
غروب بود و قدمزنان از کنار درختهای اقاقیا میگذشتم. بوی گلهای یاس که از باغچههای پارک بلند میشد، چیزی شبیه جادو بود؛ نفس میکشیدی و انگار امید، تازگی و زندگی وارد ریههایت میشد. لحظهای چشمانم را بستم و حس کردم چقدر دنیا میتواند زیبا باشد. اما ناگهان بوی تلخ و سنگین سیگار همهچیز را خراب کرد؛ حال خوبم رفت، هوای تازهای که در ریههایم بود، با دود آلوده شد و قدمهایم سنگین. به این فکر کردم که چطور ممکن است کسی حق انتخاب خودش را به قیمتی تمام کند که دیگران را هم گرفتار کند. شاید مصرف دخانیات یک تصمیم فردی باشد، اما وقتی دودش با بوی یاس ترکیب میشود، حرمت حق همهمان را زیر پا میگذارد. حیف نیست؟ بوی جانبخش یاس، این پیامآور امید و زندگی، قربانی دود سیگار شود؟