تاکسی اینترنتی گرفتن در ظاهر یک کار ساده است اما کلی ماجراهای عجیب داره، مثل وقتی که راننده پیام می‌ده «رسیدم»، اما لوکیشن رو که چک می‌‌‌کنیم می‌‌‌بینیم هنوز سه محله اون‌ورتره و فقط دوست داره ما زود بزنیم از خونه بیرون که معطل بشیم. یا وقتی بعد از کلی معطلی درخواستت قبول می شه و راننده بعد 10 دقیقه که خسته شدی و دیرت هم شده زنگ می‌‌‌زنه که بگه «خیلی ترافیکه، می شه خودت کنسل کنی که برای من بد نشه»! گاهی هم راننده‌‌‌های تاکسی اینترنتی تصویر خیلی بدی از مسافر برای عیال‌‌‌شون می‌‌‌سازن. من یک مورد سوار تاکسی اینترنتی بودم، گوشی راننده زنگ زد؛ اون‌‌‌طرف یک چیزهایی گفت؛ راننده هم جواب داد: «چشم عزیزم، بذار این وامونده رو پیاده کنم بعد پیاز می‌‌‌خرم میام». اونجا بود که به راننده گفتم: «با من بودی»؟ گفت: «نه بابا، شما که تاج سری». ولی من هیچ‌‌‌وقت نفهمیدم با کی بوده چون اون‌‌‌جا کسی نبود. از دیگر عجایب وقتیه که راننده با گذاشتن آهنگ دهه ۴۰ بهت القا می‌کنه وارد تونل زمان شدی! یا جالب‌‌‌تر وقتی که راننده می‌‌‌خواد کمکت کنه وسط شلوغی پیداش کنی و میگه: «داداش من یک پراید سفیدم با شیشه ترک خورده»! و همزمان که نگاه می‌‌‌کنی اون‌‌‌جا 34 فروند پراید سفید با همون مشخصات می‌‌‌بینی!