ماجرای سر و صدا در تاریکی!
نویسنده: غلامرضا بنی اسدی
مترجم:
این ماجرای خاموشی از آن مسائلی است که چندوجهی باید دید و خواند و گفت. قطعا اول از همه مسئولان محترم که باید به تبیین شرایط و چرایی این تصمیم تلخ می پرداختند، کم گذاشتند .در این میان، خاموشی شده است میدان برخی معرکه گیران. کلمات سنگ می شود در دهان برخی ها. گروهی اما «ندانسته» می زنند. سنگ هایشان را هم به تامل باید از سر، رد کرد. شاید اگر «بدانند» نه تنها سنگ از دست بیندازند که از سنگ های پرتاب شده هم عذر بخواهند و برای جبران بکوشند. گروهی اما «دانسته» می زنند. چند دسته اند اینان. باز به گونه گونگی شان نمی پردازیم. فقط یک جماعت از اینان را باید بازپرسید که چرا می زنید؟ اگر باید زد، سرِ خودتان به سنگی که در دست دارید، سزاوارتر است. برای سر این دولت باید سنگ ها را ذخیره کنید برای فردا. امروز یقه خودتان را باید به دست بگیرید که چه کرده اید. قطعی برق، اقدامی ناگهانی و خلق الساعه نیست که رودخانه گِل آلود بپندارید و تور بیندازید برای صید ماهی مقصود. تور خودتان را هم فرو می کشد. سال های پیش کجا بودید؟ نمی دانستید با رسم الخط در پیش گرفته به این نقطه می رسیم؟ اگر نمی دانستید، چرا در جایگاهِ دانستگان نشسته بودید. اگر می دانستید چرا یک درصد صدایی که امروز در گلو می اندازید، از دهان تان برنمی خاست؟ مگر در مطالبه حق باید میان دولت ها فرق گذاشت؟ مگر برای کمک به دولت ها برای رفع مشکلات باید این دولت و آن دولت کرد؟ معنای این کار چیست؟ اسم این را چه می توان گذاشت که فلان نماینده محترمی که در ایکس «مجاهده» می کند و می نویسد یک هفته است که همه جا صحبت از خاموشی بی سابقه است و وزیر نیرو انگار نمی شنود و عذر نمی خواهد.... بعد هم از استیضاح سخن به میان می آورد برای باز شدن زبان وزیر. آیا «واقعا» نمی داند دلیل قطع برق چیست؟ اگر نمی داند، همان کامنت های زیر پست خود را بخواند همه چیز دستگیرش خواهد شد. اگر می داند- که به قاعده بیشتر هم باید بداند- این پرسش را باید جواب دهد که با این «ایکس نویسی»ها به دنبال چیست جز تضعیف دولت؟ همان دولتی که از بن دندان باید موفقیت اش را موفقیت همه دانست و در این راه کمک هم کرد؟ آن نماینده محترم دیگر هم انگار در فضای رقابت مانده است که قطعی برق را هم با نگاه طبقاتی پی می گیرد و شمال شهر و جنوب شهر
می کند. به پیامدهای کلمات خود هم فکر
می کنند آیا؟ انصاف را به داوری بخوانیم در همه گفتار و نوشتار و کردارمان. حق را محور قرار دهیم. از این به بعد هم مراقبت کنیم تا دولت چهاردهم، اصلاح مسیر کند و تا می تواند در تقویت زیرساخت ها بکوشد. تا می شود تلاش کند از حجم مشکلات به ویژه در حوزه انرژی کاسته شود. این هم همراهی می خواهد نه معرکه گردانی .
می کند. به پیامدهای کلمات خود هم فکر
می کنند آیا؟ انصاف را به داوری بخوانیم در همه گفتار و نوشتار و کردارمان. حق را محور قرار دهیم. از این به بعد هم مراقبت کنیم تا دولت چهاردهم، اصلاح مسیر کند و تا می تواند در تقویت زیرساخت ها بکوشد. تا می شود تلاش کند از حجم مشکلات به ویژه در حوزه انرژی کاسته شود. این هم همراهی می خواهد نه معرکه گردانی .
10 شماره آخر