ادای دین «اسفند» به «سردار هور»

رضا مسعودی بازیگر نقش شهید علی هاشمی در گفت‌وگو با خراسان، از این تجربه چالش‌برانگیز و همچنین بی‌توجهی سینما به شهدای عرب‌زبان ایران می‌گوید

نویسنده: مائده کاشیان

مترجم:


یکی از فیلم‌های دفاع مقدسی مهم در چهل‌سومین دوره جشنواره فجر، «اسفند» به کارگردانی دانش اقباشاوی است که با محوریت شهید علی هاشمی تولید شده است. طراحی و هدایت عملیات مهم خیبر در قرارگاه سری نصرت به فرماندهی این شهید، انجام شد و «اسفند» نیز گوشه‌ای از تلاش و ایثار شهید هاشمی و نیروهای او را به تصویر کشیده است. پیش‌تر «موقعیت مهدی» و «مجنون» نیز با محوریت شهیدان باکری و زین‌الدین، به عملیات بدر و خیبر پرداخته بودند. «اسفند» محصول مشترک سازمان اوج و فارابی، امروز در سومین سانس برج میلاد (سینمای رسانه‌ها) رونمایی خواهد شد. به همین بهانه با رضا مسعودی بازیگر نقش شهید هاشمی در این فیلم، گفت‌وگو کردیم.

پیش‌ از بازی در فیلم «اسفند» به عنوان دستیار کارگردان فعالیت کردید، چه شد که سراغ بازیگری رفتید؟
بله، حدود 19 سال است که به عنوان دستیار کارگردان مشغول کار هستم و قبلا هم کم و بیش بازی کردم، اما «اسفند» تجربه جدی‌تری بود، چون فیلمی درباره تاریخ معاصر و پرتره شهید بسیار مهم دفاع مقدس سید علی هاشمی است و از همه مهم‌تر یک سردار عرب‌زبان است که همه ما در جنوب به او عِرق خاصی داریم. پروسه انتخاب من کمی پیچیده بود، اما پیشنهاد وسوسه‌انگیزی بود، مخصوصا برای من که سال‌هاست در سینما کار می‌کنم و خودم در بخشی از انتخاب بازیگر نقش دارم.
منظورتان از پیچیدگی مرحله انتخاب بازیگر چیست؟
ابتدا قرار نبود که من بازی کنم. از همان لحظه که این پروژه در ذهن دانش اقباشاوی آغاز شد، در جریان پروژه و جزئیات فیلمنامه بودم، از کودکی با دانش کار کردم و در آبادان در فیلم کوتاه او بازی کردم و این رابطه همیشه بوده و هست. وقتی با دانش در دل فیلمنامه و قصه جلو می‌رفتیم، به بازیگران هم فکر می‌کردیم. کسی که قرار بود نقش شهید علی هاشمی را بازی کند باید به جغرافیا مسلط می‌بود و چون شهید هاشمی عرب‌زبان بود، بازیگر باید عربی صحبت می‌کرد. در هر پروژه‌ای بخشی از انتخاب بازیگران به عهده کارگردان است و بخشی از هم مربوط به سرمایه‌گذار. وقتی مراحل تحقیق و نگارش فیلمنامه تمام شد، می‌خواستند کار را آغاز کنند و اوج به عنوان سرمایه‌گذار آمد، نگاه اوج این بود که یک ستاره نقش شهید هاشمی را بازی کند، اما من احساس می‌کنم چون دانش به واسطه تحقیقاتش شخصیت را کامل شناخته بود، از یک جایی این موضوع در ذهنش بود که نقش را من بازی کنم و پیشنهاد را مطرح کرد، نه به واسطه اینکه سال‌ها با او همکاری داشتم، چون در سینما نمی‌توان به این شیوه کار کرد. شاید در بعضی فیلم‌های تجاری این اتفاق بیفتد، اما در چنین فیلم‌هایی با محوریت یک شهید امکان‌پذیر نیست. نگاه دانش این بود که چون به درونیات شخصیت شهید نزدیک شده بودم، کاملا جغرافیای منطقه را می‌شناختم و به زبان عربی مسلط هستم، من بازی کنم. ما جنگ‌زده بودیم و وقتی بعد از جنگ برگشتیم، اولین جایی که زندگی کردیم حصیرآباد اهواز خانه شهید علی هاشمی بود. یک سال آن‌جا زندگی کردیم و سپس رفتیم در خانه‌هایی ساکن شدیم که خود شهید هاشمی برای سپاهی‌های آن زمان ساخته بود. دایی خدابیامرز من در قرارگاه سری نصرت همراه شهید علی هاشمی بود و این شناخت وجود داشت. بنابراین دانش اصرار داشت که من بازی کنم.
آقای اقباشاوی گزینه‌هایی هم داشتند و در نهایت به انتخاب شما رسیدند؟
​​​​​​​بله، من خودم چون در جریان پروژه بودم نام‌هایی از ستاره‌های جوان را پیشنهاد دادم، دانش هم بنابر تصمیم سرمایه‌گذار پذیرفت و گفت اشکالی ندارد تمام تلاش‌مان را می‌کنیم که آن ستاره به نقش و جغرافیا نزدیک شود و زبان عربی یاد بگیرد. سراغ چند گزینه خیلی مهم و جدی رفتند، اما به نتیجه نرسیدند چون بازیگران سرکار بودند و از نظر زمانی این امکان فراهم نشد. به هرحال ستاره آورده‌هایی با خودش دارد و تماشاگر پیش‌زمینه‌ای از او دارد که ممکن است به مخاطب کُد بدهد و کمی از قابل باوربودن آن کاسته شود، اما دانش می‌خواست شخصیت شهید هاشمی برای تماشاگر باورپذیر و همه چیز واقعی باشد.
پس با توجه به شناخت‌تان از شهید هاشمی و علاقه به ایشان، از بازی در این نقش استقبال کردید.
خیلی استقبال کردم، اما این استقبال با استرس و چالش همراه بود. قرار است نقش آدم مهمی را بازی کنید و اصلا شوخی‌بردار نیست. علاوه بر این، شهید علی هاشمی در خوزستان شخصیت بسیار بسیار مهمی است، همه خوزستانی‌ها یک عِرق خاصی نسبت به سردار هور دارند، چون دوران جنگ اتفاقات بسیار بزرگی را آن‌جا رقم زد. همیشه با دانش گپ می‌زدیم و می‌گفتیم سینمای ایران یک فیلم سینمایی به یک سردار رشید شهید عرب‌زبان بدهکار است، تا به حال درباره این موضوع کار نشده بود و خداراشکر این اتفاق رخ داد.
و چطور نگرانی و چالش برای شما حل شد؟
زمانی که وارد جزئیات شخصیت شدیم. همان طور که گفتم در جریان فیلمنامه بودم و درباره ۷۰ درصد شخصیت شهید هاشمی به شناختی رسیدیم. ۳۰ درصد باقی‌مانده هم مربوط به جزئیات بود که از طریق دیدار با برادر و دوستان شهید در اهواز، به دست آمد. یک چیزهایی هم هست که باید با خلاقیت اضافه کنیم. استرس تا لحظه آخر با من بود، اما بدون اغراق می‌گویم همیشه حضور شهید هاشمی را کنار خود احساس می‌کردم. صحنه‌های بسیار احساسی در فیلم داشتم و بارها به جعفر نامنی دستیار یک کارگردان و حمید عمارلو منشی صحنه گفتم که احساس می‌کنم در این سکانس‌ها من نبودم و حس خاصی داشتم.
کدام لحظه از فیلم برایتان ویژه بود و چنین احساسی داشتید؟
سکانسی هست که شهید از همه جا بریده و فقط می‌تواند با مادرش درد دل کند، چون همه چیز سری است. این لحظه برایم خاطره شد، شروع کردم به دیالوگ گفتن با مادر و واقعا نفسم بالا نمی‌آمد. یک جایی زدم زیر گریه و وقتی سرم را بالا آوردم، دیدم گروه فیلمبرداری و مادر داخل اتاق نیستند و من متوجه نشده بودم. فقط دستیار کارگردان در آغوشم بود و او هم داشت با من گریه می‌کرد. صحنه عجیبی برای من بود و احساس می‌کردم شهید علی هاشمی کنار من دارد با مادرش صحبت می‌کند، احساس کردم که خود شهید بود و می‌خواست با مادرش درد دل کند. صحنه بسیار عجیب و غریبی بود.
کدام ویژگی شخصیت شهید هاشمی برای شما به عنوان بازیگر ویژه بود؟
یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های شهید علی هاشمی این بود که تمام طوایف و اقوام، عرب‌ها، لرها، دزفولی‌ها و... را با هم همدل و یک تیم واحد کرده بود. این در شرایط جنگ کار بسیار سختی بود. یکی دیگر از ویژگی‌ها، آرامش شهید هاشمی است. گاهی شهید درگیر بحران‌های شدیدی می‌شود، اما نباید بروز بدهد و همه چیز را درون خودش می‌ریزد. با توجه به تصاویر و فیلم‌هایی که از شهید دیدم و صدایی که شنیدم، بیشتر مواقع حتی در بحران هم با آرامش کامل صحبت می‌کرد و احساس می‌کردم این بار را درون خودش می‌ریخت. من خودم هم اصلا آدم پرخاشگری نیستم و همه چیز را درونی می‌کنم. یکی دیگر از مهمترین خصوصیات شهید علی هاشمی مردمی بودن اوست، مردم به شدت برایش مهم بودند. این ویژگی را امروزه در مسئولین بسیار کم داریم. آن مسئولانی که نگاه‌شان را از مردم گرفتند، «اسفند» را ببینند و از نظر ذهنی با فیلم و شخصیت شهید ارتباط برقرار کنند، آن وقت مردم برای‌‎شان مهم می‌شوند.
با توجه به تولید سخت و پرزحمت «اسفند»، در مسیر تولید فیلم با چالش و سختی خاصی مواجه شدید؟
 نه خوشبختانه، با مدیریتی که دانش اقباشاوی به عنوان کارگردان داشت، همه چیز درست پیش رفت. ما در شروع فیلم و در یک سکانس پلان، جنگ عظیم داریم با انفجارهای بسیار شدید ولی خون از بینی یک نفر نیامد، چون دانش تدبیر کرد، ما هم بسیار تمرین کردیم و همه چیز چیده شده بود. تا انتها همه چیز درست و بدون عجله پیش رفت. سکانسی داریم در هور که شب است، ما در بَلَم‌های خیلی باریک و کوچک به دل هور می‌رفتیم که کمی سخت بود، اما خنده‌دار است اگر از سختی صحبت کنیم، چون شهدا ۲۴ ساعت، یک هفته در این قایق‌ها بودند و کار ما در مقابل آن هیچ است.
امسال فیلم «اشک هور» را هم با محوریت شهید هاشمی در جشنواره داریم، به مقایسه‌ای که بین این دو فیلم و بازی شما با کار آقای رضا ثامری بازیگر نقش شهید در آن فیلم پیش می‌آید، فکر کردید؟
من اصلا به این موضوعات فکر نمی‌کنم و نخواهم کرد، چون عهدی را با خود شهید علی هاشمی بستم. به اعتقاد من پروژه را شهید هاشمی شروع کرد، راه انداخت و تا انتها هم با شهید علی هاشمی خواهیم رفت. ان شاءا... برای همه اتفاقات خوبی بیفتد.
شما به عنوان دستیار کارگردان با آقای کیانوش عیاری همکاری داشتید، چه چیزهایی از ایشان آموختید و این تجربیات در «اسفند» هم به شما کمک کرد؟
من افتخار داشتم سال‌های طولانی دستیار آقای عیاری باشم، هم در سریال «۸۷ متر» و هم در سینما. طی این سال‎ها هم با ایشان در ارتباط بودم، آدم بسیار بزرگ، شاخص و صاحب سبکی در سینمای ایران هستند. بله خیلی به من کمک کرد. دستیار کارگردان در واقع بازوی اجرایی کارگردان است که باید یک بُعد هنری هم در خودتان داشته باشید. شیوه بازی گرفتن آقای عیاری از بازیگر، بسیار درست و به‎جا است، فرقی هم نمی‌کند ستاره باشد یا بازیگر تازه‌کار، من این را به شدت یاد گرفتم، از یک جایی آقای عیاری می‌گفت برو داخل صحنه و بازیگردانی کن. آقای عیاری معروف است به اینکه آثارش و مخصوصا بازی‌ بازیگرانش رئال و باورپذیر هستند. ایشان خیلی از من بزرگ تر هستند، اما با هم رفیق هستیم و خارج از کار همیشه به ایشان ارادت دارم. آقای عیاری به شدت انسان‌دوست است و همیشه به پیشرفت تو، کمک می‌کنند. یک جاهایی فضا را برایم باز می‌کرد که من هم وارد عمل بشوم و کار کنم تا او از بیرون ببیند و ایرادهای کارم را بگوید. می گفت تو روزی ممکن است کارگردان شوی، پس بهتر است این طور عمل کنی.
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین