ارزش ثانیه‌ها در کلان‌شهرها

ترافیک فقط تصرف خیابان‌ها نیست، بلکه چالشی است جدی پیش روی «اقتصاد وقت» شهروندان در کلان شهرها و باعث از دست دادن فرصت‌هایی‌ می‌شود که می‌توانستیم برای رشد فردی، آرامش، یادگیری یا حتی لذت بردن صرف کنیم؛ در این پرونده از جنبه‌های مختلف به سراغ این موضوع رفتیم

نویسنده: سید مصطفی صابری  |  روزنامه‌نگار

مترجم:

 اگر هر روز، چند دقیقه تا چند ساعت از عمرمان را در ترافیک سپری می‌کنیم، شاید در نگاه اول، فقط از ترافیک و شلوغی دلگیر و کلافه باشیم؛ اما اگر کمی دقیق‌تر نگاه کنیم، فراتر از بی‌حوصلگی، هر دقیقه‌ از وقت ما در ترافیک، بخش مهم و غیرقابل بازگشتی از سرمایه زندگی‌مان است که بی‌صدا هدر می‌رود. در دنیای امروز که رقابت بر سر زمان شدت گرفته و ارزش وقت به‌عنوان یک سرمایه اقتصادی، اجتماعی و روانی روزبه‌روز آشکارتر می‌شود، نادیده گرفتن «اقتصاد وقت» در زندگی شهری، به معنای از دست دادن فرصت‌هایی‌ است که می‌توانستیم برای رشد فردی، آرامش، یادگیری یا حتی لذت بردن صرف کنیم. زندگی در کلان‌شهرهایی که تراکم جمعیت‌شان بالاست و امکانات حمل و نقل عمومی پاسخگوی نیازها نیست، ما را در معرض یکی از مهم‌ترین بحران‌های شهری یعنی «ترافیک» قرار داده؛ بحرانی که نه تنها خیابان‌ها، بلکه ذهن و روان و برنامه روزمره را هم به تصرف خود درآورده است. در این پرونده سعی می‌کنیم ترافیک را فقط به‌عنوان یک پدیده آزاردهنده نبینیم؛ بلکه به زمان‌های از دست‌رفته نگاه کنیم: این‌که وقتی هر روز ساعت‌ها پشت ترافیک می‌مانیم، سرنوشت آن ساعت‌ها چه می‌شود؟ و آیا راهی برای زنده کردن آن‌ها هست؟ پیوند میان آثار روانی و اقتصادی اتلاف وقت چیست؟ و در نهایت، مردم دیگر کشورهای جهان چطور سعی کرده‌اند روزنه امیدی در دل این هدررفت بزرگ زندگی شهری پیدا کنند؟


ابعاد ملموس ترافیک شهری در ایران
برخلاف تصور رایج، ترافیک و پیامدهایش بخشی از زندگی در کلان شهرها نیست و زمینه‌های مختلفی مثل رشد سریع جمعیت،  الگوی نامتوازن توسعه شهری، ظرفیت خیابان‌ها و خطوط حمل‌ونقل عمومی باعث شده مدیریتی بر این پدیده نداشته باشیم
 
ترافیک برای بسیاری از ایرانیان فقط یک واژه نیست؛ بلکه بخشی از تجربه روزمره زندگی است. در شهرهای بزرگی مانند تهران، مشهد، اصفهان و شیراز، خیابان‌های پرترافیک و صف طولانی ماشین‌ها تصویر آشنایی است؛ صبح و عصرها، بسیاری از مردم ناگزیرند زمانی طولانی را در ازدحام خودروها سپری کنند. باور غالب این است که ترافیک محصول طبیعی شهرنشینی است اما واقعیت این است که در بسیاری از کشورهای جهان، برنامه‌ریزی شهری و توسعه حمل‌ونقل عمومی تا اندازه زیادی این بحران را مدیریت کرده یا دست‌کم آثارش را کاهش داده است. در  کشور ما  اما، به دلایل مختلفی مثل رشد سریع جمعیت شهری و الگوی نامتوازن توسعه شهری، ظرفیت خیابان‌ها و خطوط حمل‌ونقل عمومی با تقاضای واقعی هماهنگ نیست. این یعنی برای جابه‌جایی روزانه بین خانه و محل کار یا دانشگاه، وقت بسیاری از مردم به اجبار و بدون انتخاب هدر می‌رود. اما آیا هیچ‌وقت با خود فکر کرده‌ایم این وقت، ارزشی معادل چه کارهای مهم و لذت‌بخشی می‌توانسته داشته باشد؟ اگر این زمان هدر نمی‌رفت چه کارهایی با آن انجام می‌دادیم؟ فرض کنید میانگین زمانی که هر شهروند ایرانی در شهرهای بزرگ در ترافیک صرف می‌کند، روزانه یک ساعت باشد. در مقیاس ماهانه، این یعنی دست کم ۳۰ ساعت؛فقط در یک ماه. حالا تصور کنید این زمان در سال، حدود ۳۶۵ ساعت یا بیش از 15شبانه‌روز می‌شود! این اعداد اگرچه سرانگشتی هستند اما فقط کافی است لحظه‌ای فکر کنیم که در آن ۳۶۵ ساعت از دست رفته، چه می‌توانستیم بکنیم؟
مطالعه و یادگیری   شاید مهم‌ترین کاری که می‌توانیم تصور کنیم! حتی روزی نیم ساعت مطالعه کتاب، شنیدن کتاب صوتی یا پادکست‌های آموزشی، تا چه اندازه می‌تواند دنیای ذهنی و حرفه‌ای ما را غنی کند؟
ورزش و سلامت فردی   تصور کنید روزانه نیم‌ساعت، وقت آزاد و بی‌دردسر برای پیاده‌روی، تمرین در باشگاه یا حتی نرمش ساده در خانه داشتیم؛ چه تأثیری بر سلامت بدن و پیشگیری از بیماری‌های جسمی و روحی داشت؟
انجام کارهای عقب‌افتاده   از نوشتن یک متن کوتاه تا یادگیری یک زبان جدید، تمرین ساز، برنامه‌ریزی مالی، کار پاره‌وقت آنلاین و صدها کار دیگر که همیشه به بهانه کمبود وقت عقب افتاده‌اند.
ارتباط با خانواده   تماشای یک فیلم، بازی با فرزند، گفت و گو با همسر یا حتی نوشیدن آرام یک فنجان چای برای خیلی‌ها آرزویی دور به نظر می‌آید؛ در حالی که با مدیریت بهتر زمان، امکان‌پذیر است.
هدف گذاری زندگی   وقتی ترافیک‌هایی که فقط در حال حرص خوردن و گوش دادن به صدای بوق‌ها هستیم، می‌تواند فرصتی باشد برای آرام‌کردن ذهن، فکر کردن به اهداف و برنامه‌ریزی برای آینده.
فراموش نکنید این مثال‌ها بیشتر از آن‌که تأکید بر از دست دادن وقت باشد، دعوت به تصور درباره فرصت‌های نهفته در همین زمان‌های به ظاهر مرده است.


پیامدهای روانی هدررفت زمان در ترافیک
ترافیک نه تنها با کاهش تاب‌آوری ما زمینه تعارضات جدی خانوادگی و شغلی را فراهم می‌کند بلکه به ما یادآوری می‌کند  کنترل کاملی روی زندگی خود نداریم؛ و این حس ریشه بسیاری از استرس‌ها و اضطراب‌های پنهان ما می‌شود.
 
کسی‌که هر روز بخشی از عمرش را ناخواسته در حرکت کند یا در ترافیک، ایستاده یا نشسته طی می‌کند، به تدریج آثار روانی این تجربه منفی را در خود احساس می‌کند. عصبانیت، اضطراب، خستگی مزمن، ناامیدی و گاه حتی حس بی‌معنایی، فقط گوشه‌ای از این پیامدهاست. ترافیک طولانی نه تنها استرس کاری را تشدید می‌کند، بلکه انرژی روانی لازم برای سپری کردن روز را هم تحلیل می‌برد و زمینه ضعف در برقراری ارتباط سازنده با دیگران می‌شود. این پدیده به شکل فرسودگی روانی خود را نشان می‌دهد:
سردرگمی و بی‌حوصلگی   فرد پس از خروج از ترافیک، حتی اگر با موفقیت به مقصد برسد، معمولاً انرژی ذهنی و شوق اولیه‌اش برای کار یا فعالیت‌های روزمره کم می‌شود.
تشدید تعارضات   وقتی تعداد زیادی از افراد یک خانواده/محیط کار، کلافه و خسته به خانه یا محل کار می‌رسند، احتمال برخوردها و نزاع‌های کوچک بیشتر می‌شود؛ چون بخش زیادی از انرژی روانی جایی بیرون از محیط کار یا خانه خرج هیچ شده و تاب‌آوری فرد به شدت کاهش یافته است.
احساس بی‌معنایی یا سرخوردگی   زمان‌هایی که فکر می‌کنیم عمرمان بدون ارزش و بدون سلیقه صرف شده، این حس را تشدید می‌کند که گرفتار چرخه‌ای بی‌پایان شده‌ایم.
کاهش خلاقیت و انگیزه   ترافیک روزانه، نه فقط فیزیکی بلکه ذهنی هم انرژی را می‌گیرد؛ به گونه‌ای که حتی پس از پایان شلوغی، انگیزه برای شروع کار تازه کمتر می‌شود. در واقع ترافیک، مانند یک «کلیشه ذهنی» دایم به ما یادآوری می‌کند که کنترل کاملی روی زندگی خود نداریم؛ و این حسِ بی‌قدرتی، ریشه بسیاری از استرس‌ها و اضطراب‌های پنهان ماست.


پیامدهای اجتماعی بلایی به نام ترافیک
شاید به ظاهر، هدر رفتن وقت در ترافیک یک ضرر شخصی باشد، اما جالب این‌که این عامل با ضربه به انرژی روانی افراد، در نهایت به کاهش بهره‌وری اقتصادی (چه در خانواده و چه در محیط‌ کار) منجر می‌شود. وقتی نیرو و انگیزه انسان تحلیل می‌رود، طبیعی است که توانایی تمرکز، خلاقیت و همکاری گروهی هم افت می‌کند. بسیاری از کارمندان و کارگران پس از رسیدن به محل کار یا خانه، هنوز از اثرات روانی ترافیک خلاص نشده‌اند. در چنین شرایطی، کاهش بازده، افزایش خطا، بی‌حوصلگی برای ارتباط و از همه بدتر، بی‌میلی به پذیرش مسئولیت‌های جدید رخ می‌دهد. این چرخه معیوب به مرور زمان، می‌تواند نه تنها در زندگی شخصی، بلکه در سطح اجتماعی و اقتصادی چالش‌های بزرگی ایجاد کند. در حقیقت، هزینه‌ای که ترافیک به شهروندان تحمیل می‌کند، صرفاً محدود به سوخت یا وقت نیست، بلکه ذهن و روان و آینده آن‌ها را هم به گروگان گرفته است.

چطور وقت‌های مرده را زنده کنیم؟
با وجود شرایط دشوار شهری و پیامدهای جدی ترافیک، همیشه درصدی از کنترل دست خود ماست. شاید نتوانیم خیابان‌ها را یک‌شبه متحول کنیم، اما وقت‌هایی را که ناگزیر باید در راه و ترافیک سپری شود، می‌توان دست کم «زنده» کرد و همین اندک تغییر، نتایج بزرگی در بلندمدت دارد. در ادامه چند راهکار ساده اما موثر را مرور می‌کنیم:
پادکست و کتاب صوتی   به‌راحتی می‌توان با چند کلیک، پادکست‌هایی با موضوعات متنوع یا کتاب‌های صوتی انگیزشی، آموزشی یا داستان را برای لحظات ترافیک فراهم کرد.
آموزش و زبان‌آموزی   اپلیکیشن‌های مختلفی در سطوح متفاوت کمک می‌کنند در همین زمان مرده، مقدارکی از یک زبان جدید را فرا بگیریم حتی اگر روزی فقط ده دقیقه زمان داشته باشیم.
تماس‌های دوستانه و خانوادگی   اگر با هندزفری (و ایمنی کامل) تماس‌های عقب افتاده دوستان یا اعضای خانواده را انجام دهیم، هم روابطمان را تازه نگه می‌داریم، هم ترافیک را مفیدتر سپری کرده‌ایم.
خلاقیت و فکر آزاد   همیشه لازم نیست کاری انجام دهید تا زمان مرده را زنده کنید؛ گاهی کمی تمرکز، تنفس شکمی، تفکر عمیق و رها شدن از بند دغدغه‌های روزمره که مانع خلاقیت ما هستند، خودش اتفاق خوب و مهمی است. بعضی‌ها بهترین ایده‌ها را در ترافیک پیدا می‌کنند. پس یک دفترچه کوچک یا یادداشت موبایل برای ثبت ایده‌ها می‌تواند الهام‌بخش باشد.
وقفه‌ای برای خود   در ادامه نکته قبل بازهم سراغ کمی ذهن‌آگاهی، تفکر و ... می‌رویم؛ اما این‌بار قرار نیست از آن یک خروجی خلاقانه بگیریم، بلکه قرار است به‌جای دست روی بوق گذاشتن و غر زدن بابت ترافیک سکوت کنیم و دنبال کاوش در ذهن‌مان باشیم. شاید عجیب به نظر برسد اما گاهی سکوت، حتی در صندلی عقب ماشین یا اتوبوس، فرصت خلوت و خودآگاهی به ما می‌دهد.
برنامه‌ریزی روزانه   گاهی وقت‌ها فقط کافی است در همین مدت، مروری بر کارهای پیش‌رو یا اهداف کوتاه‌مدت داشته باشیم تا نظم ذهنی و اولویت‌بندی انجام شود.


تجربه شهرهای مختلف دنیا برای زنده کردن وقت‌های مرده شهروندان
وای‌فای و اینترنت رایگان   در بسیاری از کلان‌شهرهای دنیا (مانند سئول، توکیو، لندن و بارسلونا) اینترنت پرسرعت در مترو، اتوبوس و حتی برخی تاکسی‌ها ارائه می‌شود. این امکان به مردم کمک می‌کند از زمان جابه‌جایی برای کار آنلاین، یادگیری یا حتی تفریح بهره بیشتری ببرند.
فضاهای کاری سیار   در برخی شهرهای دنیا مثل استکهلم، اتوبوس‌ها یا واگن‌های مخصوصی به میز و برق تجهیز شده‌اند تا مردم بتوانند در رفت و آمد به کار خود ادامه دهند یا پروژه‌های دانشجویی انجام دهند.
 کتابخانه‌ها و ایستگاه‌های کتاب رایگان   مترو و ایستگاه‌های اتوبوس در شهرهایی چون مادرید، نیویورک و مسکو به کتابخانه‌های کوچک، قفسه‌های امانت کتاب یا دیوارهای کتاب مجهز شده‌اند. شهروندان می‌توانند کتاب بخوانند یا حتی کتاب دلخواه خود را بردارند و بعدا برگردانند.
سرگرمی و فرهنگ سازی جمعی   قطارهای پاریس و بوینوس‌آیرس با اجرای موسیقی، نمایشگاهی از آثار هنری کوتاه یا حتی پخش شعر و داستان‌هایی در سیستم صوتی، روحیه مردم را هنگام ترافیک یا شلوغی بالا می‌برند.
سازمان دهی گروه‌های مطالعه و مکالمه   در برخی کشورها گروه‌های اجتماعی شکل گرفته که افراد را در مسیرهای ثابت برای مثال مکالمه زبان یا کتاب‌خوانی دورهم جمع می‌کند (حالت کارگاهی کوچک در اتوبوس یا مترو).
استفاده از اپلیکیشن‌های بهینه‌سازی زمان   کاربران در ژاپن، آلمان، ایالات متحده و بسیاری از کشورهای دیگر، با برنامه‌هایی مثل Blinkist (خلاصه کتاب)، Audible (کتاب صوتی) و... از زمان ترافیک برای رشد و توسعه فردی استفاده می‌کنند. البته در کشور ما هم نرم‌افزارها و پلتفرم‌هایی هستند که با خرید اشتراک‌شان می‌توانیم به مجموعه‌ای از کتاب های صوتی و... دسترسی داشته باشیم.
تشویق فرهنگ «مهارت‌آموزی جزءبه‌جزء»   در فرهنگ‌های آسیایی، یادگیری مهارت‌های کوچک مانند حل معما، یادگیری اصطلاحات جدید یا تمرین نقشه‌کشی در سفرهای درون‌شهری رایج است.

نوآوری‌های الهام‌بخش از توکیو تا لندن
فراتر از ایده‌های کلی که در بسیاری از نقاط دنیا اجرا می‌شود؛ خلاقیت‌های جالبی در بسیاری از شهرها توسط شهرداری‌ها و ... رخ داده که گاهی ناظر به ترافیک هم نیست؛ اما هرچه هست به‌خوبی وقت‌های مرده را زنده می‌کند و اقتصاد وقت شهروندان کلان شهرها را یک گام به جلو می‌برد.   
متروی توکیو و کلاس‌های میکروآموزش   در متروی توکیو گاهی ایستگاه‌هایی کوتاه مدت برای آموزش زبان انگلیسی یا کارگاه‌های فناوری برگزار می‌شود، تا افراد بتوانند در کوتاه‌ترین زمان، نکته‌ای جدید یاد بگیرند.
وین و تاکید بر «تجربه سفر دلپذیر»   در اتوبوس‌ها یا حتی برخی تاکسی‌های وین، کارت‌های کوتاه شعر، دیالوگ‌های طنز یا بازی‌های فکری کوچک برای سرگرمی فراهم شده که روحیه سرنشینان را تقویت می کند.
بارسلونا و مسابقه   شهرداری بارسلونا مسابقاتی ترتیب داده که مردم در حین سفرهای درون‌شهری، عکس یا جمله الهام‌بخش خلق کنند و با هشتگ شبکه اجتماعی به اشتراک بگذارند.
برنامه «Book Swap» در لندن   در مترو و اتوبوس‌های لندن، مردم کتاب‌هایی را که خوانده‌اند به صورت رایگان جا می‌گذارند تا مسافر بعدی از آن استفاده کند و همین طور چرخه ادامه پیدا کند.
10 صفحه آخر