1-اکنون اگرچه نوبت خُرده‌گیری به جریانات داخلی نیست، اما باز کردن فضای سایبری روی اپلیکیشن‌هایی که به‌طور اثبات شده [جنگ غزه و عملیات‌های متعدد در لبنان] جزئی از ساختار جمع‌آوری اطلاعاتِ دشمن محسوب می‌شدند و می‌شوند و[اتس‌آپ، کدهای مبتنی بر هوش مصنوعی دشمن و یا VPN های آلوده درPlay Store  ] و استفاده ناآگاهانه و گسترده مقامات و خانواده آن‎ها از اقسام دستگاه‌های ارتباطی مربوط و زیرمجموعه شرکت iPhone، علاوه بر عدم رعایت ساده‌ترین اصول پدافند غیرعامل برای اسکان مهره‌های کلیدی نظام، بی‌توجهی به همه سیگنال‌هایی که نشان می‌داد بازی‌ مذاکرات، تنها بخش اولیه و بسترساز از یک تله‌ منجر به عملیات نظامی دشمن است و از آن بدتر، جاری و باز بودن همین حفره‌های اطلاعاتی در حال حاضر، همگی نشانگر اشتباهاتی‌ است که حداقل اکنون باید مورد توجه قرار بگیرد. 
2-اما آن‎چه اکنون مردم و برخی دیگر از مسئولان باید بدانند و بپذیرند آن است که اسرائیل و همه حامیان آن، نه برای یک درگیری و ضربه محدود، که در جهت تغییر حکومت و فروپاشی چارچوب‌های جغرافیایی کشور وارد مسئله‌ای شدند که در ترمیتولوژی لغات آن‌ را نه رزم و پیکار و نبرد، بلکه جنگ تمام عیار می‌نامند.
این بدان معناست که ایران برای یک بازه طولانی و سخت، وارد شرایطی شده که سال‌های سال از آن فاصله داشته و نسل فعلی تصوری واقعی از آن نداشته و ندارند؛ آن‎چه در متن آن قرار داریم جنگ است. دشمن هم بدون هیچ‌گونه ابایی از هدف خود سخن گفته است: لیبی‌سازی ایران. پس: 
بر مسئولان ستاد مدیریت بحران و مقامات پدافند غیرعامل و البته دستگاه‌های ارتباط جمعی فرض است که با عبور از واکنش‌های سطحی، غیرکاربردی و عملیات روانیِ فاقد کارایی موثر، آموزش‌های لازم برای زندگی در این شرایط را در سطوح مختلف شروع کنند.
مردم باید با اقسام آژیر خطر آشنایی پیدا کنند، باید بدانند در موعد وارد آمدن خسارات به خود یا اطرافیان چگونه فضا را مدیریت کنند، در مواجهه با قطع شدن آب و برق و گاز یا انفجار یا آسیب‌های وارده و مختلف، چگونه به زیست خود ادامه بدهند، جواسیس را چگونه شناسایی کنند، از کدام موضوعات باید اجتناب کرده یا در مورد کدام مسائل نباید در شبکه‌های اجتماعی صحبت کنند و تردد در چه ساعاتی و به کدام مناطق می‌تواند برای سلامت و امنیت آن ها خطرناک باشد و ... . 
3-این جنگ است و نسبتی با گِیم‌های مجازی ندارد؛ اما نکته حائز اهمیت دیگر، بازهم مربوط به حاکمیت است. در این شرایط ویژه امنیتی و نظامی، لحاظ پروتکل‌های مشخص جنگی جزئی از پدافند غیرعامل محسوب می‌شود و مماشات با جانورانی که در حکم ستون پنجم دشمن، همچنان مشغول گرا دادن، کریدور باز کردن و بسترسازی برای بیگانه هستند، قطعا نسبتی با رافت اسلامی ندارد و عین خطاست. 
4- ایران همدل و متحد، اکنون می‌داند و به یقین دریافته که برای آمریکا و اسرائیل یا تروئیکای اروپایی، چیزی به‌نام ایران مسئله است و نه ایران هسته‌ای؛ باید از دل این بحران بزرگ یک فرصت تاریخی جدید و بزرگ خلق کرد. ایران با پتانسیل به‎شدت غنی فرهنگی، انسانی، جغرافیایی و مستعد در زمینه‌های مختلف زیستی، قاعدتا نسبتی با کلونی و پادگان وحوش مجتمع در یک محدوده جغرافیایی غصبی به‌نام اسرائیل ندارد و اگرچه این جنگ کوتاه مدت نیست، اما چنان‎چه به حذف و خنثی‌سازی این موجودیت پلید و اخراج اجانب از منطقه بینجامد، دستاورد تاریخی‌ است که برای این نسل از ایرانیان در تاریخ ثبت خواهد شد، لذا مردم سلحشور، شریف و عزیز ایران باید بدانند که این جنگ بر ما مجددا تحمیل شده و جمهوری اسلامی تا سرحد توان سعی کرد با ایجاد خاکریزهای مختلف نظامی و دیپلماتیک از آن اجتناب کند اما اکنون که آن‎چه نباید اتفاق افتاده، باید با آن رو به رو شد و امنیت و ثبات و زندگی دوباره را برای آینده ایران و فرزندان ایران، مجددا به دست آورد.