خطر یک تقسیم کار مشترک کم سابقه

نویسنده: مصطفی نجفی 

مترجم:


پس از سفر نتانیاهو به آمریکا و دیدار با ترامپ در کاخ سفید که به احتمال فراوان منجر به حصول توافقات مهمی میان آن ها در رابطه با ایران و منطقه شده است، به نظر می رسد، با سفر وزیر خارجه آمریکا به اسرائیل و چند کشور در منطقه، این توافقات وارد مرحله اجرا شده است. این توافقات شامل موضوع ایران به ویژه هسته ای، مسئله آتش بس و نحوه اداره غزه، فشار بیشتر بر حزب ا...، نحوه مواجهه با هیئت حاکمه سوریه و پروژه عادی سازی روابط اعراب و اسرائیل خواهد بود. به نظر می رسد در یک طرح گام به گام، تعیین تکلیف پرونده های غزه و لبنان و همچنین مواجهه با ایران در صدر دستورکارهای مشترک آمریکا و اسرائیل قرار دارد. کما این‎که نتانیاهو پس از بازگشت از آمریکا، حذف ایران و محور مقاومت را پیش نیاز سایر پروژه ها از جمله توافق با عربستان و اعراب دانست.  نخست وزیر رژیم صهیونیستی که در دفتر خود در شهر قدس اشغالی میزبان «مارکو روبیو»، وزیر خارجه آمریکا بود، پس از این دیدار در کنفرانس مطبوعاتی مشترکی با او، «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا را بزرگ‎ترین دوست این رژیم در تاریخ کاخ سفید دانست و تاکید کرد: حمایت دائمی آمریکا از «اسرائیل» ادامه خواهد یافت. نتانیاهو در ادامه با اشاره به این‎که با روبیو گفت‌و‌گو‌های «بسیار نتیجه‌بخشی» درباره ایران داشته، مدعی شد که این رژیم و آمریکا در برابر آنچه آن را «چالش‌های ایران» خواند، در کنار یکدیگر می‌ایستند. او مدعی شد: «به زودی ماموریتی را درباره ایران به پایان خواهیم رساند. ما به این توافق رسیده‌ایم که ایران نباید به سلاح هسته‌ای دست پیدا کند».   به نظر می رسد،  تقسیم کاری بین آمریکا و اسرائیل برای نحوه مواجهه با ایران در سفر نتانیاهو به آمریکا ایجاد شده است که با سفر روبیو به منطقه وارد فاز اجرایی شده است. تهدید مشترک آمریکا و اسرائیل علیه ایران را باید در دو دستورکار سیاسی و نظامی در دو بازه زمانی ارزیابی کرد:
۱. در مرحله اول، تهدیدات نظامی اسرائیل مکمل دستورکار سیاسی و فشار حداکثری آمریکا برای تحمیل ترجیحات و وادارکردن ایران به انتخاب میز مذاکره براساس خواسته های آن هاست. در واقع، در این مرحله که هدف کوتاه‎مدت (حدود ۳ ماهه) دارد، از اهرم اقدام نظامی برای تغییر رفتار سیاسی ایران استفاده می شود. 
۲. اگر دستورکار مرحله اول به نتیجه مطلوب دست نیافت، احتمال اقدام نظامی علیه تأسیسات هسته ای ایران (بازه زمانی ۳ تا ۹ ماهه) به صورت جدی تری دنبال می شود. در این جا، اسرائیل وظیفه تبدیل دستورکار سیاسی به دستورکار نظامی را برعهده می گیرد و آمریکا از آن پشتیبانی کامل را انجام می دهد. انتقال بمب های سنگین MK-84 آمریکا به اسرائیل را که بی سابقه بوده، باید در چارچوب این دو مرحله از دستورکار سیاسی- نظامی تل آویو و واشنگتن علیه ایران ارزیابی کرد. به طور کلی، آمریکا و اسرائیل به یک تقسیم کار مشترک کم سابقه علیه ایران دست یافته اند که باید بیش از هر زمانی دربرابر آن هوشیار و آماده بود.
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین