احیاگر درختان خشکیده شهر
تصاویر زیباسازی مناظر شهری با استفاده از هنر پیکرهتراشی به همت هنرمندان بر روی ۲۰ درخت تنومند و بیجان مشهد در فضایمجازی پربازدید شد؛ با یکی از این هنرمندان درباره چالشهای پیکرهتراشی، واکنش مردم و ... گفتوگو کردیمنویسنده: سارا عباسنژاد | خبرنگار
مترجم:
200 سالی از عمرش میگذشت. درست سمت چپ ورودی باغ ملی در محله جنت جاخوش کرده بود. چند سالی هم با تنه نسبتا ضخیمش خشکیده و به نظر میرسد امروز و فرداست از ریشه و خاک درآمده و به باد فراموشی سپرده شود. احتمالا روزی در سایه سارش، عابرهای پیاده زیادی دقایقی را سپری کردهاند اما الان چند سالی میشود از نیم تنه بالا، سر زده شده و نیم تنه پایینش خشک و بیرمق افتاده است. سال 99 که مسیر هر روزهام از مسیر باغ ملی به ساختمان صبا بود، میدیدمش. الان که بیش از سه سال از آن روزها میگذرد، بر حسب اتفاق و برای انجام یک کار اداری، دوباره گذرم به همان محله جنت و خیابان امامخمینی(ارگ سابق) افتاد. از دور نگاهم به مردمی که بیشتر خانم بودند، جلب شد که در حال سلفی گرفتن با این درخت قدیمی بودند! تعجب کردم. چرا باید مردم با یک درخت خسته و خشک عکس بگیرند؟ جلوتر رفتم و چشمانم را تیزتر کردم. صدایی مرا به خود آورد؛ «ببخشید میشه یه عکس از ما هم بگیرید؟» سرم را به سمت صاحب صدا چرخاندم و بی مکث گفتم: بله حتما. حدسم درست بود. دیگر خبری از نیم تنه درخت خشکیده و بالا سر زده نبود و جای درخت را دارکوب منقار بلندی گرفته بود که سوژه عکاسی مردم شده است. در همین حال بودم که از میان همهمهها و بوق خودروها و ... صدای اره برقی پر سر و صدایی که به جان درختی دیگری افتاده بود، توجهم را جلب کرد. عجب روزی شد! دقایقی گذشت و خود را مقابل درخت، اره برقی، جوان لباس کارپوشیده با عینک گاگل به چشم دیدم. بله، فقط او میتوانست به تمام سوالات من درباره این درختهای خشکیده و تبدیلشان به یک اثر هنری چشمنواز پاسخ دهد. در پرونده امروز زندگیسلام به سراغ «ایمان آرینپور» رفتیم تا ضمن معرفی خود درباره هنر پیکرهتراشی، مدت زمان انجام، هزینهها و چالشهایش و معروفترین پروژههای پیکرهتراشی که در سطح شهر انجام داده، برایمان بگوید. با ما همراه باشید.
تصادف، مسیر زندگی ام را تغییر داد
«من ایمان آرینپور، متولد 1379 هستم و تحصیلاتم را تا مقطع دیپلم و پیش دانشگاهی در رشته تجربی مدرسه سمپاد گذراندم». او با این مقدمه درباره این که آیا از نوجوانی به این هنر علاقه مند بوده یا نه، میگوید: «در دوره نوجوانی علاقه زیادی به فوتسال داشتم به طوریکه در ۱۳ سالگی در این رشته مقام المپیاد ورزشی دانشآموزی را کسب کردم». این هنرمند در پاسخ به اینکه چهطور شد به هنر پیکرهتراشی علاقه مند شده و به استعداد خود در این زمینه پی برده، میگوید: «درست بعد از یک تصادف سخت، مسیر زندگی من عوض شد و از مقطع کارشناسی وارد دنیای هنر شدم و در دانشگاه دولتی بجنورد در رشته صنایع دستی تحصیل کردم. از سال ۹۷ که وارد دنیای هنر شدم از همان ابتدا به استعدادم نسبت به این رشته و این دنیای متفاوت پی بردم و تمام تلاشم را تا به الان برای پیشرفت در این رشته به کار بردهام. الان هم که ثمره تلاشها و نتایج آن را در سطح شهر میبینم، حس بسیار خوبی دارم.»
از سال 98 وارد دنیای چوب شدم
«ایمان» از سال 97 وارد دنیای هنر شده اما از او میپرسم از چه سالی بهطور حرفهای وارد این هنر یعنی پیکرهتراشی شده که میگوید: «در سال ۹۸ با دنیای چوب و صنعت آن آشنا شدم. در واقع پی بردم چطور میشود به چوبهای بی جان در دنیای هنر جان داد و انواع هنرها مثل گرهچینی چوب، معرق چوب، کندهکاری و خراطی چوب را آموختم. بعد از یادگیری آنها، تصمیم گرفتم که خودم به صورت اجرایی دست به کار شوم و آنها را انجام دهم. میخواستم به صورت عملیاتی وارد این حرفه شوم و استعدادم را بروز دهم.»
اولین اثر هنریام در کاشمر رونمایی شد
از او در مورد تعداد پروژه پیکرتراشی درختان خشکیده در مشهد سوال میکنم که این روزها بیشتر از قبل در سطح شهر میبینیم که میگوید: «زیباسازی مناظر شهری با استفاده از هنر پیکرهتراشی، یکی از آروزهای من بوده که از زمان یادگیری این هنر، به دنبال آن بودم. میخواستم با استفاده از هنرم، حس خوبی به مردم بدهم تا در زمان عبور و مرور در سطح شهر، یک احساس متفاوت و آرامش بیشتری را وسط روزمرگیهایشان تجربه کنند. تا حالا در سطح شهر مشهد، ۸ پروژه پیکرتراشی درختان خشکیده را کار کردم. البته باید به این نکته هم اشاره کنم که برای اولین بار در شهرستان کاشمر، این هنر را به انظار عمومی رساندم و اولین اثر هنریام در آنجاست.»
طرح درخت جنب دانشگاه فردوسی را بیشتر دوست دارم
میدانستم که طرح کتاب و پرنده در مجاورت دانشگاه فردوسی مشهد با توجه به تردد روزانه دانشجویان و قشر تحصیلکرده از آن جا، جزو آثار مورد توجه و پربازدید اوست. با این حال، از او پرسیدم از میان تمام طرحهای شهری که اجرا کرده و در کارنامهاش دارد، کدام طرح را بیشتر دوست داشته و چند روز زمان گذاشته تا آن طرح تکمیل و رونمایی شود که میگوید: «درختی که در حاشیه بولوار کلانتری و جنب دانشگاه فردوسی مشهد پیکرهتراشی کردم، یکی از بهترین آثار پیکرهتراشی روی درخت در کشور است. درباره مدت زمانی که برای اجرا و تکمیل آن وقت گذاشتم، باید بگویم که برای هر درخت به طور معمول 20 روز زمان صرف شده است اما برای درخت حاشیه بولوار کلانتری و جنب دانشگاه فردوسی مشهد یک ماه زمان گذاشتم.»
امکان جبران خطا در پیکرهتراشی وجود ندارد
از ابتدای این گفتوگو، بیصبرانه منتظر این سوال بودم تا کنجکاوانه بپرسم از وقتی ایده طراحی یک درخت خشیکده به ذهنتان میرسد تا مرحله اجرا و رونمایی از آن، چه مراحلی را طی کردید که میگوید: «مرحله اول انتخاب ایده و طراحی المان مورد نظر برای اجراست. یعنی ابتدا باید با توجه به مکانی که درخت خشکیده قرار گرفته، سن آن، فرهنگ مردم آن منطقه و ... باید به یک ایده برسم که میخواهم آن درخت را تبدیل به چه چیزی کنم. سپس با بررسی اندازه تنه درخت و بر اساس اندازه درخت، طرح را کوچک یا بزرگ میکنیم. در مرحله انجام کار هم اول پوسته خشکیده درخت را که ارزشی ندارد، کنده و با اره برقی برشهای کلی زده میشود. در ادامه، کمکم با دستگاههای مختلفی مثل اوورفرز و فرز و مقار و چکش به جان درخت میفتیم تا شکل مجسمه از دل درخت دربیاید. ما به گرد کردن برشهای تیزی که با اره برقی ایجاد میشود، پخ کردن میگوییم که دقت و حوصله میطلبد تا کار نهایی تمیز دربیاید. از نکات مهم اجرا این است که در حین کار، باید تمام دقت و ظرافت را به کار بگیریم تا هیچ اشتباهی صورت نگیرد چون امکان جبران اشتباه و خطا در این کار وجود ندارد. این مسئله یکی از چالشهای این هنر است و استرس در زمان اجرا را بالا میبرد.»
برای هر درخت حدود 100 میلیونتومان دریافت کردیم
این هنرمند که سالهاست در هنر پیکرهتراشی مشغول به کار است، با اشاره به اینکه از سازمان فضایسبز شهرداری مشهد برای اجرای هر درخت مبلغ حدود 70 - 100 میلیون تومان دریافت میکنند، میگوید: «در ابتدا ارائه طرح اولیه و اجرای آثار باغ ملی و حاشیه کلانتری یعنی جنب دانشگاه فردوسی با خود ما بود و ما با بررسی نکاتی که خدمتتان گفته بودم، به ایده نهایی برای اجرا میرسیدیم. اما از درخت چهارم به بعد، طرح و عکس را خود سازمان فضایسبز ارائه و فقط اجرای آن با ما بود».
دوست دارم مانع بریدن درخت شوم
«ایمان آرینپور» منبع و ایدهپرداز اصلیش را از دل طبیعت جسته و در مورد آرزوهایش برای آینده فعالیتش در این حوزه هنری میگوید: «امیدوارم بتوانم این هنر را به افراد علاقه مند بیاموزم تا نسل به نسل دست به دست شود. همچنین هدف اصلیام این است که با فعالیت در این هنر، مانع از قطع شدن درخت شویم و از دل آن تنه خشکیده، پیکر و تندیس چشمنواز و جذاب خارج کنیم تا مورد توجه مردم قرار بگیرد.»
در رشته هنرتدریس میکنم
از او درباره این که به جز پیکرهتراشی کار دیگری را دنبال میکند یا نه، پرسیدم که میگوید: «بله، من با توجه به تحصیلاتم، در رشته هنر در درس کار و فناوری تدریس میکنم. همچنین یک کارگاه نجاری کوچک هم دارم که امیدوارم با همکاری سازمان میراث فرهنگی بتوانم ابزار کارگاهم را تکمیل کنم. در آن جا هم علاوه بر خلق آثار هنری، میتوانم برای آموزش به علاقهمندان این حرفه و هنر، وقت بگذارم و تجربیاتم را در اختیار دیگران قرار دهم.»
همچنان منتظر وامی از سوی میراث فرهنگی هستم!
از او درباره یکی از مهم ترین دغدغههای اصلیاش میپرسم که تبدیل به چالشی در مسیر هنریاش شده که اینطور پاسخ میدهد: «حمایت سازمان های مختلف از این هنر، مهم ترین دغدغه این روزهای من است.» او با گلایه از سازمان میراث فرهنگی به یکی از خواستههای مهم کاریاش اشاره میکند و ادامه میدهد: «میراث فرهنگی مدت زیادی است که قرار بوده وامی را برای تکمیل ابزار هنریام اختصاص دهد که متاسفانه تاکنون انجام نشده است. تا هنرمندی مثل من ابزار کاریاش تکمیل نباشد، چگونه میتواند پیشرفت کند و هنرش را نمایان سازد؟ امیدوارم هرچه زودتر با اختصاص و پرداخت این وام موافقت شود تا بتوانم ایدههایی را که در ذهنم هست اجرایی کنم.»
سینی چای یک شهروند، خستگی را از تنم بیرون برد
او در پایان به یک خاطره به یاد ماندنی و جالب از روزهایی که سخت مشغول پیکرهتراشی یک درخت در سطح شهر بوده و تلاشهایش مورد استقبال و همراهی مردم قرار گرفته، اشاره میکند و آن را اینطوربرایمان بازگو میکند: «ایام خوشی را در این مدت دو سال که مشغول پیکرهتراشی درختهای خشکیده در سطح شهر بودم، تجربه کردم. یکی از بهترین خاطراتم این بود که به خاطر شرایط کاری، ساعتها در محل عمومی و وسط رفتوآمدهای مردم مشغول به کار بودم. روزی یک خانم محترم، یک سینی چای را برایمان آورد که آن روز واقعا سختی کار امانمان را بریده بود. با همان لطف کوچک و ساده و بیریای آن شهروند، گرههای ذهنی من باز شد و با توان بسیار بیشتری کار را پیش بردم. واقعا خستگی از تنم بیرون رفت. وقتی آن توجه را دیدم، حس خیلی خوبی دریافت کردم. البته به دلیل جدید بودن این هنر، بارها در سطح شهر از استقبال قابل توجهی از سمت مردم بهره بردیم و واقعا حس و حال خوبی برایمان ایجاد شد. این که کاملا بین مردم بودیم و کار کاملا در بین مردم انجام شد، باعث شده بود بین ما و مردم حس دلگرم کنندهای شکل بگیرد. بودند مردمی که ساعتها کنار ما مینشستند و از تماشای این کار لذت میبردند. در فضایمجازی هم که تصاویر این درختها پربازدید شد، نقد و نظرهای محترمانه و پیشنهادهای بسیاری دریافت کردم. بیشتر چیزی که من در کامنتها دیدم، دلگرمکننده و ابراز خوشحالی بابت این اتفاقات بود. در پایان میخواستم از استادم آقای «باغچقی» کمال تشکر را داشته باشم که چیزهای زیادی از ایشان یاد گرفتم.»
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین