مقاومت ملی۱۲روزه را مستند کنید
محسن اسلام زاده مستندساز جنگ، در گفت و گو با خراسان از وظیفه مستندسازان در زمینه روایت تجاوز دشمن صهیونیست به ایران و چالش های آن می گویدنویسنده: مائده کاشیان
مترجم:

در طول 12 روز تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک ایران، مقاومت نیروهای نظامی در برابر این حملات و پس از توقف جنگ، وقایع مختلفی در کشور رخ داد که هرکدام از این اتفاقات ابعاد آشکار، پنهان و گوناگونی دارند. سوژههای بسیاری وجود دارند که میتوانند دستمایه روایت آثار مستند و داستانی قرار بگیرند و ناگفتهها را برای ثبت در تاریخ ماندگار کنند. سینماگران و مستندسازان میتوانند در ثبت این وقایع نقش مهمی ایفا کنند و حتی مردم عادی نیز که در طول این 12 روز هرکدام به نوعی با جنگ درگیر بودند، میتوانند در جایگاه خود به مستندسازی خسارات و وقایع این 12 روز، کمک مهمی کنند. در ادامه مطلب با محسن اسلامزاده مستندساز باتجربه، درباره چالشها و باید و نبایدهای ساخت آثار مستند و داستانی درباره جنگ 12 روزه گفت و گو کردیم.
هماکنون وظیفه سینمای مستند برای روایت آنچه رخ داده چیست؟
ما روزهای سختی را پشت سر گذاشتیم و روزهای سختی را هم پیش رو داریم. به لطف خدا و مدد نیروهای نظامی، مسئولان و تدبیر رهبری، دشمن کم آورده و خدا را شکر هیچکدام از اهدافی را که ابتدا اعلام کرده بود، به نتیجه نرساند و تودهنی هم خورد. تجربه نشان داده عقبنشینی اینها تاکتیکی است و باز هم هرکاری که بتوانند انجام میدهند، ما باید وظیفه جدیمان یعنی آگاهسازی مردم و جامعه را خیلی جدی دنبال کنیم. از طریق اهداف دشمن میتوانیم بفهمیم وظیفه ما چیست. بعد از مقاومت و حملات جانانه نیروهای نظامی ما، مهمترین چیزی که باعث شکست دشمن شده، این بوده است که آنها به دنبال انشقاق اجتماعی، اختلاف، درگیری اقوام، مذاهب و جناحهای مختلف با یکدیگر بودند. همه میدانند وقتی پای تمامیت ارضی به میان بیاید، همه پای کار هستند و این یکی از دلایل شکست آنها بوده، بنابراین از این پس روی این موضوع کار جدی انجام میدهند. اکنون حفظ انسجام و همبستگی برای کشورمان بسیار مهم است، علاوه بر این باید کارهایی بسازیم که همیاری اجتماعی را بالا ببریم، چون بسیاری خانوادههای شهید داریم، افراد زیادی هستند که شهرشان را ترک کردهاند و شاید با فاصله زمانی بازگردند، افراد زیادی هم هستند که خانهشان تخریب شده. باید با همبستگی و همدلی این پیچ تاریخی مهم را رد کنیم. بزرگترین وظیفه ما تبیین این ماجرا و از همه مهمتر به رخ کشیدن اهداف اسرائیل است، چون چندبار سعی کردند ژست دلسوز مردم ایران را بگیرند که البته نقشههایشان نقش برآب شد و کسی باور نکرد. همانطور که مردم هم متوجه شدند، اصلا بحث این حکومت مطرح نیست، بحث تمامیت ارضی است، اسرائیل و آمریکا به کمتر از تجزیه کشور راضی نیستند. باید این مسائل را از زبان افراد مختلف بشنویم و تبیین کنیم.
درباره آثار داستانی چطور؟
رویکرد محتوایی باید چنین رویکردی باشد، اما انتظارمان بیان هنریتر است. هماکنون مستندسازان بیشتر به فعالان رسانهای تبدیل شدند، چون نیاز کشور بود، همانطور که موشک نیاز این کشور است، رسانه و محصولات رسانهای که باید خیلی سریع تولید شوند هم جز اولویتهای اول بود. ما مستندسازی را کنار گذاشتیم و شروع به ساخت محصولات رسانهای کردیم. مثلا روزی حدود 5 محصول دو دقیقهای، هم برای روایت آنچه داخل کشور میگذرد در خارج از ایران، هم برای پخش از تلویزیون و مخاطب داخلی.
یعنی سینماگران در فیلمهای خود باید به ساختار هنری روایت بپردازند و محتوا یکسان است.
بله محتوا یکی است. سینماگران ثابت کردند، چون محبوبیت اجتماعی دارند، ورود و موضعگیریشان در کمپینهای مختلف هم مردم را دلگرم میکند، هم همبستگی و دشمنشناسی را تبیین میکند.
و اکنون چقدر فضا برای این روایت و انعکاس حقیقت فراهم است؟
فضا از نظر شرایط تولید بسیار سخت است و مجوزها سخت صادر میشود. مثلا اگر من یک راوی خارجی داشتم خیلی بهتر میتوانستم روایت کنم، اما شرایط خیلی دشوار است و نگرانیم مشکلی پیش بیاید. به هرحال فضای جنگ حاکم و فضا امنیتی است، چون بحث نفوذ هم وجود دارد. در کنار اینها اعتماد بعضی مسئولان به رسانه نیز کم است و من معتقدم آنطور که رهبری به رسانه و جنگ رسانه تاکید دارند، بعضی مسئولان چنین اعتقادی ندارند و این موضوع به ما ضربه میزند.
اگر کمی زمان بگذرد موانع برطرف میشوند یا این مشکل به صورت کلی وجود دارد؟
این مشکل وجود دارد و الان بدتر است. شاید اگر کمی جلو برویم شرایط بهتر شود، اما الان نیاز است که بسیاری از مسائل با نگاه هنری ثبت شود. من خودم در کشورها و موقعیتهای مختلفی از جمله جنگ بودهام و فضا کمی بازتر بوده است. اینجا سختگیریها کمی بیشتر است و همانطور که گفتم بعضی افراد متوجه نیستند رسانه قوی که روایت کند نیز به اندازه موشک لازم است.
بهویژه که آثار بعضی اتفاقات و تخریبها به مرور زمان از بین میرود.
بله دقیقا، حتی آن حس و حال از بین میرود. فرض کنید وقتی میانه ماجرایی هستید، از شما درباره احساستان سوال کنند یا مثلا 5 روز بعد! طبیعتا دیگر آن حس و حال وجود ندارد. اگر بخواهیم در آینده به فرزندانمان نشان بدهیم که در این 10 روز چه گذشت، آن ویدئوی نابی که مربوط به لحظه اول اصابت است کجا، اینکه من مثلا 20 روز بعد وقتی شهرداری همه چیز را تمیز کرده به آن منطقه بروم کجا! مسئولان امنیتی باید به این موضوعات هم توجه کنند، چون الان برای کسب مجوز درگیری و کشمکش وجود دارد که خیلی کار را سخت و سنگین کرده، در حال حاضر مهمترین چالش ما کسب مجوز است.
10 صفحه اول
پربازدیدترین اخبار
اخبار برگزیده