نام هایی که جغرافیای مقاومت را تغییر داد

نویسنده:  اردشیر زابلی زاده

مترجم:


در یک‌سالگی نامه رهبر انقلاب اسلامی ایران خطاب به دانشجویان آمریکایی، تحولی چشمگیر در فضای دانشگاهی ایالات متحده و سایر کشورهای غربی درحال وقوع است؛ حرکتی دانشجویی که فراتر از اعتراض به جنگ غزه، به جبهه‌ای فکری، اخلاقی و سیاسی در قلب ساختار آکادمیک آمریکا تبدیل شده است.  جنبش اخیر از زمانی شدت گرفت که رژیم صهیونیستی حملات گسترده‌ای به نوار غزه آغاز کرد. اما شعله آن تنها در خاورمیانه نماند؛ در مدت‌زمانی کوتاه، اعتراضات از خیابان‌های غزه به محوطه دانشگاه‌های برتر آمریکا از جمله کلمبیا، هاروارد، براون و ده‌ها دانشگاه دیگر سرایت کرد. براساس گزارش‌های رسمی و مشاهدات میدانی، تاکنون صدها دانشجو بازداشت یا اخراج شده‌اند و ده‌ها دانشگاه به صحنه درگیری مستقیم با پلیس یا مسئولان امنیتی تبدیل شده است. اما آن‎چه این حرکت را برجسته می‌کند، پیوستگی گفتمانی آن با مفاهیمی چون عدالت، حقیقت و مقاومت است. تحلیلگران سه عامل کلیدی را در شکل‌گیری این حرکت دانشجویی مؤثر می‌دانند: 1. افزایش سواد رسانه‌ای و دسترسی به منابع آلترناتیو خبری: نسل جدید دانشجویان با بهره‌گیری از شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های مستقل، روایت‌های رسمی را به چالش می‌کشند و به دنبال کشف حقیقت از منابع متنوع‌اند. 2. تضاد شعار و عملکرد دولت آمریکا: در حالی‌که ایالات متحده همواره از آزادی بیان و حقوق بشر دفاع کرده، برخوردهای پلیسی با معترضان در دانشگاه‌ها، شکاف میان گفته‌ها و عملکرد را آشکارتر کرده است. 3. تأثیر مستقیم پیام رهبر انقلاب: نامه رهبر معظم انقلاب به دانشجویان آمریکایی با تأکید بر ایستادن در «طرف درست تاریخ»، انگیزه‌بخش حرکت‌هایی شد که بعداً عمق و گستره بیشتری یافت. این پیام به‌نوعی بازتعریف معنای مقاومت از جغرافیای سیاسی به میدان آگاهی و اخلاق بود. نامه رهبر انقلاب که به‌صورت مستقیم خطاب به دانشجویان آمریکایی نوشته شد، مقاومت را فراتر از صرفاً یک اقدام نظامی یا سیاسی دانست و آن را به مثابه یک امر اخلاقی، انسانی و عدالت‌خواهانه معرفی کرد. ایشان از دانشجویان خواستند که «در طرف درست تاریخ بایستند» و این دعوت، جنبش را از یک واکنش عاطفی صرف به یک گفتمان عمیق فکری و اخلاقی تبدیل کرد. این بازتعریف، به‌ویژه در فضای آکادمیک آمریکا که در آن دانشجویان به دنبال مفاهیم عدالت، حقیقت و حقوق بشر هستند، با استقبال گسترده مواجه شد. این مسئله در گزارش‌های رسانه‌ای مانند الجزیره و عفو بین‌الملل به عنوان نقطه عطفی یاد شده که جنبش دانشجویی را به سمت «مقاومت مدنی» و «مبارزه اخلاقی» هدایت کرده است. این پیام، به گونه‌ای طراحی شده بود که با زبان مشترک دانشجویان جهانی - عدالت، حقیقت، حقوق بشر - همخوانی داشته باشد. این همخوانی باعث شد تا پیام نه فقط یک موضع سیاسی خاص، بلکه بخشی از یک گفتمان جهانی عدالت‌خواهی شود. گزارش تحقیقات پیو و واشنگتن‌پست نشان داد که بخش بزرگی از دانشجویان آمریکایی از سیاست رسمی دولت خود ناراضی‌اند و پیام رهبر انقلاب، الهام‌بخش جنبشی شد که بر مبنای عدالت‌طلبی و نقد سیاست‌های دوگانه قدرت‌های جهانی شکل گرفت. نامه رهبر انقلاب با تأکید بر «حقانیت مقاومت» و «لزوم ایستادگی در مقابل ظلم» در دل دانشجویانی که پیشتر نسبت به اخبار رسمی مشکوک بودند، انگیزه‌ای قوی برای کنشگری مستقل ایجاد کرد. این انگیزه، در کنار افزایش سواد رسانه‌ای و دسترسی به منابع خبری آلترناتیو، موجب شد که جنبش از چارچوب اعتراضات خیابانی فراتر رفته و به جنبشی فکری، اخلاقی و سیاسی در درون دانشگاه‌های آمریکا و غرب تبدیل شود. این نامه، دانشجویان را به همراهی با مردم مظلوم غزه و مقاومت آن‎ها دعوت کرد، که این دعوت در قالب حمایت‌های جهانی از جنبش عدالت‌خواهی، به همبستگی بین‌المللی تبدیل شد. گزارش‌های متعددی از جمله شبکه الجزیره و عفو بین‌الملل بر پیوند عمیق این جنبش با جریان‌های جهانی تأکید دارند. این پیوند فراملی، به جنبش دانشجویی هویت و پشتوانه‌ای فراتر از مرزهای ملی بخشید و آن را به یک «جبهه مقاومت مدنی» در قلب غرب تبدیل کرد. در آمریکا، بخشی از مقامات سیاسی تلاش دارند این اعتراضات را به «نفوذ خارجی» نسبت دهند؛ اما در سطح جهانی، این جنبش تحسین نهادهای حقوق بشری و پوشش گسترده رسانه‌های غیرغربی را به همراه داشته است. گزارش عفو بین‌الملل، نگرانی از سرکوب آزادی آکادمیک را مطرح کرده و شبکه خبری الجزیره از «تولد جبهه مقاومت مدنی در غرب» سخن گفته است. دانشجویان نیز با نمایش تصاویر، شعارها و ارجاع مستقیم به پیام‌های همبستگی جهانی، نشان داده‌اند که فراتر از یک اعتراض محلی، به یک جنبش بین‌المللی تعلق دارند. مطابق نظرسنجی‌های مشترک تحقیقات پیو و واشنگتن‌پست، اکثریت دانشجویان آمریکایی از سیاست رسمی  دولت در قبال اسرائیل ناراضی‌اند و بخشی از آنان خود را بخشی از جنبش عدالت‌خواهی جهانی می‌دانند. دانشگاه‌ها، که پیشتر صرفاً نهادهای آموزشی تلقی می‌شدند، اکنون به میدان‌های مبارزه برای حقیقت، عدالت و حقوق بشر تبدیل شده‌اند. این اتفاق نشان می‌دهد که در آینده، ساختارهای سیاسی مجبور به پاسخگویی به بازیگران نوظهوری خواهند بود که دیگر تنها رأی‌دهنده نیستند، بلکه آفریننده گفتمان‌اند. جنبش دانشجویی در آمریکا، با الهام از پیام‌های فراملی، دسترسی گسترده به اطلاعات و حساسیت به عدالت جهانی، به مرحله‌ای جدید از آگاهی رسیده است. این جنبش نه صرفاً واکنشی سیاسی، بلکه بازتابی از نیاز به نظم نوین فکری و اخلاقی در جهان مدرن است. در چنین فضایی، نامه رهبر انقلاب اسلامی نه‌تنها یک متن سیاسی، بلکه سندی از آینده‌نگری فرهنگی و انسانی است که بذر آن اکنون در قلب غرب شکوفا شده است.
10 صفحه اول