امام رضا(ع) هم نشاط مومن را دوست دارد

در ایام دهه کرامت که نشاط و سرور میلاد مسعود امام هشتم(ع) بر قلب ها روانه است با قاسم رفیعا از شاعران مطرح طنزپرداز درباره گونه متفاوتی از شعر آیینی هم کلام شدیم

نویسنده: محمد بهبودی نیا

مترجم:


  وقتی حرفی از شعر و داستان طنز آیینی به میان می‌آید، برخی با تعجب می‌پرسند: «مگر طنز آیینی هم داریم؟» در پاسخ باید گفت بله داریم. از چندین دهه پیش تا امروز طنزپردازان توانسته‌اند با حفظ احترام و معنویت، لحظات شاد و تفکرآمیزی را به کمک شعر و داستان طنز در حوزه شعر آیینی خلق کنند. از جمله آثار برجسته این حوزه می‌توان به قصیده کفاش خراسانی، شاعر نامدار عصر مشروطه اشاره کرد که در دل سخنان طنز آمیزش به نقد شرایط آن زمان پرداخته است. این شعرالهام‌بخش شاعران معاصر، از جمله ناصر فیض، طنز پرداز خوش قریحه هم روزگار ما نیز شده و او نیز با همان وزن و قافیه قصیده معروف کفاش خراسانی، اثری طنزآمیز و نوآورانه سروده است.اگر کمی جلوتر بیاییم با شعر «بچه محله امام رضا» اثر قاسم رفیعا طرقبه، رو به رو می‌شویم. نمونه‌ای دیگر که با تلفیق لهجه محلی و طنز، اثر به یاد ماندنی را نوشته که بعد از گذشت حدود 20 سال از تاریخ سرایش این شعر، همچنان از زبان مردم کوچه و بازار شنیده می‌شود. رفیعا که در ادبیات محلی و طنز جایگاه ویژه‌ای در کشور دارد، همواره در آثار خود نگاه متفاوتی به مقوله زیارت و فرهنگ رضوی داشته و همواره تلاش کرده است تا از زاویه‌ای نو، مفاهیم مذهبی را بازگو کند.باید بپذیریم طنزیکی از جلوه‌های خلاقانه ادبیات است که همراه احترام و رعایت ادب، زبانی تازه و جذاب برای ارتباط با مخاطب ارائه می‌دهد. در ادامه با قاسم رفیعا طرقبه درباره باید و نبایدهای طنز آیینی  گفت و گو کرده‌ایم.

لطفاً مختصری درباره بایدها و نبایدهای طنز پردازی در شعر آیینی برایمان توضیح دهید
شعر آیینی، مانند سایر گونه‌های ادبی، همواره تحت تأثیر شرایط اجتماعی و فرهنگی زمانه خود قرار داشته است. در گذشته، شعر آیینی بیشتر به مدح امامان و اهل بیت و نکوهش دشمنان آن‌ها اختصاص داشت، اما برخی شاعران تلاش کرده‌اند با استفاده از طنز، تصاویری نوپردازانه تر خلق کنند که مخاطبان را بیشتر تحت تأثیر قرار دهد. از جمله این آثار، قصیده‌ای طنز اثر کفاش خراسانی است. این قصیده نمونه‌ای برجسته از شعر طنزرضوی در عصر مشروطه است. این شاعر در نهایت سادگی و صراحت، با حفظ احترام امام رضا (ع)، برخی موضوعات اجتماعی را نقد کرده و تابوهایی را شکسته است و در اصل از شرایط نامساعد جامعه با امام رضا(ع) درد دل کرده است کاری که در بسیاری از مواقع هر کدام از ما با زبانی صمیمی آن را انجام می‌دهیم. به باور من، مخاطب با این نوع شعر که ساده، صمیمی و خودمانی است، بهتر ارتباط برقرار می‌کند تا با شعری که پر از تکلف و تصنع باشد. البته منظورم رد کردن دیگر قالب‌های شعری آیینی نیست بلکه من معتقدم طنز صمیمی‌تر است. اگر بخواهم بیشتر در این مورد توضیح دهم باید این طور بگویم که زائران وقتی به حرم مطهر می‌روند، با زبان خودمانی و لهجه خودشان با امام رضا (ع) صحبت می‌کنند. چرا ما شاعران طنز از این نوع صمیمیت درقالب شعرطنز بهره نگیریم؟
باید بپذیریم که شاعران طنز قادرند بدون این که پا را از دایره انصاف و احترام بیرون بگذارند، آثار طنز آیینی موفقی خلق کنند. امروز جای خالی این گونه آثار در میان شعرها و داستان‌های امام رضایی به وضوح احساس می‌شود. در واقع، طنزپرداز می‌تواند به دور از معیارهای سازمانی و سیاسی، شعری خواندنی و دوست‌داشتنی را به مخاطب ارائه دهد. فقط باید باور کنیم امام رضا (ع)هم شعر طنز را دوست دارد.چرا که این گونه شعر و ادبیات سبب ساز نشاط مومنان می شود و بی شک امام رضا (ع) هم این نشاط و شادابی مومنان را دوست دارند.
چگونه می‌توان خطوط قرمز را در طنز آیینی و مذهبی رعایت کرد، بدون این که تأثیرگذاری شعر کاهش یابد؟
برای نوشتن یک شعر طنز آیینی   موفق، باید فاصله‌های ذهنی‌مان را با امام رضا (ع) کم کنیم، البته با حفظ کامل احترام. به نظر من امام رضا (ع) تنها کسی است که می‌توان بدون واسطه و وقت قبلی با او صحبت کرد، پس چرا این رابطه صمیمی در قالب شعر نمود پیدا نکند؟ اگر هر شاعری بتواند مانند یک دوست صمیمی با امام رضا (ع) صحبت کند، می‌تواند آثار خوبی خلق کند. این دقیقاً همان روشی است که من برای نوشتن شعرها یا داستان‌های طنزم به کار می‌برم. من بر این باورم که نسل امروز نگاه متفاوتی به موضوعات دینی و ادبیات دارد. برای این که بتوانیم با آنان درباره امام رضا (ع) صحبت کنیم، باید تکلف را کنار بگذاریم و از زبانی جذاب بهره ببریم. طنز یکی از بهترین ابزارها برای این ارتباط است.
لطفاً نمونه‌هایی ازآثار شاعران با موضوع طنز آیینی را مثال بزنید
همان طور که گفتم یکی از معروف‌ترین شعرهای طنز رضوی، قصیده کفاش خراسانی است؛ اما نباید از دیگر شاعران خوش‌ذوق مانند زنده‌یاد یوسف ازغدی غافل شد. او در کنار شعرهای آیینی، اشعار طنزی نیز دارد که برخی از آن‌ها در کتاب «مدایح رضوی» جمع‌آوری شده‌اند. این آثار نشان می‌دهند که طنز نه‌تنها باعث کاهش شأن شعر آیینی نمی‌شود، بلکه می‌تواند دریچه تازه‌ای برای بیان احساسات صمیمانه باشد.
و سخن پایانی
به باور من، در شعر آیینی و رضوی باید دریچه‌های تازه‌ای باز شود و باید اجازه داد نسل جوان امروز با توجه به معیارهای روز، از دریچه نگاه خودشان وارد شوند. نوشتن و خلق آثار توسط این نسل، حتی با شکل‌های جدیدتر، بهتر از ننوشتن آن‌هاست!

مطلب مرتبط
بچه محله امام رضا یوم   قاسم رفیعا 
موره می‌بینی که شَرّ و باصفایوم/ بچه‌ محلّه‌ امام رضایوم/ زلِزلَه یوم، حادثه یوم، بلایوم/ بچه‌ محلّه‌  امام رضایوم/ هر روز جمعه دلومَه مِبندوم/ به پینجله‌ طلا وُ وَرمِگردوم/ کار و بارُم رِدیفه با خدایوم/ بچه‌ محلّه‌ امام رضایوم/ به مو بوگو بیا به قله‌ قاف/ اصلاً مو رَه بیزر همونجه علاف!/ قرار وُ مِرار هر چی بیگی مو پایوم/ بچه‌ محلّه‌ امام رضایوم/ دروغ وُ مروغ نیست میونِ ما باهم/ الان به‌عنوان مثال تووحرم/ چند روزه که تویِ نَخ کفترایوم/ بچه‌ محلّه‌ امام رضایوم/ چشمِ موره گِیریفته چِن‌تا کفتر/ گفته خودش: چِن‌تاشه خواستی وَردر/ الان دروم خادماره مِپایوم/ بچه‌ محلّه‌ امام رضایوم/ کفتراره که بُردم از رو گنبد/ مرم مو واز تو نَخ رفت وُ آمد/ تویِ نَخشه‌ او گنبد طلایوم/ بچه‌ محلّه‌ امام رضایوم/ گنبده نصف، شب مده به دستوم/ او گفته: هر وقت که بی‌یی مو هَستوم/ مویم که قانع وُ بی‌ادعایوم/ بچه‌ محلّه‌ امام رضایوم/ وَختی می‌بینم تویِ عالم همه/ ازش می‌گیرن وُ مِگن واز کمه/ گنبدشه اگر بده رضایوم/ بچه‌ محلّه‌ امام رضایوم/ گنبد وُ مُمبد نِوموخوام باصفا/ سی ساله پای سفره‌ آقا/ منتظر یک ژتونِ غذایوم/ بچه‌ محلّه‌ امام رضایوم
10 صفحه آخر