ردپای داستان نویسی مدرن در منظومه «هفت پیکر»
گفتوگو با حسین عباسزاده، داستاننویس و منتقد ادبی درباره ظرفیتهای آثار کهن ادب فارسی از جمله منظومه حکیم نظامی برای ارتقای داستاننویسی مدرن امروز انجام دادیمنویسنده: محمد بهبودی نیا
مترجم:
کتاب «هفت پیکر» اثر جاودانه نظامی گنجوی،شاعر نام آشنای ادب فارسی است. «هفتپیکر» یا «بهرامنامه» یا «هفتگنبد»، چهارمین منظومه نظامی از نظر ترتیب زمانی و یکی از دو شاهکار او (همراه با خسرو و شیرین) از لحاظ کیفیت است. نظامی هفتپیکر را تقریباً در سال ۵۹۳ قمری به پایان رساند. نهتنها یکی از شاهکارهای ادبیات فارسی، بلکه منبعی ارزشمند برای آموزش داستاننویسی به نویسندگان ایران و جهان است. این اثر، با ارائه تکنیکهای پیشرفته شخصیتپردازی، فضاسازی هنرمندانه و ساختار روایی منسجم، میتواند الگویی برای خلق داستانهای امروزی باشد. در این کتاب، نظامی گنجوی از اسطورهها و افسانهها بهره برده است تا قصههایش را جذابتر و باورپذیرتر کند. بخشهایی مانند روایت زندگی بهرام گور و مواجهههای داستانی با هفت گنبد، نمونههایی از استفاده هنرمندانه نظامی از عناصر اسطورهای و افسانهای هستند که به خوانندگان کمک میکنند تا با تکنیکهای داستانسرایی آشنا شوند و از آن ها در آثار خود بهرهبرداری کنند. «هفت پیکر» با تکیه بر تخیل شاعرانه و پیوندی که با عناصر اسطورهای و افسانهای دارد، میتواند الهامبخش نویسندگان و داستاننویسان باشد.برای بررسی موضوعاتی که می تواند الگویی برای داستان نویسان هم روزگار ما باشد به سراغ حسین عباسزاده، داستاننویس شناختهشده و مدرس دورههای اسطورهشناسی رفته ایم که شرح آن را در ادامه می خوانید.
اولین رمان جهان

شخصیتپردازی برجسته
وی افزود: اولین تکنیکی که به آن اشاره می کنم شخصیت پردازی خارق العاده نظامی گنجوی از شخصیت بهرام گور است. شما در این شخصیت پردازی چه از نظر ظاهری، چه احساسی و چه اندیشه، همه ویژگیهای یک کاراکتر را میبینید و به محض خواندن اثر با این ویژگیهای بهرام گور به خوبی آشنا می شوید.
فضاسازی هنرمندانه
نویسنده کتاب کوه مرگی خاطرنشان کرد: در تمام قصههای هفت پیکر با استادی تمام فضاسازی های مثال زدنی را پیش روی مخاطب قرار می دهد.از دیگر تکنیک های موجود در این اثر ماندگار می توان به استفاده از استعاره، دیالوگ، غیرمستقیمگویی، پیرنگ و خردهروایتها اشاره کرد که به خوبی در این مجموعه شعر پیدا میشود.
زنجیرههای علت و معلولی
عباس زاده تاکید کرد: نظامی گنجوی به صورت فوقالعادهای از پیرنگها بهره برده است. در زمانه ای که او زندگی می کرد ، نگاه به پیرنگ در آثار ادبی به دقت امروز نبوده و در این میان نظامی استادانه پیرنگ را رعایت کرده است. همین دقت به پیرنگها، باعث می شود خواننده به خوبی با هفت پیکر ارتباط بگیرد.
ساختارگرایی و خط روایی منسجم

نمادشناسی و عمق بخشی به روایت ها
این پژوهشگر ادبی ضمن اشاره به این که این اثر ادبی سرشار از نمادهای مختلف است به عدد هفت به عنوان یکی از نمادها و تکنیک ها اشاره کرد و افزود: عدد هفت در ادبیات ما جایگاه مورد توجهی دارد و نظامی در هفت گنبد از هفت سیاره عطارد، زهره، کیوان، ماه، خورشید و... سخن به میان می آورد .هر یک از این گنبدها دارای رنگهای خاصی هستند که در نجوم و افسانهها نیز جایگاه ویژهای دارند. این نمادها به داستان عمق و معنای بیشتری میبخشند.
نظامی گنجوی: فیلم ساز ادبی
وی گفت: نظامی گنجوی را میتوان یک فیلم ساز و فیلم نامه نویس خبره در قرون گذشته دانست. او در توصیف صحنهها و زاویه دید به خوبی عمل و خط روایت تصویری و معنایی را به خوبی حفظ میکند. یکی دیگر از درسهایی که از این اثر میتوان گرفت، گم نشدن خط روایت است.
عباس زاده افزود: تخیل شاعر در هر سه بخش فوقالعاده است و ساختارمندی این اثر مثالزدنی است. این اثر ماندگار از نظر هنری و محتوایی یک شاهکار است و میتواند منبع الهام و آموزش برای نویسندگان و داستاننویسان باشد.
10 صفحه اول