یوگسلاوی خاورمیانه!
نویسنده: سیدنیما موسوی
مترجم:
با فروپاشی دولت بشار اسد، محتملترین سناریو تبدیل سوریه به یوگسلاوی خاورمیانه است. نظام کنونی در سوریه مجموعه نچسبی از مخالفان هستند که در طول ۱۵ سال گذشته با وجود داشتن دشمن مشترک(حزب بعث) هر هفته انشعاب و جبهه جدیدی از آنان ساخته و پرداخته شدهاست. حال در وضع دسترسی به قدرت این شکاف ها بیش از پیش عیان خواهد شد، زیرا در صورت سقوط بشار اسد هیچ یک از گروه ها دست بالاتر را در تحولات نخواهند داشت و چه بسا تا سال ها درگیری های خونینی بین کردها، تحریرالشام، ارتش آزاد، بقایای حزب بعث و در سطح پایین تر بین شاخههای درونی این ائتلاف ها شکل بگیرد که ثمره آن متلاشی شدن تمامیت ارضی سوریه است. در آن صورت دیگ پرفشار سوریه پس از ترکیدن محتویات خود را بر روی کشورهای منطقه خواهد ریخت و کشورهای دیگر هم از تحولات آن تاثیر خواهند گرفت.تحریرالشام اگر چه طالبان را الگوی خود می داند ولی جامعه قبیلهای افغانستان و نقش طالبان به عنوان نماد پشتونوالی سیاسی از پایان قرن ۱۹ تاکنون بسیار متفاوت از جامعه چندپاره سوریه است که تلفیق ناهمگون قومیت ها و فرهنگ فرانکوفون است. تنها الگوی وحدت سوریه، ناسیونالیسم مهاجم عربی است که از «سلطان الاطرش» دروزی در دهه ۱۹۲۰ تا «ادیب شیشکلی» کُردتبار در دهه ۱۹۵۰ و حافظ اسد علوی ذیل آن رفتار سیاسی خود را سامان دادند. ناسیونالیسم مهاجم اگر نتواند دشمن بزرگی برای خود تعریف کند دچار تضادهای درونی می شود. تمایل تاریخی سوریه برای اثرگذاری بر تحولات سیاسی لبنان از این منظر قابل بحث است. نقش سوریه و ارتش در حفظ انسجام آن را می توان با نقش ارتش پاکستان در همگون کردن چند اقلیت پنجابی، سندی، بلوچ، پشتون و ... با ساختار نظامی مقایسه کرد.قطعا محتملترین سناریو چنان چه در بالا گفته شد؛ فروپاشی تمامیت ارضی سوریه و بالکانیزه شدن آن بعد از جنگ داخلی خواهد بود. وضعیتی که کمابیش در دوران قیمومیت فرانسه در سوریه وجود داشت و اقوام مختلف همچون دروزیان و علویان پس از ۱۹۲۰ دارای خودمختاری در سرزمین تحت قیمومیت فرانسه بودند.
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین