هر چه سریع‌تر بروی دیرتر می‌رسی

نویسنده:

مترجم:

تاجری در روستایی مقدار زیادی محصول کشاورزی خرید و می‌خواست آن‌ها را با خودرو به انبار منتقل کند. در راه از پسری پرسید: «تا جاده چقدر راه است؟»  پسر جواب داد: «اگر آرام بروید حدود ۱۰ دقیقه کافی است اما اگر با سرعت بروید نیم ساعت و یا شاید بیشتر». تاجر از این تضاد در جواب پسر ناراحت شد و به او بد و بیراه گفت و به سرعت خودرو را به جلو راند اما ۵ متر بیشتر نرفته ‌بود که چرخ خودرو به سنگی برخورد کرد و با تکان‌خوردن خودرو همه محصولات به زمین ریخت. تاجر وقت زیادی برای جمع‌کردن محصول ریخته‌شده صرف کرد و هنگامی که خسته و کوفته به سمت خودرواش برمی‌گشت یاد حرف‌های پسر افتاد و وقتی منظور او را فهمید بقیه راه را آرام و با احتیاط طی‌کرد.
10 شماره آخر