آن سوی پا در میانی سعودی
با فروپاشی نظام بشار اسد و تسلط مسلحین تحت رهبری جولانی، عربستان در پی مهار ترکیه، تضعیف مقاومت و دستیابی به منافع اقتصادی و ژئوپلیتیکی، برای لغو تحریمهای سوریه تلاش میکندنویسنده:
مترجم:

سقوط دولت بشار اسد و به قدرت رسیدن دولت انتقالی وابسته به مسلحین تحت امر جولانی، فصل تازهای در تحولات ژئوپلیتیکی منطقه گشود. عربستان سعودی نیز که سالها در پی حذف حلقههای محور مقاومت بود، اکنون این تغییر را فرصتی بیسابقه میداند. سفر اخیر دونالد ترامپ به ریاض، مجالی برای محمد بن سلمان فراهم کرد تا او را به لغو تحریمهای سوریه ترغیب کند. بررسی تصمیم ترامپ برای لغو تحریمهای سوریه، بدون اشاره به نقشآفرینی عربستان سعودی و ترکیه، تحلیلی ناقص خواهد بود.
واشنگتن به دنبال کاهش هزینههای خود در منطقه است و واگذاری سوریه به شرکای عرب، بخشی از این استراتژی است.
آنچه در ظاهر «ابتکار شخصی» رئیسجمهور آمریکا خوانده میشود، در واقع نتیجه ماهها رایزنی ریاض و آنکارا با واشنگتن است. ریاض در ماههای اخیر تماسهای پشتپرده متعددی با گروههای مسلح سوری برقرار کرده و حتی از برخی رهبران سابق داعش برای انتقال تجربیات استفاده کرده است. در این میان، ترکیه نیز با استفاده از کانالهای اطلاعاتی خود، بهویژه از طریق گفتوگوهای ادعایی نمایندگان تحریرالشام و اسرائیل در باکو، نقش واسطه میان گروههای مسلح سوری و آمریکا را ایفا کرده است. پیشرویهای میدانی جولانی و قرار گرفتن او در رأس دولت انتقالی، آن هم در حالی که تا چندی پیش یک تروریست شناختهشده بود، نشان از چرخش سریع موازنهها دارد. در نقطه مقابل، رژیم صهیونیستی که همواره در تعیین سیاستهای واشنگتن درباره دمشق نقش کلیدی داشت، این بار علناً مخالفت کرده اما صدایش در ساختار تصمیمگیری آمریکا شنیده نشده است. سکوت آمریکا در برابر حمایت آشکار تحریرالشام از سیاستهای تلآویو، نشانهای از چرخش در اولویتهای واشنگتن است. عربستان از این اقدام که نقشی به عنوان پا در میانی بین سوریه و آمریکا ایفا کند، سه انگیزه اصلی دارد: نخست، تضعیف محور مقاومت و جلوگیری از بازگشت سوریه به موقعیت تاریخیاش در ضدیت با رژیم صهیونیستی؛ دوم، باز کردن مسیر کریدور اقتصادی IMEC برای اتصال خلیج فارس به اروپا؛ و سوم، مهار ترکیه و تقویت متحدان سکولار عرب در دمشق.
سفر اخیر ترامپ به ریاض، تنها یک نمایش دیپلماتیک نبود، بلکه بخشی از طرح بزرگتری برای مهندسی آینده سوریه بود.
اقتصاد نابودشده سوریه
تحریمها، اصلیترین مانع بازسازی سوریه پس از جنگ ۱۰ ساله بودهاند. زیرساختها نابود شده، منابع مالی تحلیل رفته و بیش از ۹۰ درصد جمعیت، زیر خط فقر زندگی میکنند. طبق برآورد بانک جهانی، اقتصاد سوریه حدود ۲۱ میلیارد دلار ارزش دارد؛ رقمی که با کشورهای کوچک اروپایی برابری میکند. اتحادیه اروپا به تازگی بخشی از تحریمها در حوزه انرژی، حملونقل و بانکداری را تعلیق کرده است. منابع میگویند ذخایر ارزی سوریه به کمتر از ۲۰۰ میلیون دلار رسیده، در حالی که پیش از جنگ، بالغ بر ۱۸ میلیارد دلار بوده است. تنها دارایی قابل توجه دولت فعلی، ۲۶ تن طلا با ارزش بیش از 2.6 میلیارد دلار است. با این شرایط، دولت جولانی تلاش میکند با استفاده از فضای بینالمللی، تحریمها را لغو کند و مسیرهای مالی جدیدی بگشاید. بازسازی سوریه، به ابزاری برای امتیازگیری بازیگران منطقهای بدل شده است، نه اولویتی انسانی یا سیاسی.
از مقاومت تا سازش
برای ریاض، سقوط اسد پایان یک بنبست است.سعودیها که با مشارکت آمریکا، رژیم صهیونیستی و امارات، سالها برای تضعیف مقاومت در منطقه سرمایهگذاری کرده بودند، اکنون به دنبال بهرهبرداری از نظم نوین سوریهاند. ناکامی در یمن و سوریه، عربستان را در موضع ضعف قرار داده بود اما تحولات اخیر، امید به جبران را زنده کرده است. سوریه برای عربستان، حلقه میانی زنجیره مقاومت بوده و اکنون با حذف این حلقه، بنسلمان به آینده لبنان، غزه و عراق نیز چشم دوخته است.
با کنار زدن اسد، عربستان امیدوار است لبنان و حشدالشعبی عراق را نیز در دستور کار تغییرات قرار دهد.از همین رو عربستان بلافاصله حمایت از دولت جولانی را آغاز و برای سپردن کرسی سوریه در اتحادیه عرب به این گروه تلاش کرد. با این حال، سرکوب اقلیتها توسط تحریرالشام و سکوت دولت جولانی در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی، نگرانیهایی درباره بازگشت مجدد مقاومت ایجاد کرده است. عربستان، برای جلوگیری از این امر، به دنبال تقویت اقتصادی دولت جدید از مسیر رفع تحریمهاست. نهادهای وابسته به ریاض، از هماکنون دفاتر اقتصادی و سیاسی خود را در ادلب و حلب فعال کردهاند.
حذف سوریه از محور مقاومت، هدف نهایی نیست؛ بلکه مقدمهای برای چیدمان جدید امنیتی در مرزهای شمالی اسرائیل است.
مهار ترکیه، دشمن سنتی اعراب
در محافل دیپلماتیک عربی، از دولت جولانی با عنوان «دولت گذار عربی» یاد میشود؛ تعبیری که بیش از واقعیت، بازتاب آرزوی سعودیهاست. در معادله جدید سوریه، ترکیه بازیگری قوی و پیروز به شمار میرود. حمایت آنکارا از جریانهای اسلامگرا و روابط نزدیک با اخوانالمسلمین، موجب نگرانی عمیق اعراب شده است. اگر تحریمها باقی بمانند، حکومت جولانی ناگزیر به همکاری اقتصادی با ترکیه خواهد بود؛ موضوعی که میتواند نفوذ اخوانیها را افزایش دهد. از همین رو عربستان لغو تحریمها را ابزاری برای کاستن از وابستگی سوریه به ترکیه میداند.بنسلمان معتقد است ورود نهادهای عربی و بینالمللی به سوریه، جایگزینی مناسب برای نفوذ ترکیه در این کشور است. سوریه به بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار برای بازسازی نیاز دارد و ترکیه با مشکلات اقتصادی فعلی، توان ایفای این نقش را ندارد.
تحولات سوریه در حال بدل شدن به صحنه رقابت عربستان و امارات برای رهبری جهان عرب است، نه فقط بازسازی یک کشور جنگزده.
رقابت با امارات و موقعیت ژئوپلیتیکی سوریه
پس از تضعیف نفوذ روسیه در بنادر طرطوس و لاذقیه، عربستان و امارات رقابتی آشکار برای تصاحب زیرساختهای کلیدی را آغاز کردهاند. امارات توافقی ۸۰۰ میلیون دلاری برای سرمایهگذاری در بندر طرطوس امضا کرده و در تلاش است امتیاز چاپ پول سوریه را از روسیه به خود منتقل کند. عربستان، برای جلوگیری از انحصار ابوظبی، لغو تحریمها را راهی برای ورود رسمی شرکتهای سعودی به بازار سوریه میداند. در نگاه بنسلمان، سوریه بخش کلیدی کریدور IMEC است که میتواند مسیرهای سنتی عراق و اردن را دور زده و عربستان را به نقطه اتصال اوراسیا و اروپا تبدیل کند. تحولات سوریه، زمینهای استراتژیک برای عربستان فراهم کرده است تا در کنار رقابت با ترکیه و امارات، نقشی کلیدی در آینده منطقه ایفا کند. سفر ترامپ و احتمال لغو تحریمها، میتواند ابزار تحقق این اهداف باشد. اکنون همهچیز به سرعت و مهارت بنسلمان در استفاده از این فرصت بستگی دارد.
10 صفحه اول
پربازدیدترین اخبار