ناگهان شعر
نویسنده:
مترجم:
مجموعه شعر سیروس شمیسا با عنوان «تاریخ باغ» منتشر شد.
«سرانجام» عنوان آخرین شعر این مجموعه است که در ادامه می خوانید:
اگر روزهایم سراسر در این ابرهای تباهی گذشت
اگر آن که و آن چه از من ربودند دیگر نبودند
و در خواب و بیداریم سایهها راه رفتند
نه بد نیست
این سالها هم بخواهی نخواهی گذشت
نه دیگر کجا میتوانی بهاندازه شمعدانی
در این یک وجب خاک غربت برویی
در این قطرۀ لحظهها
روزها چون حبابی شکستند
و هر تکهای سوی سالی پرید
هنوز از صداهای پیرار
هنوز از فضاهای مرطوب انجیر بر روی دیوار
هنوز از توالی ایام
هنوز از نوای سفالی
که یکریز تاریخ تاریک یک باغ را
ضربه میکوفت یا نغمه میخواند_
چیزی به اندازه یک فراموشی گیج
ماندهاست
نه بد نیست
سرانجام هرکس ز راهی گذشت
«سرانجام» عنوان آخرین شعر این مجموعه است که در ادامه می خوانید:
اگر روزهایم سراسر در این ابرهای تباهی گذشت
اگر آن که و آن چه از من ربودند دیگر نبودند
و در خواب و بیداریم سایهها راه رفتند
نه بد نیست
این سالها هم بخواهی نخواهی گذشت
نه دیگر کجا میتوانی بهاندازه شمعدانی
در این یک وجب خاک غربت برویی
در این قطرۀ لحظهها
روزها چون حبابی شکستند
و هر تکهای سوی سالی پرید
هنوز از صداهای پیرار
هنوز از فضاهای مرطوب انجیر بر روی دیوار
هنوز از توالی ایام
هنوز از نوای سفالی
که یکریز تاریخ تاریک یک باغ را
ضربه میکوفت یا نغمه میخواند_
چیزی به اندازه یک فراموشی گیج
ماندهاست
نه بد نیست
سرانجام هرکس ز راهی گذشت
10 شماره آخر