یک تریلر اطلاعاتی و کمی عملیاتی

بررسی نقاط قوت و ضعف درام تاریخی «بازی خونی» با بازی ارسطو خوش‌رزم، کیسان دیباج و سارا حاتمی که دیروز در جشنواره فجر رونمایی شد

نویسنده:

مترجم:

​​​​​​​
حسین میرزامحمدی که در جشنواره سال گذشته با فیلم «کت چرمی» حضور داشت، در جشنواره چهل و سوم ژانر عوض کرده و به استقبال چالش تازه‌ای در تاریخ معاصر ایران و برهه حساس سال‌های ابتدایی انقلاب اسلامی رفته است. «بازی خونی» روایتی از وقایع خونین شورش سربداران است و یکی از وقایع مغفول مانده در آن سال‌های پرحادثه را مورد توجه قرار می‌دهد، اما وجه تمایز آن را نه در موضوع تاریخی‌اش، بلکه در شیوه اجرای آن باید جست.
زیاده‌روی در جاسوس بازی قصه
فیلم نامه این اثر از ایراد بیش از حد اطلاعاتی و جاسوسی بودن رنج می‌برد و به همین خاطر است که نمی‌تواند چندان برای مخاطب عام جذاب باشد. تردیدهایی که برای یافتن جاسوس در فیلم‎نامه گنجانده شده، اگرچه ضرباهنگ اثر را بالا نگه می‌دارد و اجازه فروکش کردن حس کنجکاوی مخاطب را نمی‌دهد؛ اما در یک شمای کلی، بیش از حد درگیر رفت و برگشت‌های جاسوسی و اطلاعاتی شده است. علاوه بر این، «بازی خونی» به شدت از فقر بازیگر رنج می‌برد. در حالی که احتمال می‌رفت یک بازی شاخص از ارسطو خوش‌رزم، برنده سیمرغ بلورین در سال گذشته برای ایفای نقش در «صبح اعدام» را شاهد باشیم، بهترین اجرای بازیگران فیلم به پیام احمدی‌نیا در نقش «خلیل» اختصاص دارد. از خوش اقبالی فیلم‎ساز است که فیلم‎نامه‌اش عملا نقش اول ندارد و وزن درام آن به شکل متوازنی بین سه شخصیت توزیع شده است. اگر اجراهای شاخص‌تری در «بازی خونی» وجود داشت، احتمالا این موضوع به نقطه ضعف اثر تبدیل می‎شد، اما با توجه به فقدان یک ستاره متبحر در تیم هنرپیشه‌ها، به نفع کار تمام شده است.
روایت بصری؛ برگ برنده فیلم
«بازی خونی» در شمایل کلی خودش در دسته‌بندی ژانری همان محتوای مستند و پرداخت دراماتیک قرار می‌گیرد که در فضای کلی سینمای ایران با آثار اولیه و به یادماندنی   محمد حسین مهدویان پررنگ شد. دوربین میرزامحمدی اما، شکلی کاملا متفاوت از دوربین مهدویان دارد. فیلم‎ساز جوان این اثر، با استفاده از پلان‌های بلند و دوربینی که با حرکت‌های گهواره‌ای و روانش مخاطب را سر ذوق می‎آورد، یک نوآوری جذاب را در این ژانر رقم زده است. در این مسیر، نمی‌توان از کیفیت نورپردازی، همخوانی طراحی صحنه با فضا و البته فیلم‎برداری چیره دستانه علیرضا زرین‌دست غافل شد. به طور مشخص، کارگردان در مهم‌ترین سکانس فیلم خود از یک ترفند بصری بسیار ویژه رونمایی می‌کند که مانع از سقوط بصری اثر به ورطه شعارزدگی و فیلم‌های کلیشه‌ای حوزه دفاع مقدس می‌شود. این انتخاب، در پانزده دقیقه پایانی «بازی خونی» که عملیات آغاز شده و کار بالا می‌گیرد، بیشتر نمود پیدا می‌کند؛ به نحوی که می‌تواند در ذهن بیننده، حتی بیشتر از قصه باقی بماند.
۱۰ شماره آخر