نام است که پس از مرگ همسر خود، فرزندش را به خانواده همسرش سپرده و برای پیشرفت و رسیدن به اهدافش، به فعالیت در فضای مجازی روی آورده و تبدیل به بلاگر مشهوری شده است. «فریبا» تحت نظر یک شرکت تبلیغاتی فعالیت می‌کند، بنابراین مجبور است تن به خواسته‌های آنان بدهد و این موضوع چالش‌هایی را در زندگی شخصی او ایجاد کرده است. علاوه بر «فریبا» که در مرکز روایت قرار دارد، دیگر شخصیت‌های سریال نیز هرکدام قصه خاص خودشان را دارند که به نوعی با زندگی «فریبا» و فعالیت‌های آن شرکت تبلیغاتی پیوند خورده است. سریال علاوه بر روایت‌ آسیب‌های زندگی به سبک بلاگرها و تاثیر فعالیت در این فضا بر زندگی افراد، به موضوعاتی مانند سوء‌استفاده از جوانان بلندپرواز و قاچاق اعضای بدن نیز می‌پردازد. قصه کلی «فریبا» و خرده‌داستان‌های آن باعث شده در مجموع شاهد روایتی پرماجرا باشیم که قابلیت همراه کردن مخاطب را دارد.
تقابل شعاری زندگی دو شخصیت
با وجود امتیازهایی که قصه و فیلم نامه «فریبا» دارد، روایت آن خالی از ضعف نیست. سریال گاهی در بازنمایی سبک زندگی بلاگرها و شوق مردم برای عکس گرفتن با اینفلوئنسرها اغراق می‌کند. «فریبا» برای انتقال پیام‌های اخلاقی قصه نیز شعارهای گل‌درشت می‌دهد. به عنوان مثال زندگی شخصیت «آذر» (زهرا سعیدی) به عنوان زنی که با زحمتکشی و راه‌اندازی صفحه خیاطی خود در اینستاگرام، کسب و کارش رونق گرفته، در نقطه‌ای درست مقابل زندگی «فریبا» قرار دارد. نمایش این تقابل و ارزش گذاشتن روی سبک زندگی «آذر» به صورت رو و شعاری اتفاق افتاده است که به باورپذیر شدن بخشی از فضای سریال لطمه می‌زند.
بازی‌های خوب و قابل قبول
عملکرد بازیگران سریال «فریبا» نقطه قوتی برای آن محسوب می‌شود. ساناز سعیدی انتخاب خوبی برای نقش اصلی سریال یعنی کاراکتر «فریبا» بوده است. سعیدی در جلد این شخصیت و هنگام ارتباط با همکاران خود در پروژه‌های تبلیغاتی رفتاری همراه با غرور و تکبر دارد، اما جلوی دوربین و در مواجهه با دنبال‌کنندگانش برخوردی محبت‌آمیز و کاملا صمیمی از خود به نمایش می‌گذارد. شخصیت «فریبا» یک بُعد دیگر هم دارد و آن مادری است که از فرزند خود جدا افتاده. ساناز سعیدی در بازی وجوه مختلف شخصیت «فریبا» را ارائه داده و مخاطب او را می‌پذیرد. پیام اینانلویی در نقش «پناه» نیز موفق شده تصویر شخصیتی تازه به دوران رسیده و تشنه پول را قابل باور به نمایش بگذارد. نسیم ادبی نیز در نقش مدیر شرکت تبلیغاتی عملکرد چشمگیری دارد. او در نقش «سوگند» اقتدار شخصیت خود را در رفتار و حرکاتش به خوبی نشان می‌دهد. حمیدرضا پگاه، فرزاد حسنی و ارسلان قاسمی نیز بازی قابل قبولی دارند. در این میان نیلوفر هوشمند و عاطفه حبیبی در نقش «نسترن» و «ترنم» آن طور که باید از پس ایفای نقش خود برنیامده‌اند و بازی‌های تصنعی دارند.
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین