گزارش خراسان از ویژهبرنامه پویش حمایت از مردم لبنان در صحن قدس حرم مطهر رضوی
گلریزان زائران امام مهربانی ها برای مردم لبنان
نویسنده: هانیه غلامی
مترجم:
امام مهربانی ها پناه است برای همه انسان های آزاده دنیا و محبتش نخ تسبیح دل هایی است که پیوندی ناگسستنی با خاندان اهل بیتِ عترت و طهارت دارند. مردمانی که مشق انسان دوستی و شرافت را در سیره و کلام مولایشان علی بن موسی الرضا (ع) آموخته اند. آنچنان که در روایتی آمده است: «هیچ گاه ندیدیم که حضرت توانایی یاری رسانی به کسی را داشته باشد اما حاجت کسی را ردّ کند.» اکنون مردم ولایتمدار مشهد و زائران دلداده امام رئوف پای کار حمایت از مردمان مظلوم ولی پایدار لبنان ایستاده اند و حضور چشمگیر آنها در «پویش لبنان در پناه امام رئوف» برگ زرین دیگری خواهد بود در قاموس شرافت و انسانیت مردمان حماسه ساز خطه خورشید. به گزارش خراسان رضوی، در گوشه ای از صحن قدس حرم مطهر رضوی دوستداران امام هشتم(ع) محبت قلب هایشان را در سبد اخلاص گذاشتند و در لبیک به فرمان رهبر معظم انقلاب با هر آن چه داشتند برای کمک به مرد لبنان به میدان آمدند. خادمان رضوی اسپند بر آتش ریختند تا چشم بد دور باشد از دلهای روشن ارادتمندان به سلطان خراسان. تصاویر سید مقاومت و فرمانده تاریخ ساز حماس یحیی سنوار در کنار آثاری بود که هنرمندان خراسانی در آن باورهایشان را به تصویر کشیده بودند.
سخاوت هایی از جان دل برای مردم لبنان؛ حتی با دستهای خالی
بانوان و مردان از نسلهای مختلف در صف ایستاده بودند یکی پول نقد می داد و دیگری با کارت پرداخت میکرد. صندوقی بزرگ در قسمت بالای جایگاه قرار داده بودند که داخل آن پر بود از طلا و نقره های اهدایی. انگشترها از انگشتانی که سالها ذکر خدا را گفته بودند دل کنده بودند تا هر قطعه ی شان امید بیافشاند بر جسم خسته و روح استوار مردم مقاوم لبنان. قطعات طلای اهدا شده بسیار متنوع بود. یکی تاج زرین دنیای خود را در راه خدا هدیه داده بود تا تاجی از نور را از پروردگارش هدیه بگیرد. دیگری دستبند و النگوی خود را بخشیده بود تا دستانش از بندهایی که او را اسیر دنیا ساخته آزاد سازد. بعضیها انگشتر هایشان را به بازار خرید یوسفِ انسانیت عرضه کرده بودند. دهه نودی ها هم همگام با پدر و مادر هایشان حضور داشتند. با چند تن از افرادی که برای اهدا کمک هایشان آمده بودند، گفت و گو کردم. قدر مطلق سخنان همه آن ها یک چیز بود. «مردم لبنان عزیز ما هستند و به آنها کمک خواهیم کرد.» از خانمی که سعی میکرد صورتش را با چادر بپوشاند تا من نتوانم چهرهاش را ببینم پرسیدم انگیزه شما از کمک به لبنان چیست؟ گفت: نوعدوستی، انسانیت و مهمتر از همه ما مسلمانیم و قلبمان برای امت اسلامی میتپد به امید روزی که اسرائیل نابود شود». چشمم به خانم میانسالی افتاد. به سمت میز رفت. کارتش را به دست خادم رضوی داد و رمزش را گفت، در پاسخ شنید: «موجودی ندارید». او خجالت کشید، اما تردید ندارم فرشتگان بر دستان سخاوتمندش بوسه زدند. هر لحظه که میگذشت بر جمعیت افزود می شد. افرادی که ظاهر گوناگون داشتند، یکی لباس گران داشت و متمول به نظر میرسید و دیگری چهرهای آفتاب سوخته و دستانی پینه بسته داشت. از خادمی سوال کردم پرداختها چطور بوده است؟ همچنین از او پرسیدم که حضور مجاوران و زائران را چطور دیدید؟ در چشمانش امید درخشید و پاسخ داد: هم مجاوران و هم زائران خیلی زیاد استقبال کردند. صبح زائرانی از هندوستان آمده بودند و مقدار زیادی طلا اهدا کردند. مجاوران و دیگر زائران هم هدیههای ارزشمندی زیادی را اهدا کردند. شایان ذکر است این پویش از 17 آبان ماه آغاز شده و تا امروز (شنبه ۱۹ آبان) در حسینیه شهدا، صحن قدس حرم مطهر رضوی ادامه دارد.
سخاوت هایی از جان دل برای مردم لبنان؛ حتی با دستهای خالی
بانوان و مردان از نسلهای مختلف در صف ایستاده بودند یکی پول نقد می داد و دیگری با کارت پرداخت میکرد. صندوقی بزرگ در قسمت بالای جایگاه قرار داده بودند که داخل آن پر بود از طلا و نقره های اهدایی. انگشترها از انگشتانی که سالها ذکر خدا را گفته بودند دل کنده بودند تا هر قطعه ی شان امید بیافشاند بر جسم خسته و روح استوار مردم مقاوم لبنان. قطعات طلای اهدا شده بسیار متنوع بود. یکی تاج زرین دنیای خود را در راه خدا هدیه داده بود تا تاجی از نور را از پروردگارش هدیه بگیرد. دیگری دستبند و النگوی خود را بخشیده بود تا دستانش از بندهایی که او را اسیر دنیا ساخته آزاد سازد. بعضیها انگشتر هایشان را به بازار خرید یوسفِ انسانیت عرضه کرده بودند. دهه نودی ها هم همگام با پدر و مادر هایشان حضور داشتند. با چند تن از افرادی که برای اهدا کمک هایشان آمده بودند، گفت و گو کردم. قدر مطلق سخنان همه آن ها یک چیز بود. «مردم لبنان عزیز ما هستند و به آنها کمک خواهیم کرد.» از خانمی که سعی میکرد صورتش را با چادر بپوشاند تا من نتوانم چهرهاش را ببینم پرسیدم انگیزه شما از کمک به لبنان چیست؟ گفت: نوعدوستی، انسانیت و مهمتر از همه ما مسلمانیم و قلبمان برای امت اسلامی میتپد به امید روزی که اسرائیل نابود شود». چشمم به خانم میانسالی افتاد. به سمت میز رفت. کارتش را به دست خادم رضوی داد و رمزش را گفت، در پاسخ شنید: «موجودی ندارید». او خجالت کشید، اما تردید ندارم فرشتگان بر دستان سخاوتمندش بوسه زدند. هر لحظه که میگذشت بر جمعیت افزود می شد. افرادی که ظاهر گوناگون داشتند، یکی لباس گران داشت و متمول به نظر میرسید و دیگری چهرهای آفتاب سوخته و دستانی پینه بسته داشت. از خادمی سوال کردم پرداختها چطور بوده است؟ همچنین از او پرسیدم که حضور مجاوران و زائران را چطور دیدید؟ در چشمانش امید درخشید و پاسخ داد: هم مجاوران و هم زائران خیلی زیاد استقبال کردند. صبح زائرانی از هندوستان آمده بودند و مقدار زیادی طلا اهدا کردند. مجاوران و دیگر زائران هم هدیههای ارزشمندی زیادی را اهدا کردند. شایان ذکر است این پویش از 17 آبان ماه آغاز شده و تا امروز (شنبه ۱۹ آبان) در حسینیه شهدا، صحن قدس حرم مطهر رضوی ادامه دارد.
10 شماره آخر