در حالی که نیروی زمینی ارتش رژیم صهیونیستی و به‌ویژه تیپ گولانی که نخبه‌ترین تیپ این ارتش است، از زمان آغاز تهاجم زمینی به لبنان و به‌ویژه طی هفته‌های گذشته ضربات دردناکی از مقاومت متحمل شده‌اند، درگیری شدیدی در حومه شهر الخیام میان رزمندگان حزب‌ا... با نیروهای اشغالگر در جریان است. المیادین با اشاره به درگیری‌های شدید اطراف شهر الخیام میان مبارزان مقاومت و نظامیان صهیونیست گزارش داد: درگیری‌ها در حومه شهر شمع همچنان ادامه دارد و گزارش‌هایی که رسانه‌های دشمن درباره ورود نیروهای اشغالگر به این شهر منتشر کرده‌اند، دروغ است. پیشتر روزنامه عبری «معاریو» با اشاره به تلفات سنگین ارتش صهیونیستی در جنوب لبنان گزارش داد: حملات حزب‌ا... علیه تیپ گولانی ارتش اسرائیل موجب شد این تیپ نخبه در تاکتیک‌های خود در جنوب لبنان تجدیدنظر کند.این رسانه عبری افزود: بعد از این که معاون سابق فرمانده تیپ گولانی اعتراف کرد؛ «تلفات این تیپ در جنوب لبنان بزرگ ترین تلفات آن از زمان تاسیس است»، حملات مرگبار حزب‌ا...، تیپ مذکور را وادار کرده است تاکتیک‌های خود را مجدد ارزیابی کند. معاریو تاکید کرد: حملات حزب‌ا... علیه یگان ایگوز و گردان 51 تیپ گولانی، بزرگ ترین خسارت ها را به این تیپ از زمان تاسیس آن وارد کرد. تحولات نشان می‌دهد که اسرائیل در رسیدن به هدف خود در جنگ با لبنان، یعنی بازگرداندن آوارگان اسرائیلی به مناطق شمالی شکست خورده است.ازسوی دیگر، هاآرتص به نقل از یک مقام آمریکایی مدعی شد، دولت بایدن معتقد است که احتمال آتش‌بس در لبنان قبل از پایان دوره ریاست جمهوری او نسبت به آتش‌بس در غزه بیشتر است. با این حال، تجربه یک ساله مذاکرات آتش بس نشان دهنده یک روند ثابت است:
۱. در مرحله اول دشمن فشار آتش زمینی و هوایی خود را تشدید می‌کند.
۲. سپس میان آمریکا، اسرائیل و میانجی‌ها مذاکراتی صورت گرفته و این طرف‌ها بین خودشان به توافق رسیده و البته جوسازی مثبت کاذب را نیز ایجاد می‌کنند، در حالی که یک طرف درگیری، مقاومت بوده و هیچ پیشنهادی با آن ها رد و بدل نمی‌شود.
۳. پیش‌نویس مورد توافق آمریکا و اسرائیل به مقاومت ارائه می شود و مقاومت را در دو راهی قبول یا رد قرار می‌دهند. قبول مساوی با شکست کامل مقاومت است.
۴. راه دوم رد پیشنهاد است که این نیز مساوی با مقصرنمایی مقاومت و ساخت بهانه برای تشدید مجدد است.
۵. درنهایت مجدد آتش دشمن در زمین و هوا برای مرحله بعدی افزایش می‌یابد.
 در این جا معمولاً راهکار مقاومت، جذب فشارها و مقاومت بر اصول خود است، در حالی که به نظر می‌رسد لازم باشد تا سه اقدام تکمیلی برای برهم زدن این سیکل معیوب صورت گیرد:
اول، رژیم صهیونی باید بفهمد که «مذاکره زیر آتش» همیشگی نیست. البته بستن درها همواره مخالفانی دارد. ضمن این که بسیاری، مذاکره را به چشم اهرمی برای مهار توسعه جنایت رژیم می‌بینند‌.
دوم، یکی از راه‌های همیشگی در مذاکرات، ارتقای خواسته‌ها و مطالبات غیرلازم برای کسب مطالبات لازم است. گاه دیده می‌شود که مقاومت، توافق مطلوب خود را به عنوان خواسته ارائه می‌دهد چراکه ارتقای برخی خواسته‌ها راه را برای چانه‌زنی بیشتر باز می‌کند.
سوم، مسئله‌ای که همواره حتی در طرف ایرانی وجود دارد، کسب پیشنهادهایی از طرف مقابل و پاسخ به آن هاست. در حالی که می‌توان این رابطه را معکوس ساخت، مقاومت باید ایده و طرح ایجابی برای آتش‌بس داشته باشد.