نگاهی نو  به  نبوغ عطار نیشابوری

به مناسبت   بیست و پنجم فروردین، روز بزرگداشت عطار نیشابوری، با دکتر جواد محقق نیشابوری، استاد زبان و ادبیات فارسی  و پژوهشگر ادبی درباره جنبه‌های کمتر شناخته‌شده آثار این شاعر و عارف برجسته قرن 6 و 7 هجری به گفت‌وگو پرداختیم

نویسنده: محمد بهبودی نیا

مترجم:



مولانا جلال‌الدین بلخی که خود شاعر و عارف برجسته ای است، همواره بر شکوه و عظمت آثار عطار نیشابوری تأکید داشته است. در اثبات شکوه عطار نیشابوری همین بس که در کتاب «مناقب العارفین» به نقل از مولانا جلال‌الدین بلخی آمده است: «اگر کسی می‌خواهد به فهم کلام من برسد، آثار سنایی غزنوی را بخواند و اگر کسی می‌خواهد به عمق آثار سنایی غزنوی پی ببرد، آثار عطار را بخواند.» این جمله، جایگاه عطار نیشابوری، شاعر و عارف برجسته ایرانی را به‌روشنی نشان می‌دهد. دکتر جواد محقق نیشابوری نویسنده کتاب «آهنگ شعر فارسی» را می‌توان ازجمله عطارشناسانی به شمار آورد که همواره از زاویه‌ای نو به آثار همشهری خود یعنی عطار نیشابوری نگریسته است. به مناسبت 25 اردیبهشت، روز بزرگداشت عطاربه گفت‌وگویی درباره زوایای کمتر شنیده‌شده شعر عطار پرداخته‌ایم.

 ابتدا لطفاً درباره این موضوع توضیح دهید که مردم هم‎روزگار ما چرا با آثار عطار نسبت به دیگر شاعران کمتر آشنایی دارند و کمتر آثار این شاعر را می‌خوانند؟ 
برای پاسخ به این سؤال، ابتدا باید مقدمه‌ای کوتاه ارائه دهم. شعر عطار نیشابوری در طول تاریخ نه‌تنها یکی از منابع الهام شاعران بزرگی چون مولانا بوده، بلکه کمتر موضوعی در «مثنوی» مولوی پیدا می‌شود که پیشتر در آثار عطار به آن پرداخته نشده باشد.
یکی از ویژگی‌های برجسته عطار این است که آثار خود را به‌گونه‌ای تدوین کرده که مردم عادی نیز بتوانند از آن بهره ببرند. برخلاف برخی شاعران که زبان پیچیده و سنگینی دارند، عطار مفاهیم پیچیده را به زبانی روان و ساده بیان کرده است. این ویژگی منحصربه‌فرد او را به شاعری قابل‌دسترس برای عموم مردم تبدیل کرده است.
چرا باوجوداین ویژگی‌ها، نقش عطار در ادبیات فارسی کم‌رنگ‌تر به نظر می‌رسد؟
​​​​​​​باید به این نکته اشاره کرد که در معرفی عطار و آثارش کوتاهی‌های فراوانی صورت گرفته است. مولانا جلال‌الدین بلخی در کتاب «مناقب‌العارفین» به اهمیت عطار تأکید کرده و گفته است: «اگر کسی می‌خواهد به فهم کلام من برسد، آثار سنایی غزنوی را بخواند و اگر کسی می‌خواهد به عمق آثار سنایی غزنوی پی ببرد، آثار عطار را بخواند.» بااین‌حال، این پیام تأثیرگذار هنوز به‌طور کامل در جامعه معاصر منتقل نشده است.
برای جبران این کمبود، لازم است بر پایه پیشنهاد مولانا، نه‌تنها آثار عطار به نسل‌های جدید معرفی شوند، بلکه جلسات عطارخوانی نیز احیا شود. این جلسات می‌توانند به گسترش شناخت مردم از جنبه‌های بلاغی، موسیقایی و عرفانی آثار این شاعر بزرگ کمک کنند. همچنین پژوهشگران و استادان دانشگاه با تحلیل‌های نوین می‌توانند به زنده نگه‌داشتن میراث عطار یاری رسانند.
چگونه می‌توان آثار عطار را بهتر به جامعه معرفی کرد؟
اگر جلسات عطارخوانی رونق بگیرد، بسیاری از فارسی‌زبانان به شناخت و استفاده بیشتر از آثار عطار نیشابوری روی خواهند آورد. این جلسات می‌توانند بستری مناسب برای بازشناسی و تحلیل مفاهیم عرفانی و بلاغی اشعار او باشند. علاوه بر این، جای پژوهش‌های جامع درزمینه آثار عطار همچنان خالی است. استادان دانشگاه، محققان و پژوهشگران می‌توانند با انجام تحقیقات جدید که با نیازهای امروز جامعه همخوانی دارد، این شاعر برجسته را بیشتر به مخاطبان معاصر معرفی کنند.
شما در کتاب «آهنگ شعر فارسی» از زاویه‌ای نو به شعر عطار پرداخته‎اید، لطفاً مختصری درباره این کتاب برایمان بگویید.
آثار عطار نیشابوری مملو از عارفانه‌ها و مضامین عمیق معنوی است. او به‌عنوان شاعری برجسته، همواره به اهمیت شعر باور داشت و به همین دلیل توجه بسیاری به جنبه‌های بلاغی و ساختاری اشعار خود نشان می‌داد. ازآن‎جاکه عطار خود را شاعری برجسته می‌دانست، تلاش می‌کرد مفاهیم عمیق عرفانی را در قالب‌هایی زیبا و موسیقایی بیان کند.
بنده در خواندن آثار عطار به نکاتی بلاغی و موسیقایی زیادی برخوردم که در نوع خود منحصربه‌فرد هستند. این ویژگی‌ها مرا بر آن داشت تا در کتاب «آهنگ شعر فارسی» به تحلیل و بررسی این جنبه‌ها بپردازم. در این کتاب، از شگردهای موسیقی بیرونی، کناری و درونی اشعار عطار سخن گفته‌ام. عطار توانسته است معانی پیچیده و مختلف را با نظم و نوآوری در قالب‌هایی موسیقایی جای دهد.
یکی از نکات شگفت‌انگیز در شعر عطار این است که او به طرزی خلاقانه و بی‌همتا توانسته است موسیقی شعر را نه‌تنها در سطح واژگان، بلکه در عمق مفاهیم و ساختار اشعار خود به کار بگیرد. این توانایی باعث شده که اشعار او همچنان ماندگار بمانند و اثری خاص و یگانه در ادبیات فارسی باشند.
و سخن پایانی؟
درباره بلاغت آثار عطار نیشابوری کمتر صحبت شده است؛ حال‌آن که او شاعری بود که توانست عرفان را با هنر شعر و داستان تلفیق کند. در ادبیات فارسی، سنایی به‌عنوان شاعر عارف هوشیار شناخته می‌شود؛ شاعری که عرفان را با نگاه شریعتمداران در قالب‌های خانقاهی و مکتبی تبیین کرده است. در مقابل، مولانا شخصیتی رها از شعر و فراتر از آن دارد. او شاعری است که بیشتر بر معنا تأکید می‌کند و گاهی اشعارش از آرایه‌های متداول ادبی خالی هستند. بااین‌حال، در اوج پروازهای روحانی خود، بیت‌هایی خارق‌العاده خلق کرده که نشان‌دهنده از بی خودشدگی عرفانی اوست.
عطار نیشابوری در میانه سنایی، شاعر هوشیار و مولانا، شاعر مست، قرار می‌گیرد. او را می‌توان «شاعر هوشیار مست» نامید؛ کسی که توانست عرفان و معنا را در قالب‌های شعری چارچوب‌مند و داستانی تلفیق کند. آثار عطار، مانند «منطق‌الطیر»، نمونه‌ای از این تلفیق هستند؛ کتابی که نه‌تنها حاوی مباحث عرفانی عمیق است، بلکه جنبه‌های علمی همچون پرنده‌شناسی را نیز بررسی می‌کند. این ویژگی‌ها باعث شدند آثار عطار به‌عنوان شاهکاری جامع در ادبیات فارسی ماندگار شوند.
10 صفحه آخر