توقع ماله کشی از ادبیات انقلاب نداشته باشید!

گلعلی بابایی، نویسنده سرشناس و دارنده نشان درجه یک هنری در گفت و گو با خراسان از چالش های فراروی ادبیات انقلاب اسلامی می گوید

نویسنده:

مترجم:

​​​​​​​
انقلاب‌ها در طول تاریخ همواره منبع الهام‌بخش برای بسیاری از هنرمندان و نویسندگان بوده‌اند. ادبیات انقلابی که به واسطه انقلاب‌های مختلف در جهان شکل گرفته، توانسته است تحولی عظیم در مضامین و شیوه‌های ادبی ایجاد کند. در این میان، انقلاب اسلامی ایران نیز تأثیر بسزایی در مضمون‌آفرینی برای هنرهای مختلف داشته و ادبیات داستانی یکی از این حوزه‌هاست؛ اما سوالاتی که در مواجهه با ادبیات و هنر انقلاب همواره مطرح بوده، این است که آیا هنرمندان ایرانی توانسته‌اند به‌طور کامل از این ظرفیت بزرگ به نفع ارتقای جهانی هنر انقلاب بهره‌برداری کنند؟ جایگاه ادبیات انقلاب ایران در میان مخاطبان جهانی چگونه است؟ دلایل جهانی نشدن ادبیات انقلاب تا امروز چیست؟برای یافتن پاسخ این سؤالات، به سراغ گلعلی بابایی، یکی از نویسندگان سرشناس این حوزه رفته‌ایم تا به‌صورت صریح و به دور از تعارفات معمول، پاسخ تعدادی از این سؤالات را از او جویا شویم. گلعلی بابایی، با بهره گیری از نثری دقیق و مستند در آثار خود، توانسته به یکی از چهره‌های برجسته ادبیات انقلاب و دفاع مقدس چند دهه اخیر تبدیل شود.او چندی پیش مدرک دکترای افتخاری خود را از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس شورای ارزشیابی هنرمندان، نویسندگان و شاعران کشور دریافت کرده است. بابایی در طول زندگی هنری خود با آثارش نه تنها به تبیین و تحلیل دقیق موضوعات دفاع مقدس و انقلاب الامی پرداخته، بلکه توانسته است نقش مهمی در ترویج و گسترش این ارزش‌ها ایفا کند.از جمله آثار شاخص بابایی می‌توان به «عقابان بازی دراز»، «حکایت مردان مرد»، «همپای صاعقه»، «آن سه مرد»، «ققنوس فاتح»، «نبردهای جنوب اهواز»، «پیغام ماهی‌ها»، «کوهستان آتش»، «زمین‌های مسلح»، «صبح روز نهم» و... اشاره کرد. در ادامه مشروح این گفت و گو را می‌خوانید.

چه عواملی در ایجاد و گسترش ادبیات انقلاب اسلامی تأثیرگذار بوده‌اند؟
همان‌طور که می‌دانید، در سال 1357 اتفاق بزرگی افتاد که نه فقط ایران، بلکه کل منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا را تکان داد. آن اتفاق مهم، وقوع انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره)بوده است. این حرکت آن قدر گسترده و غیرقابل پیش‌بینی بود که همه را متحیّر کرد. طبیعی است چنین حرکتی، بستر مناسبی برای هنرمندان و ادیبان است تا بتوانند آثار مهمی را خلق کنند.
چگونه ادبیات انقلاب اسلامی توانسته است روحیه مقاومت و پایداری را در نسل‌های مختلف تقویت کند؟
البته خود انقلاب اسلامی ایران به خوبی توانسته، روحیه مقاومت و پایداری در مقابله با ظلم را بین ملّت‌ها به وجود بیاورد. امّا این که ادبیات پایداری و یا هنرمندان انقلاب اسلامی، توانستند به این مهم دست پیدا کنند یا خیر، جای تردید است. چون آن‌طور که دیگر انقلاب‌های جهان مثل انقلاب روسیه و فرانسه توانستند، ادبیات برآمده از انقلاب‌شان را به جهان ارائه بدهند، ما نتوانستیم ادبیات انقلاب‌مان را حتی در منطقه خودمان و یا کشورهای اسلامی ارائه بدهیم.
آیا شما باور دارید که ادبیات انقلاب اسلامی توانسته است تحولات اجتماعی و سیاسی ایران را به درستی به تصویر بکشد؟
پاسخ به این پرسش شما، سهل و ممتنع است. دهه نخست انقلاب مصروف به مقابله با جدایی طلبان، تروریست‌ها و جنگ 8 ساله علیه موجودیت ایران و نظام انقلابی آن شد. طبیعی بود از آغاز دهه دوّم توقع داشته باشیم اهالی قلم همّت کنند و برجسته‌ترین فرازهای آن واقعه شکوهمند را بنگارند. امّا با کمال تأسف؛ دولت‌های پسا قطعنامه 598 در برنامه‌های کلان فرهنگی خود دغدغه هر چیزی را داشتند، الّا ادبیات انقلاب اسلامی! پس شد آنچه که نمی‌بایست می‌شد.
آیا ادبیات انقلاب اسلامی توانسته است مخاطبان خود را در سطح بین‌المللی جذب کند؟ اگر بله چگونه؟
به طور عام در سطح جهانی خیر. امّا به طور خاص در سطح منطقه‌ای تا حدودی.
چالش‌های اصلی نویسندگان در خلق آثار ادبی مرتبط با انقلاب اسلامی چیست؟
ادعای سهیم بودن گروه‌ها و احزاب مختلف سیاسی ایران در پیدایش و پیروزی انقلاب اسلامی که پس از پیروزی انقلاب در مقابل آن ایستادند و گردن‌کشی کردند، شاید یکی از موانع اصلی ادبیات؛ به ویژه ادبیات خلّاقه باشد. چرا که شما به عنوان نویسنده ادبیات داستانی می‌خواهی مثلاً دهه 1350 را بازآفرینی کنی و نقبی به درون زندان‌ها و شکنجه‌گاه‌های رژیم پهلوی بزنی، خواه ناخواه با طیف متنوعی از گرایش‌های سیاسی مواجه می‌شوی که آن موقع در تضاد با رژیم پهلوی بودند، امّا اکنون بیش از چهل سال است که در مقابل این انقلاب ایستادند و برای سرنگونی نظام انقلابی کشورمان تلاش می‌کنند. شاید این امر بتواند چالش‌هایی را برای نویسنده‌ها ایجاد کند.
اگر ادبیات داستانی این آب و خاک تکلیف خودش را با ارزش‌های برآمده از انقلاب بهمن 1357 روشن کند، شاید بتوان به این ادبیات برای ایفای نقش پلی جهت الحاق میراث ادبی نسل انقلاب به نسل‌های آتی امید بست. در غیر این صورت خیر.
آیا ادبیات انقلاب توانسته به نیازهای فرهنگی و هنری جامعه پاسخ دهد؟
بستگی دارد مقصود شما از نیازهای فرهنگی و هنری جامعه‌ای که هر ده سال یک بار پوست می‌اندازد و مردمانش شبانه روز در معرض بمباران تبلیغات مسموم رسانه‌های ماهواره‌ای و مجازی جبهه جهانی ضدانقلاب هستند، چه باشد؟ ادبیات انقلاب زمانی می‌تواند به نیازهای فرهنگی و هنری جامعه ایرانی پاسخ درخوری بدهد که کارگزاران فرهنگی و هنری دولت‌های آینده و رونده از آن توقع ماله‌کشی بر روی سوتی‌های پی‌درپی اقتصادی و سیاسی آن‌ها را نداشته باشد.
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین