ناگهان شعر
نویسنده:
مترجم:

گروس عبدالملکیان
شعر اول
سینهام را آماده کردهام
بلیت قطار را پاره میکنم
و با آخرین گله گوزنها به خانه برمیگردم
آنقدر شاعرم که شاخهایم شکوفه داده است
و آوازم چون مهای بر دریاچه میگذرد:
شلیک هر گلوله خشمی است که از تفنگ کم میشود
سینهام را آماده کردهام تا تو مهربانتر شوی
شعر دوم
فراموش کن
مسلسل را
مرگ را
و به ماجرای زنبوری بیندیش
که در میانه میدان مین
به جست وجوی شاخه گلی است
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین