معلمی با چاشنی استند آپ و تست رفتار شناسی

گفت‌و‌گو با معلم شایسته تقدیر دومین دوره «جایزه معلم» که به‌خاطر برگزاری آزمون‌های تست شخصیت از دانش‌آموزان و تشخیص نوع رفتار شخصیتی‌ آن‌ها، تدریس حرفه‌ای دارد

نویسنده: مریم رستگار |  خبرنگار

مترجم:


معلم، کانون نور و علم در زندگی هر انسانی است که با دستان لطیف و کلمات دلنشینش، مرزهای تاریکی جهل را در می‌نوردد. او نه تنها آموزگار علم، بلکه راهنمایی است که با مهر و محبت، روح‌ها را به سوی روشنایی سوق می‌دهد. در دنیایی که چالش‌ها و ناملایمات بر سر راه جوانان قد علم می‌کند، معلم با صبوری و آگاهی، سنگ بنای حیات اجتماعی را با تربیت نسل‌های آینده می‌سازد. نقش او در پرورش شخصیت‌های موثری که با قلبی سرشار از محبت و درک به جامعه خدمت می‌کنند، غیرقابل انکار است؛ زیرا معلم، سازنده فردای روشن‌تری برای بشریت است. در مینی پرونده امروز زندگی‌سلام به سراغ «ابراهیم باقری‌پور» دبیر هنرستان‌های استان خراسان رضوی رفتیم که با ارائه طرح‌های نوین کارآموزی در هنرستان امام حسن عسکری(ع) و با برگزاری آزمون‌های تست شخصیت از دانش‌آموزان و تشخیص نوع رفتار شخصیتی‌ آن‌ها تدریس را به صورت حرفه‌ای به آن‌ها آموزش داد و برنده عنوان شایسته تقدیر دومین دوره «جایزه معلم» در سال 1403 شد.
​​​​​​​
خودتان را معرفی کنید؟
ابراهیم باقری‌پور هستم. از سال ۱۳۷۹ در شهر تهران و سپس در شهرهای استان تهران، آموزش و پرورش را برای زندگی و لذت‌های معنوی‌ام انتخاب کردم.
ماجرای جایزه بین المللی معلم چیست؟
عده از خیرین آموزشی به همراه اساتید دانشگاه تربیت مدرس تهران و چند دانشگاه دیگر دور هم جمع شدند تا حیثیت کمرنگ شده ساحت معلمی را به حالت اولیه خودش و بالاتر بازگردانند و به صورت معنوی و مادی جایزه‌ای را در کشور طراحی کردند. هر فعال فرهنگی که بتواند در ۳ شاخص خودش را مطرح کند در رویداد جایزه معلم  شایسته تقدیر می‌شود. آن ۳ شاخص هم شامل؛ نوآوری و خلاقیت، استفاده از مشارکت‌های مردمی  و سومین شاخص هم این است که میزان تاثیرگذاری ‌‌اش در جامعه هدف به قدری باشد که اگر پای رای ‌گیری به میان آمد بتواند گوی سبقت را از سایر رقبا برباید بر این اساس ۵۲ هزار نفر از ۳۲ کشور مسلمان در این رویداد شرکت کردند از این تعداد ۲۲ نفر به مرحله نیمه‌نهایی رسیدند و ۵ نفر به نیمه نهایی رسیدند و یک نفر حائز رتبه اول می‌شود.
به چه دلیل به عنوان یکی از معلم‌های برتر کشور انتخاب شدید؟
یک مشکل معلم‌های ما، این است که از تشخیص دقیق تیپ شخصیتی افراد برای هدایت تحصیلی و شغلی غافل ماندند. این دقیقا همان کاری است که من علاوه بر تدریس درس‌های فنی، با برگزاری آزمون‌های تست شخصیت و مشاوره دادن به دانش‌آموزان، انجام می‌دهم. من باور دارم که معلم باید از خیلی جاهات شبیه پزشک‌ها باشد، یعنی طبیب باشد. در هنرستان ما با بیش از 1300 دانش آموز، بالغ بر 800 نفر از آسیب‌های متعدد اجتماعی رنج می‌کشند و ما در پایان کارگاه هر روز، آغوش رایگان داریم و بچه های 17 یا 18 ساله، در بغل من گریه می‌کنند. چون از لحاظ روانی، توجه کافی به آن‌ها نشده است. از نظر من، معلم اگر نتواند استندآپ کمدی در درس داشته باشد، متاسفانه در این دوره با وجود فضای مجازی و هوش‌مصنوعی باید بگویم که کارآمد نخواهد بود.
تا به حال از انتخاب شغل معلمی پشیمان شده‌اید؟
برای کسی مثل من و سایر معلم‌هایی که الگوی من بودند هیچ وقت این اتفاق نمی‌افتد حتی در حد یک ثانیه. اصولا اگر کسی در منش و روش زندگی‌اش برای تعلیم و تربیت ارزشی قائل باشد که برای هیچ چیز قائل نیست همچین مسئله‌ای حتی به ذهنش خطور نخواهد کرد. اگر صدبار دیگر متولد شوم، آرزوی من این است که سرکلاس درس باشم حتی اگر لازم باشد به خاطر این قضیه به جای این که مبلغی دریافت کنم، مبلغی تقدیم کنم.
نظرتان در مورد این که گفته می‌شود دانش‌آموزان ایرانی از نظر سطح علمی ضعیف شدند، چیست؟
ایران در رتبه چهارم جهانی سطح آی‌کیو قرار گرفته و ایرانی‌ها از نظر هوشی جزو ۱۰ کشور برتر جهان هستند ولی متاسفانه به دلیل گسترش فضای مجازی توهم آگاهی را به شدت دامن زد‌. بچه‌های ما در شرایطی روی برگه امتحان‌ نمی‌توانند خودشان را نشان دهند که هر کدامشان از نظر خودشان یک دانشمند بلامنازع و در هنگام اظهار نظر بسیار افسار گسیخته هستند. کتابی را من در دست تالیف دارم که عنوان فکاهی دارد با نام «زندگی در میان کروکودیل‌ها». کروکودیل از نظر زیست‌شناسی خاصیتی دارد که اگر کسی بخواهد در لحظه بازکردن دهان کروکودیل مانع از بازکردن دهانش شود با یک دست می‌تواند از این کار جلوگیری کند اما کروکودیل موفق شود و دهانش را باز کند ۸ تن نیرو لازم است تا دهانش بسته شود. من به صورت فکاهی شاگردان خودم را در این ۲۹ سال و در این ۵۹ هنرستان و دانشگاه تشبیه می‌کنم به این که اگر معلمان و اولیا موفق نشوند در بدو باز کردن دهان بدون اطلاع، اقدام بکنند برای اطلاع او از جهل مرکبش دیگر از دهانش باز شود همان اتفاقی می‌لفتد که ما در فضای مجازی داریم می‌بینیم. تمام بچه‌ها می‌توانند کامنت بگذارند و اظهار نظر بکنند، خودشان را بی‌نیاز از کتاب و دانش می‌بینند. برخی از مشاهدات اجتماعی هم به این موضوع دامن می‌زند مثل این که «کسانی ندویده‌اند زودتر رسیده‌اند». خانواده و مدرسه باید دست به دست هم دهند و برای سواد عاطفی در حال آسیب دانش‌آموزان چاره‌ای بجویند.
10 صفحه آخر