نماینده محترم و ویژه رئیس جمهور در اقتصاد دریامحور! در دنیای امروز، توسعه و امنیت دو امر جدا از هم نیست
فهم واپسگرای عبدالعلی زاده
نویسنده: مصطفی غنی زاده
مترجم:
آقای عبدالعلیزاده در اظهاراتی که احتمالا مربوط به دنیای دوران جوانی ایشان است، گفتهاند «شرط اصلی و اول توسعه دریامحور تعامل سازنده با جهان است» و بعد به سیاستهای اساسی نظام و کشور حمله کردهاند و فرمودهاند «اینکه صبح بلند شویم و دلمان بلرزد کی میخواهد از کی انتقام بگیرد باید جمع شود». باید تاسف خورد که در سالهای حساس پایانی دهه 2020، چنین مسئولانی بر یکی از مهمترین گلوگاههای توسعهای کشور ش و نگرشی مربوط به دهه هفتاد میلادی را درباره «توسعه»، «تعامل با جهان»، «سیاست خارجی» و «دریامحوری» دارند. ایشان به عنوان نماینده ویژه رئیس جمهور در اقتصاد دریامحور، وظیفه دارند تا یکی از بزرگترین ظرفیتهای کشور را فعال نمایند؛ اما هنوز تصور میکنند که در دنیای امروز، توسعه و امنیت دو امر جدا از هم است. عجیب اینکه به وضعیت کشورها و دولتهای درحال توسعه در همین منطقه خودمان هیچ توجهی ندارند که چگونه برای ایجاد یک ترکیب معقول از این دو امر بههم پیوسته، در جنگی فرسایشی و دشوار قرار گرفتهاند.
ایشان به ما نمیگویند که منظورشان از دنیا دقیقا کجاست؟ دنیایی که در آمریکا خلاصه شده؟ همان آمریکایی که در تنگه مالاگا نشسته و هر چند وقت یکبار برای فشار بر چین و ایران، نفتکش ایرانی توقیف میکند؟ دربرابر چنین موجودیت بیضابطهای، چگونه باید عمل و تعامل داشت؟ منظور ایشان از «با صلح و آرامش میشود کشور را ساخت» دقیقا چه معنایی پیدا میکند درحالیکه ایران و رژیم صهیونیستی در 2023 حداقل شش دور درگیری مستقیم دریایی برای کشتیهای تجاری داشتند و در نهایت با زور پهپادهای ایرانی بود که طرف مقابل کوتاه آمد؟ در چنین دنیایی که یکی نفتکش توقیف میکند و دیگری به کشتی تجاری حمله موشکی میکند، چطور باید «صلح و آرامش» را حفظ کرد تا ایشان و دوستانشان کشور را بسازند؟
پاسخ واقعی و روی زمین یا شاید روی دریا از مفهوم مهم و اساسی «بازدارندگی» میگذرد. آنچه ما را از دالان تاریک وحشیگری دولتهای مذکور نجات خواهد داد، ایجاد یک معادله واقعی بازدارندگی است که طرفهای مقابل را از هرگونه تخطی پس میزند. این مفهوم، اساس ایجاد امنیت در منطقه پرآشوب ماست و رژیم صهیونیستی 15 ماه است که برای ایجاد دوباره آن در حال جنگ با هفت جبهه و خرجکرد بیش از 130 میلیارد دلار است. یعنی موضوع تا این حد اساسی و حیاتی است و اتفاقا حالا که این معادله درباره ما کمی بههم خورده، دشمن جرئت سخن گفتن از حمله به ایران را به دست آورده است.
آنچه آقای عبدالعلیزاده با کنایه و کمی تمسخر از «انتقام گرفتن» بعد از خواب شبانه خود میگویند، مستقیما برای ایجاد همین معادله بازدارندگی اتفاق میافتد. البته که مسئله برای مسئولان عالی کشور همانند ایشان نیست که انتقام را برای دلخوش کردن و آرام کردن اذهان طلب کند. بلکه انتقام را برای ایجاد مجدد موازنه و به تبع آن، ایجاد امنیت کشور میخواهد. درواقع اگر انتقامی گرفته شده و گرفته خواهد شد، بیشتر برای جلوگیری از جرئت دشمن در جهت ایجاد جنگ بزرگتر بوده. احتمالا رئیس ستاد آقای پزشکیان میدانند که جنگ تا چه میزان میتواند درمقابل ایده ایشان برای ساختن کشور باشد.
دنیا فقط کشورهای غرب سوئیس نیست
اما علاوه براین فهم واپسمانده جناب عبدالعلیزاده درباره امنیت، توسعه و بازدارندگی، باید درباره فهم سطحی ایشان از مسئله توسعه دریامحور و ملزوم آن یعنی «تعامل با دنیا» هم سخن بگوییم. ایشان مانند بخش بزرگی از دوستان اصلاحطلب، تصور میکنند که دنیا یعنی آن کشورهایی که در غرب سوئیس قرار گرفتهاند و ما هستیم که با اشتباهات خود از این دنیا بریده و تعامل با آنها را کنار گذاشتهایم. حال اینکه در متنهای متعددی توضیح دادهایم که مسئله دنیای امروز، درگیری بزرگتر چین و آمریکاست و ما به عنوان کشوری با ژئوپولیتیک بسیار خاص، ناخواسته بخشی از این درگیری شدهایم. در وضعیت فعلی، اساسا امکان توسعه دریامحور، با تعامل یا هر امتیاز دیگری در فضای غربی برای ایران مهیا نیست یا در بهترین حالت بسیار محدود است.
آقای عبدالعلیزاده احتمالا به علت عدم اطلاع از وضعیت کریدوری جنوب خلیجفارس که آمریکا و غرب برای آن هزینهها کردهاند، تصور میکنند که با تعامل میتوانند توسعهای در داخل سواحل ایران را از طریق همان کشورهای غربی ایجاد کنند. حال اینکه مسیر مذکور شکل گرفته و برای آن میلیاردها دلار خرج شده و اتفاقا امر امنیتی آن هم با تمام توان پیگیری میشود. راه ایران در وضعیت کنونی اتفاقا از مسیر دیگری آغاز میشود اما در ادامه حتما میتواند با گزینههای بسیار بهبودیافته از طرف غربیان، ادامه یابد. این مسیر در شرایط کنونی قطعا در شرق است. فعلا خواسته غرب به ویژه آمریکا درباره سواحل ایران و مسیرهای آن، سلبی است و گزینه ایجابیشان همان قراداد بهدرد نخور هند در چابهار برای سرگرم کردن کشور است.
توضیحات هرکدام از این موارد به همراه شواهد متقن آن بسیار مطول است که قبلا بارها نگارش و توضیح داده شده است. با این همه باید امید داشت که آقای پزشکیان نسبت به حضور چنین اشخاصی در دولت خودشان به شکل جدی صرف نظر نمایند و افرادی جوانتر و آشناتر به دنیای امروز را به عنوان کارشناس در دولت بگمارند.
ایشان به ما نمیگویند که منظورشان از دنیا دقیقا کجاست؟ دنیایی که در آمریکا خلاصه شده؟ همان آمریکایی که در تنگه مالاگا نشسته و هر چند وقت یکبار برای فشار بر چین و ایران، نفتکش ایرانی توقیف میکند؟ دربرابر چنین موجودیت بیضابطهای، چگونه باید عمل و تعامل داشت؟ منظور ایشان از «با صلح و آرامش میشود کشور را ساخت» دقیقا چه معنایی پیدا میکند درحالیکه ایران و رژیم صهیونیستی در 2023 حداقل شش دور درگیری مستقیم دریایی برای کشتیهای تجاری داشتند و در نهایت با زور پهپادهای ایرانی بود که طرف مقابل کوتاه آمد؟ در چنین دنیایی که یکی نفتکش توقیف میکند و دیگری به کشتی تجاری حمله موشکی میکند، چطور باید «صلح و آرامش» را حفظ کرد تا ایشان و دوستانشان کشور را بسازند؟
پاسخ واقعی و روی زمین یا شاید روی دریا از مفهوم مهم و اساسی «بازدارندگی» میگذرد. آنچه ما را از دالان تاریک وحشیگری دولتهای مذکور نجات خواهد داد، ایجاد یک معادله واقعی بازدارندگی است که طرفهای مقابل را از هرگونه تخطی پس میزند. این مفهوم، اساس ایجاد امنیت در منطقه پرآشوب ماست و رژیم صهیونیستی 15 ماه است که برای ایجاد دوباره آن در حال جنگ با هفت جبهه و خرجکرد بیش از 130 میلیارد دلار است. یعنی موضوع تا این حد اساسی و حیاتی است و اتفاقا حالا که این معادله درباره ما کمی بههم خورده، دشمن جرئت سخن گفتن از حمله به ایران را به دست آورده است.
آنچه آقای عبدالعلیزاده با کنایه و کمی تمسخر از «انتقام گرفتن» بعد از خواب شبانه خود میگویند، مستقیما برای ایجاد همین معادله بازدارندگی اتفاق میافتد. البته که مسئله برای مسئولان عالی کشور همانند ایشان نیست که انتقام را برای دلخوش کردن و آرام کردن اذهان طلب کند. بلکه انتقام را برای ایجاد مجدد موازنه و به تبع آن، ایجاد امنیت کشور میخواهد. درواقع اگر انتقامی گرفته شده و گرفته خواهد شد، بیشتر برای جلوگیری از جرئت دشمن در جهت ایجاد جنگ بزرگتر بوده. احتمالا رئیس ستاد آقای پزشکیان میدانند که جنگ تا چه میزان میتواند درمقابل ایده ایشان برای ساختن کشور باشد.
دنیا فقط کشورهای غرب سوئیس نیست
اما علاوه براین فهم واپسمانده جناب عبدالعلیزاده درباره امنیت، توسعه و بازدارندگی، باید درباره فهم سطحی ایشان از مسئله توسعه دریامحور و ملزوم آن یعنی «تعامل با دنیا» هم سخن بگوییم. ایشان مانند بخش بزرگی از دوستان اصلاحطلب، تصور میکنند که دنیا یعنی آن کشورهایی که در غرب سوئیس قرار گرفتهاند و ما هستیم که با اشتباهات خود از این دنیا بریده و تعامل با آنها را کنار گذاشتهایم. حال اینکه در متنهای متعددی توضیح دادهایم که مسئله دنیای امروز، درگیری بزرگتر چین و آمریکاست و ما به عنوان کشوری با ژئوپولیتیک بسیار خاص، ناخواسته بخشی از این درگیری شدهایم. در وضعیت فعلی، اساسا امکان توسعه دریامحور، با تعامل یا هر امتیاز دیگری در فضای غربی برای ایران مهیا نیست یا در بهترین حالت بسیار محدود است.
آقای عبدالعلیزاده احتمالا به علت عدم اطلاع از وضعیت کریدوری جنوب خلیجفارس که آمریکا و غرب برای آن هزینهها کردهاند، تصور میکنند که با تعامل میتوانند توسعهای در داخل سواحل ایران را از طریق همان کشورهای غربی ایجاد کنند. حال اینکه مسیر مذکور شکل گرفته و برای آن میلیاردها دلار خرج شده و اتفاقا امر امنیتی آن هم با تمام توان پیگیری میشود. راه ایران در وضعیت کنونی اتفاقا از مسیر دیگری آغاز میشود اما در ادامه حتما میتواند با گزینههای بسیار بهبودیافته از طرف غربیان، ادامه یابد. این مسیر در شرایط کنونی قطعا در شرق است. فعلا خواسته غرب به ویژه آمریکا درباره سواحل ایران و مسیرهای آن، سلبی است و گزینه ایجابیشان همان قراداد بهدرد نخور هند در چابهار برای سرگرم کردن کشور است.
توضیحات هرکدام از این موارد به همراه شواهد متقن آن بسیار مطول است که قبلا بارها نگارش و توضیح داده شده است. با این همه باید امید داشت که آقای پزشکیان نسبت به حضور چنین اشخاصی در دولت خودشان به شکل جدی صرف نظر نمایند و افرادی جوانتر و آشناتر به دنیای امروز را به عنوان کارشناس در دولت بگمارند.
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین