
انسانها سالهاست که به اعماق جنگلها میروند، همان مکانی که زمانی آتش به امیدشان تبدیل شد. زندگی با چوبهای بریده و شعلههای گرم معنا گرفت، اما امروز شعلهها همان جنگلهایی را میبلعند که روزی زندگیبخش بودند. آخرین باری که به یاد دارم طبیعتی را در سکوت دیدم، ده سال پیش بود؛ قلبی خالی از جاده، بدون لکههای خاکستر. هرچه به آینده نزدیکتر میشویم، سکوت کمتر و عطش آتش بیشتر مینماید. شاید طبیعت از ما خسته شده، شاید هم ما از او... هرچه هست، داستان ما و زمین در برزخی بین سوزاندن و بازساختن گیر افتاده است. گویی هر درختی که میسوزد، ذرهای از هویت ما نیز به آتش کشیده میشود. شاید هنوز فرصت داریم با آنها که خاموشی را پاس داشتهاند آشتی کنیم.