خط کشیدن روی خواب‌زدگی‌ها

نویسنده:

مترجم:

المیرا لایق، روان پزشک| بیست‌وهفت ‌ساله است و کم‌توانی ذهنی دارد. حوالی معصومیت شش‌هفت‌سالگی مانده. با مادرش آمده و سرش را پایین انداخته. مادرش شناسنامه‌اش را جلویم می‌گیرد و می‌گوید ببینید چکار کرده. دفترچه را باز می‌کنم، حسابی خط‌خطی شده. زیرچشمی نگاهم می‌کند و می‌پرسم چرا؟ می‌گوید سنم را زیاد نوشته، کمش کردم چون بیشتر وقتا خواب بودم، باید کم بشه.به تمام وقت‌هایی فکر می‌کنم که خواب بودم و جزو عمرم حساب کردم. چطور به ذهنم نرسید از عمرم لحظه‌های غفلت و خواب را کم کنم؟ تازه آن‌قدر به خواب‌زدگی‌هایم فکر کرده‌ام که بخش‌های زیادی از بیداری‌ام هم فنا شد صدای مادرش مرا به خود می‌آورد. خانم دکتر، بهش بگید این کارا اشتباهه، دیگه تکرار نشه من چطور این‌ها را بگویم، در حالی که در ذهنم قلم دست گرفته‌ام و دارم خواب‌هایم را از سنم کم می‌کنم؟ این را از من نخواه، مادر نمی‌دانی چه لذتی دارد این خط کشیدن روی همه خواب‌زدگی‌ها.
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین