واقعا چه باید گفت؟

نویسنده:

مترجم:



غلامرضا بنی اسدی - واقعا چه باید گفت به آنانی که همزمان با مذاکرات غیر مستقیم ایران و آمریکا، دم از خروج از npt  می زنند؟ آیا این تیز کردن تیغ جنگ طلب های صهیونیست نیست؟ چه باید گفت به آنانی که از پشت به مجاهدان عرصه دیپلماسی خنجر می زنند؟ معنای این کار چیست؟ همین که یک پایگاه خبری از تابلوی اعلانات بسیج دانشجویی دانشکده حقوق دانشگاه تهران منتشر کرده است؛ «تصویر چهره‌هایی همچون مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور، عباس عراقچی، وزیر خارجه؛ علی‌اکبر احمدیان، دبیر شورای عالی امنیت ملی، سرلشکر محمد باقری، فرمانده کل نیروهای مسلح و علی لاریجانی، مشاور رهبر انقلاب کنار یکدیگر قرار داده شده و نسبت به هرگونه رویکرد مذاکره‌محور با آمریکا هشدار داده شده است.» کلمات بار خود را دارد و معنای خود و حتی طعم خود را دارد. بی نیت خوانی، پشت کلمات یک نوع کینه موج می زند. مردم می فهمند   خیلی بهتر از کسانی که توهین های خود را، نابجاگویی های خود را پیشرانه مذاکرات عراقچی می خواهند جا بزنند.عده ای می پندارند اگر مذاکرات شکست بخورد، اگر جنگی اتفاق افتد، دیگِ آرزوهایشان را بار خواهند گذاشت. نمی دانند که در شرایطی چنان، سایه ها هم فرو خواهد پاشید. البته کشتی را ناخدایی حکیم است و ایران را رهبری فرزانه که به تدبیر راه را باز می کند. اما اینان فقط زحمت ایجاد می کنند با تیز کردن تیغ دشمنان.  واقعا چه باید گفت؟
10 صفحه آخر