زخمهای هزینههای پنهان در روابط
در بسیاری از روابط بهویژه نزدیک و خانوادگی، ما کارهایی انجام میدهیم که هزینههای پنهان روانی، احساسی، جسمی، زمانی و مالی دارند و مشکل این جاست که معمولا دیده نمیشوند؛ چه کنیم باعث دلخوری نشود؟نویسنده: دکتر پرستو امیری | متخصص روان شناسی سلامت
مترجم:
یک بار یکی از مراجعانم تعریف می کرد: «بعد از یک روز کاری سخت، درحالی که خسته و گرسنه بودم و سردرد داشتم، توی ترافیک بودم که خواهرم تماس گرفت و خواست که برم دنبالش و او را تا مطب دکتر ببرم و من بهرغم خستگی و گرسنگی و سردرد رفتم و تا دیروقت توی مطب دکتر پیش خواهرم ماندم. چندوقت بعد در یک موضوع دیگری خواهرم به من گفت که خودخواهم و خیلی به احساسات دیگران اهمیت نمیدهم! و وقتی من یادآوری کردم که آن روز با وجود تمام مشکلات همراه او به مطب دکتر رفتم، جواب داد که لازم نبود این همه زحمت به خودت بدهی، من با تاکسی می رفتم!» در بسیاری از روابط، بهویژه روابط نزدیک و خانوادگی، ما گاهی کارهایی برای دیگران انجام میدهیم که هزینههای پنهانی دارند. این هزینهها شامل هزینههای روانی، احساسی، جسمی، زمانی و مالی است. مشکل این جاست که اغلب این هزینهها دیده نمیشوند و حتی ممکن است طرف مقابل از فداکاری ما خبر هم نداشته باشد. در نتیجه، نهتنها قدردانی لازم را دریافت نمیکنیم، بلکه ممکن است احساس کنیم زحماتمان نادیده گرفته شده است.
هزینههای پنهان در روابط چگونه ایجاد میشوند؟
هزینههای پنهان زمانی ایجاد میشوند که ما بدون درنظر گرفتن نیاز واقعی طرف مقابل و بدون ارزیابی شرایط خودمان، به انجام کاری برای دیگران متعهد میشویم. بسیاری از ما بهدلیل احساس مسئولیت، مهرطلبی یا عادت به مراقبت از دیگران، کارهایی را قبول میکنیم که حتی ضروری نیستند یا میتوانند بهروشهای سادهتری انجام شوند. فرض کنید وسیلهای در خانه شما خراب شده است. مادر شما بدون اینکه از شما بپرسد، آن را برمیدارد و به تعمیرگاهی در آنسوی شهر میبرد. چندین ساعت در ترافیک میماند، هزینه مالی پرداخت میکند و در نهایت خسته به خانه برمیگردد. این در حالی است که شما میتوانستید آخر هفته با صرف یک ساعت وقت، خودتان مشکل را حل کنید. این دقیقاً نمونهای از هزینه پنهان در روابط است: زحمتی که نیازی به آن نبود و شاید اگر از قبل هماهنگ میشد، انجام نمیگرفت. این هزینهها محدود به روابط خانوادگی نیستند. در روابط دوستانه یا محیط کار هم ممکن است دچار این مشکل شویم. فرض کنید همکارتان از شما میخواهد که او را تا جایی همراهی کنید، درحالیکه شما خستهاید و نیاز به استراحت دارید. او تنها نتیجه نهایی را میبیند: این که شما همراهش رفتید، اما متوجه نمیشود که شما برای این کار فرصت خواب و استراحت خود را از دست دادهاید و روز بعد انرژی کافی برای کارهای خودتان ندارید. گاهی حتی اگر طرف مقابل متوجه این هزینهها شود، ممکن است خودش هم احساس کند که نیازی به این فداکاری نبوده است. برای مثال، شاید همان همکارتان اگر میدانست که همراهی شما چقدر برایتان سخت بوده، پیشنهاد میداد که با اسنپ برود تا شما بتوانید استراحت کنید.
چرا این هزینههای پنهان باعث دلخوری میشوند؟
مسئله این است که ما هزینههای پنهان را متحمل می شویم، اما طرف مقابل فقط نتیجه نهایی را میبیند. وقتی ما بدون اینکه خواسته باشیم، فداکاری میکنیم، انتظار داریم که قدردانی ببینیم یا حداقل متوجه باشند که چه کاری برایشان انجام دادهایم. اما چون این بخش از زحمات از نگاه دیگران مخفی میماند، احساس نادیده گرفته شدن و حتی مورد سوءاستفاده قرار گرفتن میکنیم.
چگونه گرفتار هزینههای پنهان و دلخوریهای بعدی نشویم؟
برای جلوگیری از این وضعیت، باید بهطور آگاهانه رفتار کنیم و از خودمان بپرسیم که آیا واقعاً لازم است این کار را انجام دهیم؟ چهار راهکاری که در ادامه مطرح میشود، میتواند کمککننده باشد:
1 ضرورت و فوریت درخواست را بررسی کنیم
قبل از قبول یک درخواست، از طرف مقابل بپرسیم: آیا این کار باید همین الان انجام شود؟ اگر من کمک نکنم، مشکلی برایت پیش میآید؟ آیا شخص دیگری هست که بتواند کمک کند؟ گاهی اوقات متوجه میشویم که انجام این کار فوریتی ندارد و نیازی نیست که ما خودمان را تحت فشار بگذاریم.
2 شرایط خودمان را توضیح دهیم
بسیاری از ما عادت داریم بدون درنظر گرفتن شرایط خودمان، درخواست دیگران را قبول کنیم. اما باید یاد بگیریم که شرایط خودمان را شفاف بیان کنیم: «الان خیلی خستهام، میتوانم بعداً انجامش بدهم؟»، «روز سختی داشتم، اگر واقعاً حضور من ضروری است، میآیم» و ... بیان شرایط به دیگران کمک میکند که متوجه شوند ما هم محدودیتهایی داریم و همیشه قادر به کمک نیستیم.
3راهحلهای جایگزین پیشنهاد دهیم
گاهی راههای بهتری برای کمک کردن وجود دارد که هزینه پنهان کمتری برای ما دارد. مثلا:
«میخواهی برایت اسنپ بگیرم؟»، «میتوانم فردا این کار را انجام بدهم؟»، «دوست داری به فلانی بگویم که کمکت کند؟» پیشنهاد راهحلهای جایگزین باعث میشود که طرف مقابل هم راههای دیگر را درنظر بگیرد و ما را تحت فشار قرار ندهد.
4تناسب هزینه پنهان با کمک ارائه شده را بسنجیم
در نهایت، باید از خودمان بپرسیم: آیا فداکاریای که دارم میکنم، ضروری است؟ آیا این کمک برای طرف مقابل واقعاً ارزشمند است؟ آیا اگر من این کار را نکنم، اتفاق بدی میافتد؟ اگر پاسخ منفی است، شاید بهتر باشد که از انجام آن صرفنظر کنیم یا راهحل دیگری پیدا کنیم.
تناسب هزینه و فایده را بسنجیم
هزینههای پنهان در روابط میتوانند باعث احساس خستگی، نارضایتی و دلخوری شوند. بسیاری از ما بدون این که متوجه باشیم، کارهایی انجام میدهیم که ضرورتی ندارند و فقط باعث فرسودگی ما میشوند. برای جلوگیری از این وضعیت، باید ضرورت درخواستها را بررسی کنیم، شرایط خودمان را توضیح دهیم، راهحلهای جایگزین ارائه کنیم و تناسب هزینه و فایده را بسنجیم. با این کار، هم انرژی و زمان خودمان را بهتر مدیریت میکنیم و هم از ایجاد دلخوریهای ناخواسته جلوگیری خواهیم کرد.

هزینههای پنهان در روابط چگونه ایجاد میشوند؟
هزینههای پنهان زمانی ایجاد میشوند که ما بدون درنظر گرفتن نیاز واقعی طرف مقابل و بدون ارزیابی شرایط خودمان، به انجام کاری برای دیگران متعهد میشویم. بسیاری از ما بهدلیل احساس مسئولیت، مهرطلبی یا عادت به مراقبت از دیگران، کارهایی را قبول میکنیم که حتی ضروری نیستند یا میتوانند بهروشهای سادهتری انجام شوند. فرض کنید وسیلهای در خانه شما خراب شده است. مادر شما بدون اینکه از شما بپرسد، آن را برمیدارد و به تعمیرگاهی در آنسوی شهر میبرد. چندین ساعت در ترافیک میماند، هزینه مالی پرداخت میکند و در نهایت خسته به خانه برمیگردد. این در حالی است که شما میتوانستید آخر هفته با صرف یک ساعت وقت، خودتان مشکل را حل کنید. این دقیقاً نمونهای از هزینه پنهان در روابط است: زحمتی که نیازی به آن نبود و شاید اگر از قبل هماهنگ میشد، انجام نمیگرفت. این هزینهها محدود به روابط خانوادگی نیستند. در روابط دوستانه یا محیط کار هم ممکن است دچار این مشکل شویم. فرض کنید همکارتان از شما میخواهد که او را تا جایی همراهی کنید، درحالیکه شما خستهاید و نیاز به استراحت دارید. او تنها نتیجه نهایی را میبیند: این که شما همراهش رفتید، اما متوجه نمیشود که شما برای این کار فرصت خواب و استراحت خود را از دست دادهاید و روز بعد انرژی کافی برای کارهای خودتان ندارید. گاهی حتی اگر طرف مقابل متوجه این هزینهها شود، ممکن است خودش هم احساس کند که نیازی به این فداکاری نبوده است. برای مثال، شاید همان همکارتان اگر میدانست که همراهی شما چقدر برایتان سخت بوده، پیشنهاد میداد که با اسنپ برود تا شما بتوانید استراحت کنید.
