​​​​​​​
«مردی مقابل فرزندانش» عنوان تازه ترین نمایش سید جواد اشکذری، نویسنده، کارگردان و فعال دیرپای تئاتر مشهد است که این روزها در تماشاخانه استاد نوری حوزه هنری خراسان رضوی از تماشاگران و علاقه مندان به هنر ارجمند تئاتر پذیرایی می کند. این نمایش در زمانی 45 دقیقه ای روایتگر ماجرا، آسیب و چالشی از متن جامعه و شاید از زیرپوست شهر است؛ یعنی موضوع «سقط جنین» که در سال های اخیر، بیشتر از آن و تبعات تلخش در رسانه ها و گفت وگوهای اجتماعی می شنویم و می خوانیم. این نمایش، روایت سرگشتگی نویسنده ای است که با وجود دارابودن چندین جلد کتاب به عنوان ثمره های تمام عمرش، اما احساس می کند، امروز هیچ جز چند بیماری و جسمی دردمند و خسته ندارد؛ ما به عنوان مخاطب در این نمایش و در 45 دقیقه با دنیای تنها و بی معنای این نویسنده همراه می شویم.  

به نظر می رسد انتخاب چنین موضوعی و کشاندن آن به صحنه تئاتر به عنوان بستری که بدنه روشنفکری و نخبگانی جامعه مخاطب آن هستند، در گام نخست خود یک موفقیت و مایه پیروزمندی اثر به شمار می آید. چراکه، این نمایش با متن نسبتا قدرتمندی که با خود همراه کرده، این توانایی را دارد که مخاطبان خود را تا حد قابل توجهی متوجه چالش ها و عواقب فاجعه آمیز و غیرقابل جبران سقط جنین کند. از سویی در روزگاری که پرداختن به موضوع بحران جمعیت و مسئله سقط جنین در بسترهای فرهنگی و رسانه ای با انبوهی از بسته های تبلیغی ملال آور، تکراری و بدون خلاقیت ارائه می شود، طرح این موضوع روی صحنه تئاتر، یک ابتکار عمل و موفقیت بزرگ قلمداد می شود.
چرا این سوژه؟
بی شک انتخاب یک سوژه و دغدغه اجتماعی برای صحنه نمایش امروز، در شرایطی که شمار موضوعات و تئاتر هجو رو به افزایش است، یک حرکت در خور ستایش قلمداد می شود. البته که از یک کارگردان تئاتر که خود یک روزنامه نگار باسابقه است، انتظاری جز این نیست. جواد اشکذری نویسنده و کارگردان نمایش «مردی مقابل فرزندانش» خود ماجرای این نمایش را این گونه بازگو می کند: «ایده این نمایش از موضوعی که قبل ترها آن را جایی شنیده بودم، به وجود آمد که یک نویسنده مطرح با فرزندان نداشته اش هر شب حرف می زده و بعد هم آن ها را در ذهن خودش می کشته. کاری که همه آدم ها به نوعی انجام می دهند و به فاجعه ای که مدام در حال تکرار آن هستند، توجهی ندارند.»
چرا نویسنده؟
اما چرا کارگردان، سوژه اصلی و کسی که فرزندان خودش را در جنین به نابودی می کشانده، یک نویسنده انتخاب کرده است؟
به نظر، در نقاطی از فصل های معنایی نمایش نامه، کتاب ها در برابر فرزندان نداشته مرد قرار می گیرند و این سوال پدید می آید که آیا، نمایش نامه نویس خواسته، کتاب و نویسندگی را مانع فرزند دار شدن خانواده نویسنده قرار دهد یا نوع تفکر و اندیشه به خطا رفته این مرد، باعث به خطا رفتن مسیر یک زندگی شده است. ما همین پرسش و دغدغه را با اشکذری در مقام نویسنده این نمایش در میان گذاشتیم و این گونه برایمان گفت: «در این نمایش مرد نویسنده علاوه بر کاراکتر بودنش،  یک نماد به شمار می آید؛ نماد آدم های غرق شده در ذهن خودشان و غرق شده در زندگی خیالی با فرزندان ساختگی خودشان. در واقع فقط نویسنده ها نیستند که کتاب هایشان را فرزندان خودشان می دانند، بلکه می بینیم برخی با حیواناتشان تشکیل خانواده می دهند اما این روشن و واضح است که خانواده تعریف دیگری دارد.»
نمایش ما را به اندیشه وا می دارد
در عین حال نمایش «مردی مقابل فرزندانش» به عنوان اثری شبه مونولوگ، می تواند مخاطب را با خودش و انبوه مونولوگ های کاراکتر پیش برنده نمایش همراه و ذهن و ضمیر او را تا روزها درگیر خود کند. نمایش به جهت زمان 45 دقیقه ای خود که در این گونه آثار، کوتاه محسوب می شود، حوصله مخاطب را سر نمی برد و پیشنهاد می شود اگر علاقه مند به تماشای تئاتر دغدغه مند هستید، این شب ها ساعت 20 با این اثر در تماشاخانه استاد نوری حوزه هنری (مشهد، خیابان هاشمیه، بین 20.22) همراه شوید.
در نمایش «مردی مقابل فرزندانش»، غلامرضا جهان پا، بازیگر با کارنامه تئاتر مشهد ایفای نقش می کند و زهرا خندان‌دل، مهدی نیک‌صفت، امیرحسین نجف‌پور و آرا رمضانی او را همراهی می کنند. تهیه‌کنندگی این تئاتر بر عهده نجمه فتح‌پور است و دستیاران کارگردان نیز نوید تقی زاده و رعنا پرتوی نیا هستند.