تباهی رویاها با کابوس«فرسودگی شغلی»

گاهی با تمام علاقه‌ای که به شغل‌تان دارید، ناگهان همه‌چیز بی‌رنگ می‌شود؛ طوری که حتی بیدار شدن و آماده شدن برای کار یک چالش عمیق ذهنی خواهد بود؛ این همان جایی است که فرسودگی شغلی درکمین نشسته است پدیده‌ای پنهان اما مخرب که می‌تواند انرژی و انگیزه شما را از بین ببرد  

نویسنده: سید مصطفی صابری  |  روزنامه‌نگار

مترجم:

 فرسودگی شغلی، سایه‌ای سنگین و ناپیدا است که می‌تواند برسر هرفرد شاغلی بنشیند؛ در سال‌های اخیر، با افزایش فشارهای کاری و بالا رفتن انتظارات، بحث درباره فرسودگی شغلی بیش از همیشه ضرورت پیدا کرده است. مطالعات سازمان بهداشت جهانی (WHO) نشان می‌دهد درصد قابل توجهی از نیروهای کار جهان به نوعی با نشانه‌های فرسودگی شغلی دست و پنجه نرم می‌کنند و این معضل نه‌تنها بر سلامت روانی افراد، بلکه برکارایی و بقای سازمان‌ها هم اثری چشمگیر دارد. یادمان باشد فرسودگی شغلی تنها یک «خستگی ساده» یا «دلسردی شغلی موقتی» نیست. این پدیده وقتی رخ می‌دهد که فرد برای مدت طولانی درمعرض استرس، تعارضات سازمانی، شفاف نبودن انتظارات شغلی یا محیط کاری ناسالم قرار می‌گیرد. نشانه‌هایی مانند خستگی مزمن، کاهش دلبستگی به کار، احساس موفق نبودن و حتی مشکلات جسمانی، بخشی از عوارض این پدیده‌اند. این بحران فقط خود افراد شاغل را تهدید نمی‌کند؛ بلکه خانواده‌ها، روابط اجتماعی و درنهایت کل جامعه را هم تحت تاثیر قرار می‌دهد. در این پرونده، نه‌تنها فرسودگی شغلی را تعریف می‌کنیم و علایم و مراحل آن را توضیح می‌دهیم، بلکه به سراغ عوامل سازمانی و فردی، پیامدها و راهکارهای کاربردی برای پیشگیری و درمان آن هم خواهیم رفت. خواندن این پرونده برای هرفرد شاغل یا مدیری که دغدغه‌ حفظ سلامت روان و کیفیت عملکرد خود و مجموعه‌اش را دارد، نه‌تنها مفید، بلکه حیاتی است.



فرسودگی شغلی زیر ذره‌بین روان شناسی
فرسودگی شغلی یا Bunout اصطلاحی است که به مجموعه‌ای از نشانه‌های روانی و جسمانی ناشی ازفشار کاری طولانی‌مدت اشاره دارد. این پدیده برای نخستین بار توسط هربرت فرویدنبرگر دردهه ۷۰ میلادی توصیف شد و امروز در طبقه‌بندی بین‌المللی بیماری‌ها (ICD-11) وابسته به سازمان بهداشت جهانی، یک سندرم جدی شغلی محسوب می‌شود. بر اساس تعریف سازمان بهداشت جهانی، فرسودگی شغلی سندرمی است ناشی از استرس شغلی مزمن که به‌درستی مدیریت نشده است.
 سه بعد اصلی فرسودگی شغلی
خستگی یا تخلیه انرژی مفرط  احساس خستگی مستمر و از دست دادن انرژی حتی درآغاز روز کاری.
ذهنیت منفی یا فاصله‌گیری روانی از کار  بی‌انگیزگی، بی‌تفاوتی یا دیدگاه منفی نسبت به شغل و محیط کار.
کاهش اثربخشی و موفقیت شغلی  احساس بی‌کفایتی، کاهش اعتماد به نفس و از دست رفتن حس رضایت از عملکرد.
 مدل ماسلاک؛ ابزار اصلی سنجش
در روان شناسی، ابزار معتبر سنجش فرسودگی شغلی «مدل ماسلاک» است که سه بعد کلیدی را مطرح می‌کند:
خستگی عاطفی  احساس تخلیه هیجانی و ناتوانی در ایجاد ارتباط عمیق با کار.
شخصیت‌زدایی  رفتار بی‌احساس یا فاصله‌گیرانه با همکار، مراجعه‌کننده یا ارباب رجوع.
کاهش موفقیت فردی  احساس ناکامی و نارضایتی مستمر از پیشرفت کاری یا اثرگذاری شخصی.
 تفاوت فرسودگی با استرس و افسردگی
نکته مهم این است که فرسودگی شغلی با استرس شغلی یا افسردگی فرق دارد. استرس یک واکنش کوتاه‌مدت و معمولاً به‌دلیل فشارهای فوری کاری یا محیطی است و به محض رفع علت فروکش می‌کند. فرسودگی اما نتیجه تجمع استرس‌های مزمن است که فرد را به تدریج و عمیق‌تر فرسوده می‌سازد. از سوی دیگر، اگرچه نشانه‌هایی بین فرسودگی و افسردگی مشترک است، اما افسردگی معمولاً تمام ابعاد زندگی فرد را درگیر می‌کند؛ درحالی که فرسودگی عموماً به حیطه کاری محدود می‌شود(البته می‌تواند اثرات جانبی برزندگی فردی و اجتماعی هم داشته باشد). درنهایت باید یادآورشد که تشخیص قطعی فرسودگی شغلی تنها از عهده متخصص سلامت روان برمی‌آید. خودارزیابی اولیه می‌تواند کمک‌کننده باشد، اما در صورت بروز نشانه‌ها و تداوم آن‌ها، مراجعه به یک کارشناس معتبر برای ارزیابی تخصصی و دریافت راهنمایی‌های لازم، اقدامی بسیار مهم و ارزشمند خواهد بود.



فرسودگی شغلی چطور سر ما خراب می‌شود؟
فرسودگی شغلی پدیده‌ای چندوجهی است و به ندرت تنها یک عامل، زمینه‌ساز بروزآن می‌شود. معمولاً ترکیبی از عوامل سازمانی، فردی و ویژگی‌های شغلی باعث شکل‌گیری این وضعیت می‌شوند. شناخت این عوامل، نخستین گام برای پیشگیری و مقابله با فرسودگی شغلی است.

1. بی‌عدالتی سازمانی
یکی از زمینه‌های جدی در بحث فرسودگی شغلی کاهش انگیزه افراد با بی‌عدالتی‌های عیان سازمانی است. یک جنبه جدی ماجرا نبود ظرفیت‌های لازم برای ارتقای جایگاه یا درآمد پرسنل است چون طبیعتاً هر سازمان محدودیت‌هایی دارد و مسیر برای همه نمی‌تواند فراهم باشد. اما بی‌عدالتی سازمانی زمانی است که مسیرارتقا و دسترسی به فرصت‌های رشد، اغلب نه بر پایه تخصص و مهارت، بلکه بر اساس عوامل ورای شایستگی شغلی مثل روابط شخصی، تملق یا تظاهر به همسویی با خط فکری مدیران سازمان و... تعیین ‌شود؛ موضوعی که باعث می‌شود بخش زیادی از بدنه یک سازمان احساس کنند شانسی برای رشد ندارند و لذا دلیلی برای بهتر بودن وجود ندارد. این اتفاق در شرکت‌ها، سازمان‌ها و موسسات برای افرادی که منتقد یا مستقل هستند رایج است و با وجود شایستگی، در مسیر رشد شغلی‌شان موانع متعددی قرار می‌گیرد. این‌جاست که بی‌عدالتی سازمانی متغیر مهمی درفرسودگی شغلی می‌شود.
۲. محیط کاری ناسالم
فضای بسیاری ازمحیط‌های کاری در ایران به شدت آمیخته با رقابت ناسالم، خبرچینی، شایعه‌پراکنی، عدم شفافیت و بی‌اعتمادی‌ است. کارمندان اغلب مجبورند انرژی خود را صرف حفظ موقعیت و جلب نظر مدیران و یا در برخی موارد مقابله با رفتارهای نادرست دیگران کنند، به جای آن‌ که بر رشد حرفه‌ای و توسعه واقعی مهارت‌ها تمرکز کنند. فضای منفی و سرشار از استرس‌های پنهان، باعث فرسودگی تدریجی افراد حتی درمشاغلی می‌شود که ماهیتاً با استرس زیادی همراه نیستند.
۳. کمبود حمایت ومنابع
نبود منابع کافی(مانند امکانات، زمان و حمایت اداری) برای انجام کارهای محوله یک معضل جدی است. بسیاری از شاغلان حتی امکانات اولیه لازم برای انجام وظایف خود را دراختیار ندارند و ناچار می‌شوند دایماً با حداقل‌ها کار کنند. حمایت عاطفی و انسانی از سوی مدیران یا همکاران هم عموماً بسیار محدود است. موفقیت‌ها و توانمندی‌های واقعی، معمولاً نادیده گرفته می‌شود یا تنها به عوامل غیرتخصصی و روابط نسبت داده می‌شود. بازخوردها اغلب یک‌سویه، انتقادآمیز و فاقد رویکرد سازنده است که درنهایت به تضعیف عزت نفس و دل‌زدگی شغلی منجر می‌شود.
۴. ویژگی‌های فردی مثل کمال‌گرایی
از طرفی گاهی ساختار سازمان و فرهنگ حاکم بر مناسبات آن نواقص کمی دارد اما افرادی کمال‌گرایی زیادی نسبت به خودشان یا انتظار زیادی از سازمان دارند؛ لذا هر روز درگیرفرسایش کاری می‌شوند.افرادی که کمال‌گرا هستند، تمایل به جلب رضایت دیگران دارند، یا نمی‌توانند نه بگویند، بیشتر مستعد فرسودگی‌اند. ازطرفی فقدان مهارت‌های مقابله با استرس و ناتوانی دردفاع ازحقوق فردی در تعامل با ساختار معیوب، روند فرسایش را سرعت می‌بخشد.
۵. ماهیت و ساختار شغل
شغل‌های تکراری و یکنواخت، یا مسئولیت‌های سنگین بدون اختیار تصمیم‌گیری، خستگی عاطفی و ذهنی پایدار ایجاد می‌کند. به‌ویژه درزمینه‌های مددکاری، مراقبتی، اجتماعی و ... چالش‌های شغلی بدون حمایت کافی منجر به فرسودگی عمیق خواهد شد. درکنار همه این‌ها ناسازگاری میان ارزش‌های فردی و هویت سازمانی هم زمینه بیگانگی و بی‌انگیزگی عمیقی را رقم می‌زند.


فرسودگی شغلی چه بلایی سرمان می‌آورد؟
فرسودگی شغلی درظاهر روندی است که بین انسان و شغلش که باید معنادار و حال خوب‌کن باشد فاصله می‌اندازد؛ اما پیامدهای این موضوع فقط گریبان شغل فرد را نمی‌گیرد و به تمام زندگی او سرریز می‌شود که در این مطلب بررسی می‌کنیم.

پیامدهای فردی و خانوادگی  فرسودگی شغلی به طور مستقیم بر سلامت جسمی و روانی افراد اثرگذار است. خستگی مفرط، اختلالات خواب، کاهش تمرکز و حافظه، وافزایش بیماری‌های جسمی مانند مشکلات گوارشی و سردردهای مزمن، از رایج‌ترین نتایج آن هستند. ازمنظر سلامت روان، احساس بی‌ارزشی، کاهش عزت نفس، دل‌زدگی از خود و افسردگی تدریجی از پیامدهای قابل توجه فرسودگی است. در بسیاری از موارد، افراد حتی انگیزه‌های عادی برای ادامه زندگی و فعالیت‌های روزمره را هم از دست می‌دهند. درکنارش روابط بین‌فردی هم آسیب می‌بیند؛ چرا که فرد کم‌تحمل، انزواطلب یا پرخاشگر می‌شود و برای همین درخانواده، محل کار و... دچار چالش‌های جدی می‌شود.
پیامدهای شغلی و حرفه‌ای  یکی ازآثارعمده فرسودگی، کاهش بهره‌وری، خلاقیت و کیفیت کار است. فرد دچار فرسودگی، انگیزه‌ای برای نوآوری یا بهبود کیفیت خدمات ندارد و کارها را با حداقل انرژی و اشتیاق انجام می‌دهد. تأخیر مکرر، غیبت کاری، بی‌نظمی و گاهی تصمیم به ترک شغل یا تغییر حرفه، عمده واکنش‌های رفتاری کارمندانی است که برای مدت طولانی با فرسودگی دست و پنجه نرم می‌کنند.
پیامدهای سازمانی و جمعی  فرسودگی شغلی، روحیه همکاری و مشارکت را در میان مجموعه به شدت تضعیف می‌کند؛ اعتماد تیمی و رغبت به همکاری کاهش می‌یابد و فضای محل کار به محیطی فرساینده تبدیل می‌شود. افزایش جابه‌جایی کارکنان، پایین آمدن کیفیت خدمات و تولید، و افزایش خطا و اشتباه، از اصلی‌ترین تبعات این پدیده برای سازمان‌هاست. هزینه‌های غیرمستقیم مانند افزایش شکایات، نیاز به آموزش نیروی جدید و ایجاد فرایندهای کنترلی، فشار مالی و مدیریتی مضاعفی بر سازمان تحمیل می‌کند.



علایم هشداردهنده فرسودگی شغلی را بشناسید
فرسودگی شغلی پدیده‌ای تدریجی است و بسیاری از افراد تا زمانی که علایم آشکاری بروز نکند، متوجه عمق مشکل نمی‌شوند. شناسایی زودهنگام این نشانه‌ها، نقشی کلیدی درپیشگیری و مدیریت مؤثر این وضعیت دارد.در ادامه، مهم‌ترین نشانه‌های فرسودگی شغلی را به صورت نکته‌وار مرور می‌کنیم:

خستگی مزمن  احساس خستگی دایمی حتی پس از استراحت و خواب کافی. بی‌انگیزگی برای شروع روز کاری و میل به تعویق وظایف روزمره. کاهش توان جسمی و کاهش اشتیاق به فعالیت‌های قبلی.
کناره‌گیری روانی  پیدایش حس بی‌تفاوتی نسبت به نتایج کار و موفقیت‌های فردی یا گروهی. فاصله گرفتن از همکاران، کاهش تمایل به تعاملات اجتماعی در محیط کار و افزایش انزواطلبی. ابراز جملاتی مانند «برایم مهم نیست» یا «چه فرقی می‌کند» در پاسخ به اتفاقات محیط کار.
افت عملکرد شغلی  کاهش چشمگیر بهره‌وری، حواس‌پرتی و افزایش اشتباهات کوچک و بزرگ. ناتوانی در تمرکز بر جزئیات، نبود پیگیری مناسب وظایف و کاهش نوآوری. انجام امور صرفاً برای رفع تکلیف و بی‌انگیزگی نسبت به یادگیری یا پیشرفت.
تغییرات شدید خلقی  افزایش تحریک‌پذیری، پرخاشگری کلامی یا نوسانات شدید خلقی با کوچک‌ترین اتفاق‌ها، تجربه اضطراب، ناامیدی یا حالات افسردگی، بروز رفتارهای اجتنابی؛ مثل تاخیر در رسیدن به محل کار، مرخصی‌های پی‌درپی یا حتی غیبت‌های بی‌دلیل.
نشانه‌های جسمانی  سردردهای مکرر، اختلالات خواب، مشکلات گوارشی و دردهای عضلانی بدون علت پزشکی مشخص. افزایش مصرف مواد قندی یا کافئین، و گاهی گرایش به مصرف سیگار یا دارو برای تسکین موقت فشار روانی. کاهش یا افزایش وزن نامتعادل در مدت کوتاه.
ضعف در روابط بین‌فردی  بروز تعارضات و تنش‌های پی‌درپی با همکاران و مدیران. کم‌تحملی نسبت به نظرات دیگران و از دست دادن مهارت‌های ارتباطی سازنده. انتقال استرس و خشم شغلی به زندگی خانوادگی و شخصی.


پیشگیری و درمان فرسودگی شغلی مسئولیتی بر دوش فرد
با توجه به غفلت اغلب سازمان‌ها نسبت به سلامت روان کارکنان و تأکید آن‌ها بر انجام کارها، بدون توجه به این‌که پشت ماجرا چه اتفاقی درجریان است، متاسفانه مسئولیت اصلی پیشگیری و مقابله با فرسودگی شغلی اغلب برعهده خود فرد است. درادامه مهم‌ترین راهکارهای فردی برای پیشگیری و درمان این مشکل را مرور می‌کنیم:

توسعه مهارت‌های مقابله  یادگیری شناسایی و پذیرش احساسات منفی ناشی از فشارهای کاری، اولین گام در پیشگیری از فرسودگی است. تمرین مهارت‌هایی چون حل مسئله، جرأت‌ورزی و مدیریت تعارض به فرد کمک می‌کند تا با تنش‌ها برخورد موثرتری داشته باشد و کمتر دچار فرسودگی شود.
خودمراقبتی  رعایت یک سبک زندگی سالم و توجه به نیازهای جسمی و عاطفی، پایه‌ای برای پیشگیری از فرسودگی است. فعالیت منظم بدنی، خواب کافی، تغذیه سالم و پرهیز از مصرف مواد آسیب‌رسان (مثل دخانیات و محرک‌ها) به بهبود تاب‌آوری فرد کمک می‌کند. اختصاص روزانه چند دقیقه برای انجام فعالیت‌هایی که فرد را خوشحال و راضی می‌کند، مثل مطالعه، گوش دادن به موسیقی یا بودن در طبیعت، راه موثری برای کاهش فشارهای روزانه است.
برنامه‌ریزی کارآمد  داشتن برنامه منظم کاری، اولویت‌بندی وظایف و تقسیم درست زمان باعث می‌شود فرد کمتر احساس شلوغی و بی‌نظمی کند. گنجاندن زمان استراحت کوتاه در بین ساعات کار و احترام گذاشتن به مرز ساعات کار و زندگی شخصی، از بروز خستگی مزمن جلوگیری می‌کند.
کمک گرفتن از متخصص  در نهایت مراجعه به مشاور یا روان‌درمانگر به فرد کمک می‌کند تا نشانه‌ها و ریشه‌های فرسودگی را شناسایی کرده و راه‌های مقابله با آن را فرا گیرد.





10 صفحه اول
پربازدیدترین اخبار