رمزگشایی از پیامک های زهرآلود به عصیان خشم گره خورد

 فیلترشکنی در پرونده جنایت اسیدی !

نویسنده: سید خلیل سجادپور

مترجم:

فیلترشکنی در پرونده جنایت اسیدی در حالی به صدور کیفرخواست از سوی دادسرای عمومی وانقلاب مشهد انجامید که رمزگشایی از پیامک های زهرآلود به عصیان خشم گره خورده بود. 
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، آخرین ماه زمستان گذشته در تقویم روزگار سپری می شد اما افکار مغشوش ،ذهن جوان 34 ساله را به هم ریخته بود. دوباره گوشی تلفن همسرش را بررسی کرد. مشاهده پیامک های زهرآلود ،همه وجودش را به عصیان می کشید.
چندین بار انگشتانش بر روی حروف صفحه کلید نمایشگر گوشی لغزید و پیامک هایی لبریز از خشم و توهین برای طرف مقابل فرستاد و او را تهدید به انتقامی هولناک کرد اما بازهم آرام و قرار نداشت. یک بار راهی فروشگاه جواد شد و با او به مشاجره لفظی پرداخت و برخی از لوازم مغازه را به هم ریخت.
«احمد» مدعی بود پیامک های زننده او را در گوشی همسرش دیده است! ولی این درگیری لفظی با میانجیگری افراد حاضر در فروشگاه محصولات فرهنگی(کافی نت) به پایان رسید. 
بعد از این ماجرا «احمد»به سراغ پدرزنش رفت که به خاطر اعتیاد شدید به مواد مخدر کارتن خواب شده بود و در پاتوق های مصرف مواد پرسه می زد. او بالاخره غلامرضا معروف به «غلام موشی» را پیدا کرد و پرده از ماجرایی تلخ برداشت .او از پیامک های زهرآلودی سخن گفت که بر افکارش نقش بسته بود و به شدت آزارش می داد.طولی نکشیدکه«احمد»نقشه هولناک«اسیدپاشی»را بازگو کرد وبدین ترتیب «غلام موشی» به حمایت از داماد خود،تصمیم وحشتناکی گرفت.
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است همه مقدمات با تهیه ظرف حاوی اسید فراهم شده بود و عقربه های ساعت دقایق اولیه بامداد بیست وششم اسفند را نشان می دادند که «احمد» موتورسیکلت خود را در ابتدای خیابان بهمن4 متوقف کرد. در این هنگام «غلام موشی»(پدرزن کارتن خواب)در حالی از ترک موتورسیکلت پیاده شد که ظرف حدود 2لیتری حاوی اسید را به دست گرفته بود. او که می دانست متصدی فروشگاه خدمات رایانه ای هنوز هم مشغول کار است به آرامی وارد فروشگاه شد و در یک لحظه ظرف حاوی اسید را روی سرو صورت و پیکر«جواد»پاشید و بی درنگ از مغازه بیرون پرید.
«احمد»با موتورسیکلت روشن منتظر پدرزنش ایستاده بود که او در تاریکی شب برترک موتورسیکلت نشست و این گونه از صحنه حادثه گریختند. لحظاتی بعد با فریادهای دلخراش «جواد»اهالی محل و رهگذران به یاری او شتافتند و این جوان 32 ساله را به بیمارستان امام رضا (ع) انتقال دادند اما او در آخرین روز سال 1402 بر اثر عوارض ناشی از اسید جان سپرد.
​​​​​​​بنابرگزارش روزنامه خراسان ، طولی نکشید که تحقیقات میدانی گسترده ای با حضور قاضی ویژه قتل عمد مشهد در پزشکی قانونی و محل وقوع جنایت آغاز شد و ریشه یابی جنایت اسیدی در حالی ادامه یافت که در بررسی دوربین های مداربسته،اسنادی از حضور موتورسواری به نام «احمد-ع»به دست آمد. این جوان پس از ردیابی های اطلاعاتی در منزل مسکونی اش دستگیر شد و در همان بازجویی های اولیه به سوءظن های ناشی از پیامک های زهرآلود اعتراف کرد وبه بیان زوایای پنهان این جنایت هولناک پرداخت. از سوی دیگر فیلترشکن این ماجرای جنایی در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی قرارگرفت و گروهی از افسران ورزیده با راهنمایی ها و دستورهای ویژه قاضی دکتر صادق صفری در جست وجوی «غلام موشی»برآمدند چراکه طبق بررسی های نامحسوس و بازبینی دوربین های مداربسته «احمد»نقش مستقیم در ماجرای اسیدپاشی نداشت واو همه این رویدادها را به پدرزن کارتن خواب خود نسبت می داد.
بالاخره این معمای پیچیده جنایی که بنا به ادعای «احمد-ع»به روابط خیانت بار گره خورده بود،به پاتوق های استعمال موادمخدر رسید و کارآگاهان شب های زیادی را به فضا های سبز یا پاتوق های خلافکاران سر می زدند تا این که گروه تجسس کلانتری خواجه ربیع مشهد نیز به شاخه ای از عملیات رد زنی وارد شدند و با بهره گیری از تجربیات قاضی صفری به رصدهای اطلاعاتی ادامه دادند تا این که دوم تیر سال 1403  بالاخره «غلامرضا-م»معروف به «غلام موشی»اسیر چنگال عدالت شد وگروه عملیاتی افسران تجسس با هدایت مستقیم سرهنگ شجاعی(رئیس کلانتری خواجه ربیع) وی را در یکی از پاتوق های مصرف موادمخدر به دام انداختند. او در بازسازی صحنه جنایت نیز که درحضور قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی وانقلاب مشهد انجام شد به صراحت ماجرای اسیدپاشی را پذیرفت اما ادعا کرد دامادش او را فریب داده است چراکه تصور می کرد درون دبه پلاستیکی «الکل صنعتی» وجود دارد. او که در محل وقوع قتل،صحنه حادثه را تشریح می کرد،ادامه داد: آن روز در حال جمع آوری ضایعات بودم که دامادم نزد من آمد و با نشان دادن پیامک های شرم آور مدعی شد که صاحب کلوپ(سی دی فروشی)همواره دخترت را تهدید می کند که از من طلاق بگیرد و با او ازدواج کند! ولی وقتی دید من خمار هستم مقداری شیشه برایم خرید و سپس 2ظرف پلاستیکی را به دستم داد و مرا با موتورسیکلت به خیابان بهمن4 رساند که من هم ظرف اسید را روی متصدی فروشگاه خالی کردم و ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان ،پس از تکمیل این پرونده جنایی و رمزگشایی از پیامک های زهرآلود با فیلترشکنی در ماجرای جنایت اسیدی،کیفرخواست این پرونده در دادسرای عمومی وانقلاب مشهد صادر شد و به این ترتیب پرونده قتل تکان دهنده در مسیر دادگاه کیفری یک خراسان رضوی قرار گرفت تا محاکمه عاملان جنایت وحشتناک به اتهام ارتکاب قتل عمدی و معاونت در جنایت آغاز شود.
10 شماره آخر