صلح، استراحتی است میان دو جنگ
نگاهی به مجموعه کاریکلماتور «از تلنگر تا تفکر» با گردآوری سهراب گلهاشم و آرش سیستانینویسنده: حیدر کاسبی
مترجم:
اگر شعر در ایران با نام حافظ و سعدی گره خورده باشد، داستان با نام جمالزاده و هدایت، کاریکلماتور هم با نام پرویز شاپور گره خورده است.میتوان گفت او یکی از اولین کسانی بود که گونهای جدید از طنز در قالب کاریکلماتور را وارد ادبیات ایران کرد و راه جدیدی را برای نویسندگان طنز باز کرد.در تعریف کاریکلماتور میتوان گفت کاریکلماتور صرفاً طنز نیست، چیزی فراتر از طنز است و میخواهد مخاطبش را به تفکر وادارد.طنزی است که گاه به تلخی می زند و گاه آنقدر عمق پیدا میکند که تشخیص آن از شعر غیرممکن میشود.نویسندگان کاریکلماتور ادعا دارند که کاریکلماتور خون تازهای است در رگهای طنز ایران و برای اثبات این ادعا در سالهای اخیر آثار قابل تأملی خلق کردهاند و به اصطلاح در این امر پایمردی به خرج دادهاند.آنها طرفدار طنز از نوع فاخر آن هستند و از اینکه طنز دربرخی موارد به ابتذال کشیده شده است چندان دل خوشی ندارند.
حلقه مفقوده طنز از زمان عبید زاکانی تا امروز
در بخشی از کتاب «از تلنگر تا تفکر» به این موضوع اشاره میشود که بعد از «موش و گربه» عبید زاکانی (که در زمان خودش شاهکاری بوده است) انگار یک خلأ بزرگ در ادبیات طنز ایجاد میشود تا این که پرویز شاپور با «موش و گربه» خودش نوید راه تازهای را میدهد.
می گویند پرویزشاپور به همه چیز از زاویه طنز مینگریسته است، مثلاً هنگام ورود به مجلسی خداحافظی میکرده و هنگام خروج سلام میکرده است.
از تلنگر تا تفکر
مجموعه «از تلنگر تا تفکر» همان طور که از نامش پیداست، کتابی است که میخواهد فراتر از طنز عمل کند و ذهن مخاطبش را به چالش بکشد.
این کتاب، شامل شش بخش است؛ در بخش اول به رسم کسوت و احترام به زندگی و گزیدهای از کاریکلماتورهای پرویز شاپور میپردازد.
نویسنده با ظرافتی که خاص خودش هست در توصیف شاپور میگوید که او به بینی طنز در حال احتضار، اکسیژن وصل کرده است.
چند نمونه از کاریکلماتورهای شاپور را با هم میخوانیم:
«ستارگان زیباییشان را مدیون بی نظمی شان هستند.»
«خورشید را به سرزمین شبها تبعید نمودم.»
«تمام مردم دنیا به یک زبان سکوت میکنند.»
در بخش دوم کتاب شاهد بخشی از آثار «ابوالقاسم صلح جو» هستیم که اصالتاً شیرازی است و خودش میگوید اگر به تناسخ اعتقاد داشتم حتماً برای آمدن دوباره به این دنیای مجازی، جنینی را انتخاب میکردم که بتوانم در زندگی، پرویز شاپور را تکرار کنم.
اثری از او را با هم میخوانیم:
«به عنوان ارث، عمرش را به باد داد پدرم.»
بخش سوم کتاب مربوط به معرفی آثار «روح ا... کرهانی» است که او هم شیرازی است.
چند نمونه از کاریکلماتورهای کرهانی:
«عنکبوت با تارش دنبال خواننده میگشت.»
«شب از سیاهی دل ما میترسد.»
«کاش درد بی کسی واکسن داشت.»
«حسین ناژفر» کاریکلماتوری است تهرانی که با هم چند نمونه از کارهایش را در کتاب میخوانیم:
«ماهی آزاد اسیر دریا بود.»
«خواب مترسک پر از رویای کلاغهاست.»
در بخش پنجم چند نمونه از کاریکلماتورهای «سهراب گل هاشم» را میخوانیم:
«هنگام بیماری بیشتر از همه، خاطرهها به عیادتم میآیند.»
«شب در کارنامه سیاهش بی نهایت ستاره دارد.»
«وقتی به «گذشته» برمی گردم، از «حال» میروم.»
و بخش آخر کتاب هم اختصاص دارد به گزیدهای از کاریکلماتورهای «آرش سیستانی»:
«پاییز، نمایشگاه نقاشی دایر کرده بود.»
«سایهام سنگین بود، شانههایم را شکست.»
«برق نگاهش خشکم کرد.»
اگر شعر در ایران با نام حافظ و سعدی گره خورده باشد، داستان با نام جمالزاده و هدایت، کاریکلماتور هم با نام پرویز شاپور گره خورده است.میتوان گفت او یکی از اولین کسانی بود که گونهای جدید از طنز در قالب کاریکلماتور را وارد ادبیات ایران کرد و راه جدیدی را برای نویسندگان طنز باز کرد.در تعریف کاریکلماتور میتوان گفت کاریکلماتور صرفاً طنز نیست، چیزی فراتر از طنز است و میخواهد مخاطبش را به تفکر وادارد.طنزی است که گاه به تلخی می زند و گاه آنقدر عمق پیدا میکند که تشخیص آن از شعر غیرممکن میشود.نویسندگان کاریکلماتور ادعا دارند که کاریکلماتور خون تازهای است در رگهای طنز ایران و برای اثبات این ادعا در سالهای اخیر آثار قابل تأملی خلق کردهاند و به اصطلاح در این امر پایمردی به خرج دادهاند.آنها طرفدار طنز از نوع فاخر آن هستند و از اینکه طنز دربرخی موارد به ابتذال کشیده شده است چندان دل خوشی ندارند.
حلقه مفقوده طنز از زمان عبید زاکانی تا امروز
در بخشی از کتاب «از تلنگر تا تفکر» به این موضوع اشاره میشود که بعد از «موش و گربه» عبید زاکانی (که در زمان خودش شاهکاری بوده است) انگار یک خلأ بزرگ در ادبیات طنز ایجاد میشود تا این که پرویز شاپور با «موش و گربه» خودش نوید راه تازهای را میدهد.
می گویند پرویزشاپور به همه چیز از زاویه طنز مینگریسته است، مثلاً هنگام ورود به مجلسی خداحافظی میکرده و هنگام خروج سلام میکرده است.
از تلنگر تا تفکر
مجموعه «از تلنگر تا تفکر» همان طور که از نامش پیداست، کتابی است که میخواهد فراتر از طنز عمل کند و ذهن مخاطبش را به چالش بکشد.
این کتاب، شامل شش بخش است؛ در بخش اول به رسم کسوت و احترام به زندگی و گزیدهای از کاریکلماتورهای پرویز شاپور میپردازد.
نویسنده با ظرافتی که خاص خودش هست در توصیف شاپور میگوید که او به بینی طنز در حال احتضار، اکسیژن وصل کرده است.
چند نمونه از کاریکلماتورهای شاپور را با هم میخوانیم:
«ستارگان زیباییشان را مدیون بی نظمی شان هستند.»
«خورشید را به سرزمین شبها تبعید نمودم.»
«تمام مردم دنیا به یک زبان سکوت میکنند.»
در بخش دوم کتاب شاهد بخشی از آثار «ابوالقاسم صلح جو» هستیم که اصالتاً شیرازی است و خودش میگوید اگر به تناسخ اعتقاد داشتم حتماً برای آمدن دوباره به این دنیای مجازی، جنینی را انتخاب میکردم که بتوانم در زندگی، پرویز شاپور را تکرار کنم.
اثری از او را با هم میخوانیم:
«به عنوان ارث، عمرش را به باد داد پدرم.»
بخش سوم کتاب مربوط به معرفی آثار «روح ا... کرهانی» است که او هم شیرازی است.
چند نمونه از کاریکلماتورهای کرهانی:
«عنکبوت با تارش دنبال خواننده میگشت.»
«شب از سیاهی دل ما میترسد.»
«کاش درد بی کسی واکسن داشت.»
«حسین ناژفر» کاریکلماتوری است تهرانی که با هم چند نمونه از کارهایش را در کتاب میخوانیم:
«ماهی آزاد اسیر دریا بود.»
«خواب مترسک پر از رویای کلاغهاست.»
در بخش پنجم چند نمونه از کاریکلماتورهای «سهراب گل هاشم» را میخوانیم:
«هنگام بیماری بیشتر از همه، خاطرهها به عیادتم میآیند.»
«شب در کارنامه سیاهش بی نهایت ستاره دارد.»
«وقتی به «گذشته» برمی گردم، از «حال» میروم.»
و بخش آخر کتاب هم اختصاص دارد به گزیدهای از کاریکلماتورهای «آرش سیستانی»:
«پاییز، نمایشگاه نقاشی دایر کرده بود.»
«سایهام سنگین بود، شانههایم را شکست.»
«برق نگاهش خشکم کرد.»
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین