ما و ترامپ و ارتباطات
نویسنده: عباس سیاح طاهری
مترجم:
در پی اظهارات اخیر ترامپ درباره ایران، تحلیل رفتار وی از منظر علم ارتباطات میتواند نکات جالبی را در بر داشته باشد. به طور خاص، بهرهگیری وی از تکنیکهای جنگ روانی و بهویژه «تحقیر نرم» (Soft Undermining) بهخوبی قابل شناسایی است. در حالی که کلمات ترامپ به ظاهر محترمانه و همدلانه به نظر میرسند، با دقت بیشتری میتوان بار معنایی منفی و دو پهلویی را در آنها مشاهده کرد. این گونه اظهارات، چه به عمد و چه به طور ناخودآگاه، میتواند منجر به ایجاد «شرم سمی» در مخاطب شود و اعتماد به نفس جمعی را تضعیف کند.ترامپ به جای بررسی روابط دو جانبه و مناسبات میان ایران و آمریکا، بر مسائل داخلی ایران تمرکز کرده و این امر میتواند به تأثیرات سیاستهای توسعهای عربستان مرتبط باشد. اما به نظر میرسد که این تاکتیک در واقع ناشی از مشاورههای اطلاعاتی از سوی گروهها و نهادهایی است که از اوضاع داخلی ایران آگاهی بیشتری دارند. این افراد شامل صهیونیستها و اندیشکدههای ضد ایرانی در آمریکا و برخی از ایرانیان مقیم خارج هستند. القائات آنها به ترامپ این باور را القا کرده که ایران از نظر اقتصادی در وضعیت بسیار شکنندهای قرار دارد و به همین دلیل ممکن است با تحریمهای بیشتری به توافق مطلوب ایالات متحده تن دهد.این نوع عملکرد که غالباً به عنوان «عملیات روانی» تلقی میشود، نشاندهنده سطحی بودن سیاستهای ترامپ و در عین حال نیاز ما به تعامل با اوست. به عبارتی، ما در مواجهه با او چارهای جز سازگاری نداریم، گرچه باید به این نکته توجه کنیم که میان این تعامل و وضعیت موجود نقاط ضعف زیادی وجود دارد.ملاحظه میشود که جامعه ایرانی به نوعی به اظهارات ترامپ وابسته و شرطی شده است. هر بار که وی جملهای درباره ایران بیان میکند، رسانههای داخلی و شبکههای اجتماعی به سرعت واکنش نشان میدهند بدون توجه به این که آیا این اظهارات اساساً ارزش پاسخگویی دارند یا خیر. این واکنشهای خودکار، الزامات رسانهای-روانی را شکل داده که تاکنون در سیاستهای روسای جمهور پیشین آمریکا مشاهده نشده است. درمقابل، ایران نیازمند طراحی روایت بدیل و فعالسازی کنشگری شناختی برای خروج از وضعیت واکنشی است. متاسفانه، هنوز بسیاری از ما نخواسته یا نتوانستهایم که به درستی تشخیص دهیم با یک استاد ورزیده در عملیات روانی طرفیم. تمایلات ما به توجیه رفتارهای ترامپ، او را به عنوان یک شخصیت شومن یا دمدمی مزاج معرفی میکند، در حالی که واقعیت، نشاندهنده عمق برنامهریزی و پیچیدگی اظهاراتش است. بدون شک، بخشی از سخنان ترامپ به واقعیت نزدیک است و در ارتباط با مسائلی مانند برق و کشاورزی، قابل فهم و ملموس برای مخاطبان ایرانی است. اما او این مسائل را به ماجراجوییهای ایران در منطقه مرتبط میکند که حقیقت ندارد و اغلب عواقب آن به عواملی همچون تحریمهای فلجکننده آمریکا برمیگردد.تجربه تاریخی نشان میدهد که انگارههای موجود در مورد وضعیت کشورهایی چون عراق و تأثیر جنگ و تحریمها هنوز در ذهن جمعی ما وجود دارد. بنابراین، رفع یک باره تحریمها از سوریه میتواند چشماندازهای جدیدی را در افکار عمومی ما نسبت به سیاستهای خارجی و داخلی ایجاد کند و این موضوع باید در فرایند تصمیمگیریهای آینده سیاستگذاران ایرانی مدنظر قرار گیرد.
10 صفحه اول
پربازدیدترین اخبار