چرا این هزینههای پنهان باعث دلخوری میشوند؟
مسئله این است که ما هزینههای پنهان را متحمل می شویم، اما طرف مقابل فقط نتیجه نهایی را میبیند. وقتی ما بدون اینکه خواسته باشیم، فداکاری میکنیم، انتظار داریم که قدردانی ببینیم یا حداقل متوجه باشند که چه کاری برایشان انجام دادهایم. اما چون این بخش از زحمات از نگاه دیگران مخفی میماند، احساس نادیده گرفته شدن و حتی مورد سوءاستفاده قرار گرفتن میکنیم.
چگونه گرفتار هزینههای پنهان و دلخوریهای بعدی نشویم؟
برای جلوگیری از این وضعیت، باید بهطور آگاهانه رفتار کنیم و از خودمان بپرسیم که آیا واقعاً لازم است این کار را انجام دهیم؟ چهار راهکاری که در ادامه مطرح میشود، میتواند کمککننده باشد:
1 ضرورت و فوریت درخواست را بررسی کنیم
قبل از قبول یک درخواست، از طرف مقابل بپرسیم: آیا این کار باید همین الان انجام شود؟ اگر من کمک نکنم، مشکلی برایت پیش میآید؟ آیا شخص دیگری هست که بتواند کمک کند؟ گاهی اوقات متوجه میشویم که انجام این کار فوریتی ندارد و نیازی نیست که ما خودمان را تحت فشار بگذاریم.
2 شرایط خودمان را توضیح دهیم
بسیاری از ما عادت داریم بدون درنظر گرفتن شرایط خودمان، درخواست دیگران را قبول کنیم. اما باید یاد بگیریم که شرایط خودمان را شفاف بیان کنیم: «الان خیلی خستهام، میتوانم بعداً انجامش بدهم؟»، «روز سختی داشتم، اگر واقعاً حضور من ضروری است، میآیم» و ... بیان شرایط به دیگران کمک میکند که متوجه شوند ما هم محدودیتهایی داریم و همیشه قادر به کمک نیستیم.
3راهحلهای جایگزین پیشنهاد دهیم
گاهی راههای بهتری برای کمک کردن وجود دارد که هزینه پنهان کمتری برای ما دارد. مثلا:
«میخواهی برایت اسنپ بگیرم؟»، «میتوانم فردا این کار را انجام بدهم؟»، «دوست داری به فلانی بگویم که کمکت کند؟» پیشنهاد راهحلهای جایگزین باعث میشود که طرف مقابل هم راههای دیگر را درنظر بگیرد و ما را تحت فشار قرار ندهد.
4تناسب هزینه پنهان با کمک ارائه شده را بسنجیم
در نهایت، باید از خودمان بپرسیم: آیا فداکاریای که دارم میکنم، ضروری است؟ آیا این کمک برای طرف مقابل واقعاً ارزشمند است؟ آیا اگر من این کار را نکنم، اتفاق بدی میافتد؟ اگر پاسخ منفی است، شاید بهتر باشد که از انجام آن صرفنظر کنیم یا راهحل دیگری پیدا کنیم.
تناسب هزینه و فایده را بسنجیم
هزینههای پنهان در روابط میتوانند باعث احساس خستگی، نارضایتی و دلخوری شوند. بسیاری از ما بدون این که متوجه باشیم، کارهایی انجام میدهیم که ضرورتی ندارند و فقط باعث فرسودگی ما میشوند. برای جلوگیری از این وضعیت، باید ضرورت درخواستها را بررسی کنیم، شرایط خودمان را توضیح دهیم، راهحلهای جایگزین ارائه کنیم و تناسب هزینه و فایده را بسنجیم. با این کار، هم انرژی و زمان خودمان را بهتر مدیریت میکنیم و هم از ایجاد دلخوریهای ناخواسته جلوگیری خواهیم کرد.
10 صفحه آخر