برخی سقوط بشار اسد را خیانت ارتش به او می دانند و برخی نیز تغییر مناسبات سیاسی و نداشتن عزمی راسخ برای حل مشکلات اساسی سوریه را عامل اصلی سقوط بشار عنوان میکنند
در جست وجوی علت العلل
عراقچی: ناتوانی ارتش سوریه و سرعت تحولات غیر منتظره بودنویسنده: توکلی
مترجم:

در حالی که تازه گفت و گوهای سه جانبه ایران، ترکیه و روسیه در قطر به پایان رسیده بود و هنوز عراقچی دوحه را به مقصد تهران ترک نکرده بود؛ در خبرها آمد که دولت بشار اسد ساقط شد . سرعتِ سریع تحولات در سوریه همه را در بهت عجیبی فرو برد و هیچ کس دلیل اصلی سقوط بشار اسد را نمی دانست. به خاطر همین هم بود که مردم پای گیرنده های تلویزیون نشستند تا بالاخره شاید عباس عراقچی که طی 10 روز گذشته به کشورهای منطقه سفر کرده، پاسخی به این سوال بدهد . عراقچی اما در پاسخ به این که چرا بشار از دمشق گریخت، انگشت اتهام را به سمت ارتش سوریه برد و در این باره گفت: «آنچه غافلگیرکننده بود یکی ناتوانی ارتش سوریه در مقابله با این حرکتی بود که آغاز شد و دوم سرعت تحرکات ... خود آقای بشار اسد هم وقتی بنده و آقای لاریجانی با وی دیدار داشتیم، متعجب و گلایهمند از نحوه ارتش خودش بود و مشخص بود که تحلیل درستی از ارتش سوریه حتی در دولت سوریه هم وجود نداشت، به نظر من ارتش سوریه اسیر میدان روانی شد.»
اقتصاد فلج
این اما تمام ماجرا نیست. به باور تحلیلگران این که حکومت بیش از پنج دهه ای خانواده اسد این گونه از هم پاشید، دلایل مختلف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی داشت. در همین زمینه حسن شمشادی، دبیرکل سابق اتاق مشترک بازرگانی ایران و سوریه در تازه ترین اظهارات خود که در فضای مجازی هم بازتاب زیادی پیدا کرد؛ یکی از عوامل سقوط بشار را مشکلات و چالش های اقتصادی بیان کرد و گفت: «برای یک باک بنزین در سوریه باید ۲۴ ساعت در صف میایستادید. برای خرید یک بسته نان در سوریه باید ساعتها صف بایستید. در ۲۴ ساعت فقط سه ساعت برق در سوریه بود. حقوق کارمندان و نیروهای نظامی سوریه ماهانه ۲۵ دلار بود. در ادلب برق ترکیه ۲۴ ساعت وصل بود، قیمت کالاها با حمایت دولت ترکیه پایین بود و ۵۰۰ دلار درآمد داشتند. مردم سوریه احساس میکنند که وقتی زیر بلیت ادلب و ترکیه بروند وضعشان خوب میشود.» دنیای اقتصاد نیز در گزارشی وضعیت اقتصادی سوریه را زیر ذره بین قرار داد و در تحلیلی اقتصادی نوشت: «سقوط دمشق پس از 15 سال بحران داخلی، نتیجهای بود که ریشه در بحران اقتصادی عمیق سوریه داشت. این کشور از سال 2010 به طور میانگین با رشد اقتصادی منفی 8.2 درصد و تورم سالانه 33.9 درصد مواجه بوده است. بیش از 90 درصد از جمعیت در فقر مطلق زندگی میکنند و ارزش لیر سوریه 99 درصد کاهش یافته است. سیاستهای اقتصادی دولت اسد با تمرکز بر شبکههای وابسته و افزایش کنترل بر منابع کلیدی، باعث گسترش فساد و تشدید مشکلات معیشتی شد. در کنار تحریمها، کاهش حمایت مالی از سوی متحدانی چون ایران، کاهش صادرات نفت و ناکامی در بازسازی اقتصادی، خشم عمومی را برانگیخت. اعتراضات پراکنده که از مناطق جنوبی آغاز شد، به شورشهایی گسترده تبدیل گشت.»
فاصله گرفتن از تهران، پاسخ غلط بشار به بحران سوریه
اما آن طور که برخی اخبار حکایت دارد، بشار اسد برای حل این مسئله، به سمت پاسخ نادرست و غلط حرکت کرده است. نظام سوریه برای حل مشکلات شدید اقتصادی و بازسازی خرابیهای ناشی از جنگ داخلی تصمیم گرفته بود تا به تدریج از ایران فاصله بگیرد و به سمت آمریکا و کشورهای ثروتمند حاشیه
خلیج فارس گرایش پیدا کند. در همین راستا نشریه آمریکایی نیولاینز چند روز قبل و در پاسخ به این سوال که چرا اسد از تهران کمک نمیخواهد؛ از فاصله میان بشار و ایران پرده برداشت و نوشت: «ایرانیها برای ثبت اجارهنامهها با مشکلات بیشتری مواجه شده بودند، اگر نگوییم این کار غیرممکن شده بود. همچنین، گزارش شده بود که یک مدرسه ایرانی تعطیل شده و نیروهای امنیتی سوریه در برخی محلههای دمشق خانه به خانه میرفتند تا از مالکان بپرسند آیا خانه خود را به ایرانیها اجاره دادهاند یا خیر. ساکنان محلههایی که بیش از سایرین، هدف حملات هوایی اسرائیل قرار میگرفتند، از حضور ایرانیها ناراضی بودند، زیرا احساس میکردند این حضور آن ها را نیز به هدف تبدیل کرده است. تحلیلگران معتقدند که تهران از این موضوع آگاه بوده که شکاف امنیتی منجر به ترورها در حملات هوایی اسرائیل به دمشق، احتمالاً از سوی سوریها بوده است. اسد تا چند هفته قبل از خروجش از دمشق، ظاهراً در حال فاصله گرفتن از ارتباطات خود با ایران بود، در حالی که همزمان تلاشهایی برای بازسازی روابط خود در منطقه و بهبود جایگاه بینالمللیاش انجام میداد.» دیگر نشانه فاصله گرفتن اسد آن که بشار اسد برای این که روابطش را با ریاض بهبود ببخشد، حاضر به اخراج سفیر دولت نجاح ملی یمن از سوریه شد. در این میان اما آن طور که در خبرها آمده جریان عربی و غربی که قرار بود از بشار حمایت کند، در روزهای ابتدایی آغاز حرکت تروریستها به سمت استان حلب، وعدههایی در خصوص کمک به نظام اسد داده بودند اما هیچ کدام تا روز هشتم دسامبر محقق نشد. به گزارش رویترز، اماراتیها با میانجیگری میان دمشق و واشنگتن به بشار اسد وعده داده بودند که اگر از ایران و محور مقاومت فاصله بگیرد، تحریمهای سزار در تاریخ بیستم دسامبر دیگر تمدید نمیشود و دمشق میتواند با آزادی کامل میزبان «دلارهای نفتی» و پروژههای اقتصادی باشد. این وعده توخالی نه تنها محقق نشد، بلکه سرابی بود که در نهایت منجر به سقوط «آقای دکتر» شد!
10 صفحه آخر
پربازدیدترین اخبار