راز زندگی بهتر

نویسنده:

مترجم:

​​​​​​​
مرد غرق در افکارش بود. از کتابخانه بیرون آمد، نگاهی به کتاب قدیمی توی دستش انداخت. عنوان جذابی داشت: «راز زندگی بهتر». صفحه‌ اول را باز کرد. خالی بود. صفحه‌ دوم؟ خالی. تمام صفحات کتاب سفید بودند. تعجب کرد، به ‌عقب برگشت تا کتابدار را صدا کند، اما همان لحظه صدایی در ذهنش پیچید: «این صفحات توخالی‌اند، چون راز زندگی تو همین جاست در ذهن و دست‌های خودت.» کتاب را بست و از کتابخانه دور شد درحالی‌که کتاب هنوز در دستش بود، اما حالا دیگر فکر نمی‌کرد آن‌قدر خالی باشد.
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین