از همکاری با رضا یزدانی تا صحنه تئاتر
به بهانه استقبال مخاطبان از نمایش موزیکال «دریاچه قو» روی صحنه تئاتر مشهد، با میثم بهاران ترانه سرای این اثر درباره فوت و فن ترانه نویسی برای نمایش های موسیقایی و تفاوت این نوع از ترانه ها با سایر گونه های ترانه در مارکت موسیقی گفت و گو کرده ایمنویسنده: محمد بهبودی نیا
مترجم:

در سالهای اخیر، نمایشهای موزیکال در کشور بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته و جایگاه ویژهای میان مخاطبان پیدا کردهاند. این هنر تلفیقی از ترانه، موسیقی و تئاتر است که نهتنها جنبه نمایشی دارد، بلکه به شکلی عمیق در روایتپردازی اثر نقش ایفا میکند. در چنین اجراهایی، ترانهسرای نمایش همچون بازیگری نامرئی عمل میکند. او با کلامش، مخاطب را در جهان داستان شناور میسازد و احساسات را پررنگ و ملموستر منتقل میکند.میثم بهاران، ترانهسرای جوان مشهدی، سالها در حوزه ترانه فعالیت داشته و همکاری با خوانندگان مطرح همچون رضا یزدانی را در کارنامه خود دارد. او در سالهای اخیر به سراغ همکاری با گروههای تئاتر رفته و با خلق ترانههایی برای نمایشهای موزیکال، توانسته جایگاه موفقی در این عرصه کسب کند.از جمله آثار شاخص در این زمینه، تئاتر موزیکال دریاچه قو به نویسندگی و کارگردانی مهسا غفوریان و تهیهکنندگی مسعود حکمآبادی است که بر اساس اثر جاودانه چایکوفسکی تولید شده و این شبها در مشهد روی صحنه رفته است. این نمایش، پس از ۳۷ اجرا به فروشی بالغ بر ۲ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان دست یافته است. در گفتوگو با میثم بهاران، نگاهی به جایگاه ترانههای این نمایشها و تأثیر آنها در تجربه مخاطب خواهیم داشت.
شما تا امروزدر کنار خوانندگانی مانند رضا یزدانی، گروه طبقه سیزدهم، دانیال اسماعیلیان و ... به عنوان ترانه سرا فعالیت داشتهاید. لطفاً برایمان بگویید چه چیزی شما را جذب ترانهسرایی برای تئاتر موزیکال کرد؟
من برادری دارم که تئاتر کار میکرد و به همین واسطه دوستان تئاتری پیدا کردم و خب آنها هم برای تئاترهایشان ترانهسرا لازم داشتند. علاوه بر این به دلیل تجربه تئاترهای خیابانی و دانشآموزی، علاقهام به هنرهای نمایشی و همچنین پذیرا بودنم برای تجربههای جدید هنری، به راحتی جذب این کار شدم.
یک ترانهسرا چگونه و با استفاده از چه تکنیکهایی میتواند هماهنگی لازم بین ترانه و تئاتر را برقرار کند؟
در این گونه ترانهنویسی، با فضایی متفاوت نسبت به ترانههای مارکت موسیقی روبهرو هستیم. ترانه در نمایش باید در بطن اجرا جا بگیرد و بخشی از روایت داستان باشد. ترانهسرای تئاتر باید نقش همه را بگیرد و در قالب آنها حلول کند. نویسنده، کارگردان، بازیگر، آهنگساز، طراح صحنه، طراح لباس، طراح نور و ... . باید متوجه باشی که همه اینها قرار است چه کار کنند و چه تصویری از اثر ارائه بدهند.
برای علاقه مندان به فعالیت در این حوزه بگویید که هنگام نوشتن ترانه برای یک نمایش موزیکال، چه مواردی را باید در نظر گرفت؟
برای نوشتن ترانه نمایشهای موزیکال باید موارد زیادی را در نظر داشته باشیم که برخی از آنها عبارتند از:
1. داستان نمایش و فضایی که قرار است ایجاد کند.
2. شخصیتها و این که چه کسی قرار است ترانه را بخواند، با چه لحنی و در چه شرایطی.
3. جایگاه ترانه در نمایش و تأثیر آن در پیشبرد داستان.
4. چندصدایی! در نمایش موزیکال، ممکن است چند بازیگر با نقشهای مختلف یک ترانه را اجرا کنند و این یکی از تفاوتهای بزرگ این نوع ترانهسرایی با ترانههایی است که قرار است یک خواننده آن را بخواند.
5. تعامل میان ترانهسرا، آهنگساز، کارگردان، نویسنده و ...؛ اینجا همدلی و همفکری بین اعضای گروه خیلی اهمیت دارد.
6. مشاهده و بررسی خروجی نهایی و اعمال تغییرات لازم به نفع نمایش.
ترانههای نمایش «دریاچه قو» که تجربه موفقی در مشهد داشته، چگونه شکل گرفت؟
در این نمایش ابتدا مهسا غفوریان، نویسنده و کارگردان، داستان نمایش و صحنه ابتدایی را برای من شرح داد و من ترانه شروع نمایش را نوشتم. بعد از آن مدتی زمان برد تا میلاد قنبری آن را آهنگ سازی و تنظیم کرد. ترانه بعدی را من روی ملودی میلاد نوشتم و این داستان با بیش از ده ترانه در مدت زمان شش ماه به شکلهای مختلف ادامه پیدا کرد.
از میان ترانههایی که برای نمایشها نوشتهاید، کدامها را بیشتر میپسندید؟
ترانههای «آنتراکت» «بیقرار» «گلدانی هستم روی میز تلویزیون» را که از قبل نوشته بودم و اجرا شدنشان روی صحنه تئاتر در مشهد دیدم خیلی لذتبخش بود. «دریاچه قو» هم تجربه فوقالعادهای بود. یک ترانه هم برای نمایش «شام آخر» دکتر مسعود دلخواه و عروج عیسی مسیح نوشتم که بینهایت دوستش دارم. بخشی از ترانه این است:
اکنون ببین که روییده از زمین
درختی با دستان و آغوش باز
پرندهای با سودای پرواز ...
با توجه به اینکه معمولاً ترانههایی که برای نمایش موزیکال نوشته میشود به محض به پایان رسیدن اجراها کم کم به دست فراموشی سپرده میشود. آیا تا به حال به تولید آلبومی مجزا از این ترانهها فکر کردهاید؟
بله! زمان تولید قطعات تئاتر «دریاچه قو» با میلاد قنبری به این نتیجه رسیدیم که با انتشار این ترانهها به صورت یک مجموعه روایی مستقل، آنها را ماندگار کنیم. این شد که به همت مسعود حکمآبادی و دیگر دوستان، کتابی در کنار نمایش برای مخاطبان عرضه شد که در آن روایت نمایش و ترانهها نوشته شده و ابتدای کتاب هم یک QR Code قرار گرفته تا مخاطب بتواند روایت را با صدای بانو گلاب آدینه و ترانهها را همانطور که در نمایش اجرا میشوند، در اختیار داشته باشد و بشنود. همچنین ترانههای نمایش «گلدانی هستم روی میز تلویزیون» در قالب آلبومی به نام «غولای سخت مرحلهها» با موسیقی آرمان پارسیان و تهیه کنندگی گروه طبقه سیزدهم و هادی جمالی، همین ماه منتشر میشود.
سخن پایانی شما برای مخاطبان چیست؟
از کسانی که مینویسند، یا هرکسی که در یک رشته هنری خاص فعالیت میکند یا هرکسی که فکر میکند هنری خاصی ندارد، دعوت میکنم که جسارت داشته باشدو قدم بردارد برای خلق آثار جدید و دنیای متفاوت. من ابتدا با سرودن غزل، کارم را شروع کردم، بعد ترانه گفتم، بعد جسارت این را داشتم که وقتی به پیشنهاد همکاری برای سرودن ترانهتئاتر شد، آن را بپذیرم و انجامش بدهم. همه اینها با آزمون و خطا بوده و مراحل داشته و مراتب داشته و در طول زمان به خروجیهای بهتر رسیده. این مسئله فقط برای من و ترانه تئاتر نیست و برای همه چیز و همه کس است. یکی از مهمترین وظایف انسان، خلاق بودن و خالق بودن است. انسان نباید این را از خودش دریغ کند. باید به سمتش قدم بردارد و انجامش بدهد تا دنیا را دنیای زیباتری کند.
10 صفحه اول