نقش آفرینی مسقط در رم
دور پنجم مذاکرات درشرایطی برگزار شد که آمریکایی ها اعلام کرده بودند هیچ سطحی از غنی سازی در ایران قابل پذیرش نیست؛ با این حال عراقچی گفت: با راهکارهایی که توسط عمان برای رفع موانع پیشنهاد شد، احتمال پیشرفت در مذاکرات وجود داردنویسنده: مجاور
مترجم:

پنجمین دور از گفتوگوهای غیرمستقیم میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده در پایتخت ایتالیا با وجود نهایی نشدن توافق، نهتنها شکستخورده به پایان نرسید بلکه شواهد نشان میدهد به تثبیت برخی واقعیتهای میدانی و سیاسی در روند مذاکرات انجامیده است؛ واقعیتهایی که دیگر نه واشنگتن میتواند از آنها عبور کند، نه واسطهها میتوانند آن را نادیده بگیرند. در همین راستا وزیر خارجه عمان که به گفته عراقچی نقش سازنده ای در ادامه یافتن مذاکرات داشته بلافاصله پس از پایان مذاکرات در صفحه ایکس خود نوشت: «دور پنجم مذاکرات ایران و آمریکا امروز در رم با مقداری پیشرفت، اما بدون نتیجهگیری نهایی، به پایان رسید. امیدواریم در روزهای آینده مسائل باقیمانده را روشن کنیم تا بتوانیم به سوی هدف مشترکِ دستیابی به توافقی پایدار و محترمانه پیش برویم.» عراقچی رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان نیز پس از پایان دور پنجم جلوی دوربین حاضر شد و از نقش سازنده مسقط سخن گفت: «یکی از حرفه ای ترین ادوار مذاکراتی بود. بر مواضع خود ایستادگی داریم. درک روشنی از مواضع ایران اکنون در طرف آمریکایی ایجاد شده است... وزیر خارجۀ عمان ایدههایی داشت و قرار شد کار کارشناسی بیشتری در پایتختها روی آنها صورت بگیرد. این راهکارها میتواند احتمالا راهگشا باشد. بعد از اعلام نظر دو طرف دور بعدی مذاکرات برگزار میشود.» عراقچی در بخش دیگری از سخنان خود بیان کرد: «مذاکرات پیچیده تر از این است که با چند جلسه کوتاه حل و فصل شود. در جلسات آینده به راهکارهای قابل پیشرفت می رسیم. هنوز در این مرحله نیستیم. احتمال پیشرفت وجود دارد.» اکنون ایالات متحده بیش از هر زمان دیگر به این درک رسیده است که موضوع غنیسازی در ایران نه یک برگ چانهزنی، بلکه خط قرمزی راهبردی و برگرفته از اجماع ملی و حاکمیتی است. به عبارت روشنتر، کنار گذاشتن یا محدودسازی یکجانبه برنامه غنیسازی از روی میز مذاکره، از نگاه تهران محلی از اعراب ندارد و واشنگتن ناچار است برای هرگونه پیشرفت، این واقعیت را بپذیرد.
چرخش گفتمانی آمریکا؛ از فشار حداکثری تا واقعگرایی تاکتیکی
نشانههای گفتوگوی اخیر، حاکی از آن است که ایالات متحده، حداقل در لایهای از دستگاه دیپلماسی خود، به این درک رسیده که مدیریت پرونده هستهای ایران بدون پذیرش اصل غنیسازی، نه ممکن است و نه منطقی. همین مسئله باعث شده تا در فضای مذاکره، گفتوگوها از مواضع حداکثری پیشین فاصله گرفته و به سمت شناخت موقعیت واقعی ایران در منطقه حرکت کند.با این حال، تناقض آشکاری میان گفتار رسمی آمریکاییها در رسانهها و محتوای مذاکرات پشت درهای بسته وجود دارد. تحلیلگران خاورمیانه بر این باورند که این دوگانگی ریشه در چند عامل دارد:
1. نگرانی عمیق نخبگان امنیتی واشنگتن از مواضع تلآویو
2. ملاحظات رسانهای برای کنترل افکار عمومی داخلی و بینالمللی
به همین دلیل، در حالی که واشنگتن در رسانهها از «سختگیری» سخن میگوید، در میز مذاکرات سعی دارد از بسته شدن کامل مسیر گفتوگو جلوگیری کند.
نقشآفرینی فعال عمان؛ میانجیگری از جنس ابتکار
یکی از نقاط برجسته دور پنجم، حضور و ابتکار طرف عمانی است. عمان که طی سالهای گذشته ثابت کرده واسطهای متعهد، قابلاعتماد و درککننده پیچیدگیهای منطقهای است، این بار نیز با ارائه چند پیشنهاد ابتکاری تلاش کرده تا فضای بسته مذاکرات را باز کند. آن طور که برخی رسانه های می گویند پیشنهادهای عمان نهتنها کلی نیست، بلکه وارد سازوکارهای میدانی و حقوقی مشخصی شده که در صورت پذیرش از سوی آمریکا، امکان عبور از مرحله «مفاهیم کلی» به مرحله «تدوین چارچوب اجرایی» را فراهم میکند.از دید تهران، در صورتی که واشنگتن برخورد سازنده و صادقانهای با این پیشنهادها داشته باشد، مذاکرات میتواند وارد فاز فنی و جزئیات شود و این یعنی شکستن قفل بنبست ادعایی.
پشت پرده رسانهها؛ پروژه شکستخورده فشار روانی تلآویو
در طول این گفتوگوها، خط رسانهای صهیونیستها و جریانهای ضدانقلاب به شدت فعال بود. موجی از تحلیلهای بدبینانه، دروغپردازی درباره بنبست کامل مذاکرات و ادعای شکست سیاست ایران بهوضوح نشاندهنده پروژهای هدایتشده برای اخلال در روند دیپلماتیک بود.با این حال، ارزیابی برخی
رسانه ها نشان میدهد این فشار رسانهای نهتنها موفق نبوده، بلکه حتی از نظر فنی، باعث انسجام بیشتر تیم مذاکرهکننده ایرانی و تثبیت جایگاه میانجی عمانی نیز شده است. از دید ایران، فضاسازی رسانهای صهیونیستها اثری بر تصمیمات درون مذاکرات ندارد و تعیینکننده، آن چیزی است که میان طرفین در محیط رسمی گفتوگو رد و بدل میشود.
دیدگاه تهران؛ دیپلماسی عاقلانه بر پایه واقعیت و اقتدار
در نهایت، آن چه جمهوری اسلامی ایران بهعنوان راهبرد کلان دنبال میکند، ادامه مسیر دیپلماسی با حفظ اقتدار ملی و بر پایه اصل بیاعتمادی ساختاری به طرف آمریکایی است. همانطور که بارها اعلام شده، سخنان تند رسانهای واشنگتن، معیار ارزیابی مذاکرات نیست. آنچه اهمیت دارد، رفتار پشت میز مذاکره، نوع برخورد با پیشنهادها، و تعهد عملی به توافقات است.اکنون پنجرهای برای پیشرفت باز شده؛ پنجرهای که اگر طرف آمریکایی، صداقت در گفتار و عمل نشان دهد، میتواند به تقویت ثبات منطقه و کاهش تنشها منجر شود. اما اگر بار دیگر، بازیِ دوگانه در رسانه و میز مذاکره تکرار شود، ایران نیز برای سناریوهای جایگزین آماده است.
10 صفحه اول
پربازدیدترین اخبار