ایران و اوکراین چرخش منافع!
نویسنده: صابر گل عنبری
مترجم:
ایران در طول سه سال جنگ اوکراین با وجود اتخاذ موضع بیطرفی اعلامی، اما از نگاه آمریکا و اروپا متهم به حمایت از روسیه شد و به این علت تحت فشار و تحریمهای جدیدی نیز قرار گرفت. جمهوری اسلامی نظر به خصومتش با غرب به شکل کلی و آمریکا به شکل خاص نوعی همراهی و حمایت از روسیه را واجد منافعی در این مواجهه مشترک میدید. حالا منافعی به دست آمد یا نه، موضوع این یادداشت نیست. اما اکنون که آمریکایِ ترامپ علیه اوکراین و زلنسکی ساز پوتینی میزند، پرسش این است که آیا همراهی با روسیه باز همان کارکرد را دارد؟ آیا کوتاه آمدن و به نوعی تسلیم شدن اوکراین و به تبع آن اروپا در این جنگ در مقابل ترامپ و پوتین به نفع ایران است؟ آیا پیروزی روسیه در جنگ اوکراین با فشار ترامپ همان منافعی را برای تهران دارد که اگر مسکو به تنهایی در مقابل اوکراین، اروپا و آمریکا پیروز می شد، به دست میآورد؟ پاسخ به این پرسشها منفی است و چه بسا منافع طرفهایی که ترامپ علیه آنها شمشیر فشار حداکثری را میکشد، در این باشد که اوکراین کوتاه نیاید و مقاومت کند. چرا؟ یک دلیل ساده این است که کوتاه آمدن زلنسکی به ویژه پس از نشست پرتنش با ترامپ و فشارهای شدید بر او برای عذرخواهی، شخصیت خودشیفته ترامپ را بسیار فربه و جری خواهد کرد؛ تا جایی که او ترغیب خواهد شد که همین الگو را در مواجهه با دیگر طرفها از جمله ایران در پیش گیرد. دلیل دیگر این است که ترامپ با حل و فصل یک جانبه و این شکلی بحران اوکراین وقت و تمایل بیشتری برای تمرکز بر پرونده ایران از طریق فشارهای شدیدتر را پیدا خواهد کرد. از این رو میتوان گفت که منفعت تهران اکنون در این است که ترامپ نتواند فعلا از سد زلنسکی و اوکراین عبور کند. ناگفته هم نماند که احتمال چنین عبوری بیشتر از عدم آن است.کما این که عبور از این سد و «اتحاد» آمریکایِ ترامپ و روسیهِ پوتین میتواند برگردانهای مهمی نه تنها در خاورمیانه و خلیج فارس بلکه در قفقاز داشته باشد. دورخیز مسکو برای وساطت میان تهران و واشنگتن چه با درخواست ترامپ، چه از سر تمایل خود روسیه پیشدرآمدی بر این امر است. به نظر میرسد که ترامپ به دنبال دادن نقش بیشتری به روسیه برای محدود کردن چین است.
دنیای سیاست همین است؛ غالبا دوستی و دشمنی ابدی و به تبع آن هم منافع همیشگی با این و آن وجود ندارد.
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین