عاشقانه سرای غزل معاصر
نویسنده:
مترجم:

حسین منزوی، شاعر نامآشنای معاصر، اول مهر ۱۳۲۵ در زنجان زاده شد و در ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۳ چشم از جهان فروبست. او یکی از تاثیرگذارترین غزلسرایان معاصر ایران بود که با زبانی عاطفی و تصویری غزل را به افقهای تازهای برد. منزوی در نخستین مجموعه شعرش، «حنجره زخمی تغزل»، سبک نوین خود را معرفی کرد؛ زبانی پرشور، عمیق و عاشقانه که در ادامه آثارش چون «از کهربا و کافور» و «از ترمه و تغزل» بیشتر آشکار شد.
ویژگی برجسته شعر منزوی، موسیقی درونی، تصویرسازیهای بدیع و نگاه نو به عشق و اجتماع بود. او غزل را با نگاهی مدرن و متفاوت از سبک سنتی بازآفرینی و نام خود را در کنار بزرگان شعر معاصر ماندگار کرد.
امشب غم تو در دل دیوانه نگنجد
گنج است و چه گنجی که به ویرانه نگنجد
تنهاییام امشب که پر است از غم غربت
آنقدر بزرگ است که در خانه نگنجد
بیرون زدهام تا بدرم پرده شب را
کاین نعره دیوانه به کاشانه نگنجد
خمخانه بیارید که آن باده که باشد
در خورد خماریم به پیمانه نگنجد
میخانه بیسقف و ستون کو که جز آن جا
جای دگر این گریهی مستانه نگنجد
مجنون چه هنر کرد در آن قصه؟ مرا باش
با طرفه جنونی که به افسانه نگنجد
تا رو به فنایت زدم از حیرت خود پر
سیمرغم و سیمرغ تو در لانه نگنجد
در چشم منت باد تماشا که جز این جا
دیدار تو در هیچ پریخانه نگنجد
دور از تو چنانم که غم غربتم امشب
حتی به غزلهای غریبانه نگنجد
10 صفحه اول
پربازدیدترین اخبار